۱۳۹۲ بهمن ۲۸, دوشنبه

عبد الله عبدالله می خواهد قدرت کامل به شورای نظار تعلق گیرد .

داکتر عبدالله عبدالله در همه چیز اول است!؟
داکتر صاحب عبدالله شعارش را اصلاحات و همگرائی انتخاب کرده است. او در یکی از مناظره هایش تداوم و تحول را از «لحاظ ادبیات» اگر چه «نه متضاد ولی متناقض» دانست. جا برای خرده گیری زیاد است چون این ایراد جوابش را در همان مناظره دریافت کرد ما بدور آن نمی پیچیم اگر چه اگر خرده گیری کنیم میتوانیم بگوییم کسی که همگرایی می خواهد باید از اصلاحات چشم بپوشد زیرا همگرائی مستلزم کنار آمدن همه گروه های مختلف العقیده است و خود بخود تیم را به محافظه کاری میکشد و جلو اصلاحات را میگیرد. از طرف دیگر جناب داکتر عبدالله شکایت دارند که حکومت کرزی حق مجاهدین را پا مال کرده است و او چون خودش مجاهد حقیقی است حق آنها را برایشان می دهد باز هم اگر بخواهیم ایشان را به تناقض گویی متهم کنیم جای دارد. زیرا وقتی که میگوید مجاهدین؛ خود بخود معیار های شایسته سالاری و کار به اهل کار را زیر سوال می برد زیرا کمتر مجاهدی است که خود را حد اقل مستحق ولایت و قومندانی نداند. و که میتواند آنها را قناعت دهد که فقط یک تعدادتان میتوانید مقامات دولتی داشته باشید پس آنها باز ناراض می شوند. چون به همه شان جا نمی رسد مگر این که مقامات چند کشور همسایه را نیز برایشان اختصاص دهیم. این شعار یک مشکل دیگر هم دارد و آن این است که علمای مجاهد میگویند جهاد باید فی سبیل الله باشد و در عوض آن چیزی خواسته نشود. بیایید از این حرف ها بگذریم. به تاریخ های مثلاً 20 سال پیش باز نمی گردیم که فکر انحصار قدرت بود که میان گروه ها جنگ داخلی بر انگیخت و فاجعه بار آورد. در آن وقت در فکر داکتر صاحب عبدالله هم نمی گذشت که حقوق تنظیم های دیگر حتی جمعیت اسلامی را در نظر بگیرد و همه می دانند که فقط شورای نظار صلاحیت و قدرت واقعی داشت و در شورای نظار هم فقط افراد یک محل خاص مستحق بودند. به همین سرآغاز دوره کنونی یعنی رژیم فعلی میپردازیم از حکومت موقت هم حرف نمی زنیم چون وضع بسیار اضطراری بود و پروا نداشت که حق تمام اعضای جبهه متحد فقط به همین گروه یاد شده تعلق گیرد. در حکومت انتقالی بعد از جلسه بن وزارت های دفاع، داخله، خارجه و امنیت ملی فقط به یک گروه آن هم افراد یک ولسوالی تعلق گرفت و سرو صدای متحدین زمین و زمان را بر آشفت ولی کاری بود که انجام شده بود. در همین جریانات بود که گروهی از حزب اسلامی که به دولت پیوسته و متحد شورای نظار تلقی می شد به اتهام دروغین کودتا محکوم گردید و آقای سباوون که به حیث عضو کابینه نیز خدمت کرده بود با چهارصد نفر به زندان رفت و بعد از کشف حقیقت همه آزاد شدند ولی توطئه گران مورد بازخواست قرار نگرفتند و بلاخره فقط یک عضو با صلاحیت شورای نظار که بیگانه تلقی می شد چون از محل دیگری یعنی نورستان بود به وضع فجیعی به شهادت رسید و تا امروز کسی در پی کشف حقیقت نیست. کسی که در این سوابق سهیم است اگر اندک انصاف داشته باشد کرزی را به انحصار گری متهم نمیکند بلکه کلاه خود را قاضی می سازد از صحنه کنار می رود خاموشی اختیار می کند و باقی عمر خود را به اعتکاف می گذراند. بیایید داکتر صاحب را ملامت نکنیم. بلکه از کسانی گله کنیم که بنام قوم شریف و غیور تاجیک بازی می کنند و میخواهند ذهنیت ها را علیه این و آن تحریک نمایند. آنهایی که نا آگاهانه و از روی احساسات این حرف ها را می زنند ملامت نیستند ولی بگذارید به بازیگران بی مسوولیت و نفاق انداز بگوییم که تاجیک ها مانند سایر کتله های قومی افغانستان دارای شعور، تجربه و فرهنگ تاریخی اند. و میدانند که افغانستان در مرحله حساسی قرار دارد و دیگر فرصت بازیگری و سبک مغزی را نداریم و آنکه مسئولانه به سر نوشت وطن و مردم می اندیشد می داند که بدون بسیج و بکار گیری همه استعداد ها و افراد شایسته، بیرون رفتن از میان این همه مشکلات امکان ندارد و هر کس بجز این فکر کند از همین حالا محکوم به شکست است. و نه تنها شکست بلکه ملامتی بار سنگین از دست دادن و هدر ساختن فرصت اندک تاریخی را نیز به دوش خواهد داشت. بیایید مسئولانه حرف بزنیم و حتا یک کلمه که بر خراش ها و زخم های عمیق وطن و مردم بیافزاید نگوییم. اطمینان داریم که مردم افغانسان همچنان که در لویه جرگه مشورتی خرد جمعی تاریخی خود را نشان دادند. در انتخابات نیز با انتخاب شایسته خرد مندی و مسولیت شناسی خود را نشان خواهند داد و راه خود را بسوی آینده مستقل و پر افتخار و پرداختن وام های تاریخی خود باز خواهند کرد.
  • Sayed Abdul Qudos Sayed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر