۱۳۹۲ اسفند ۶, سه‌شنبه

نامه ضیا گهیز از کابل

Zia Gaheez hat etwas an deine Chronik gepostet
„‎‫جناب جنرال صاحب بزرګوار سلام ! میخواهم به سلسله نوشته قبلی ،چند مورد چشمدید خود را از جنایات اشرار وحشی برایتان قصه کنم :
۴ـــ در جنګ اول جنوری ۱۹۹۳ شورای به اصطلاح هماهنګی با مسعود وربانی ، دریای کابل وسرک پلچرخی خط فاصل بین هردو ګروه بود .من دریکی از بلاکهای کنار سرک پلچرخی به تازه ګی در آبارتمانی مسکن ګزین شده بودم . بعد از چند هفته جنګ ، در صبحیک روز آرام که حتی یک فیر همبین طرفین درګیر تبادله نشده بود ، آبارتمانی در طبقه پنجم بلاک ما آټش ګرفت . آتش چنان شدید بود که شعله های آن از کلکین ها به بیرون زبانه میکشید . ما چند نفر محدودیکه هنوز در خانه هایمان مانده بودیم از خانه ها بیرون شدیم تا ببینیم که چه خبر است ، من از قوماندان شورای نظار که مایل نام داشت ، علت آتش ګرفتن آپارتمان را جویا شدم ، او با لهجه خودش پاسخ داد که : ( چند تا از وطندارای ما از وطن نو آمدین وقوماندان صایب قسیم جنګلباغ امر کدین که یکی دوخانه ره در بتین که بچا سیل ببینن و سات شان تیر شوه ) به قول یکی از همسایه ها ، آبارتمان آټش زده شده از محترم سلام سنګی هنرپیشه معروف ومحبوب سینمای کشور بود . قسیم جنګلباغ در حکومت کرزی وظایف بزرګی داشته واکنون هم به صفت قوماندان امنیه ولایت نیمروز ایفا وظیفه مینماید ،
۵ــ در دو طرف بلاک مسکونی ما که در خط اول جنګ شورای نظار وشورای هماهنګی واقع بود ، دو چین تانک ( تی ــ ۶۲ ) جابچا شده که برای هر تانک در ۲۴ ساعت به تعداد ۳۰ فیر مرمی استحقاق تعیین شده بود( البته این استحقاق بعد از آنکه جنګ از شدت اول فروکش کرده بود ، تعیین ګشته بود ) خولهای خالی مرمیهای تانک روزانه در مقابل ده هزار افغانی هر خول بفروش میرسید ، یعنی هر خول در برابر ۵ دالر امریکایی . ( در آنوقت یک دالر امریکایی معادل ۲۰۰۰ افغانی تبادله میشد) . قوماندان تانک استحقاق روزانه خود را حتمآ به مصرف میرسانید .
یک روز چاشت که خریدار همیشګی خولها آمده بود تا خولها را خریده انتقال بدهد ، تانک نسبت عوارض نتوانسته بود که سهمیه خود را فیر نماید ، لذا از قوماندان تانک دیګر تقاضا کرد که مرمیهای باقی مانده اورا فورآ فیر نماید ، تانکسیت دومی حاضر شد که در مقابل یک مقدار پول این (کمک ) را انجام دهد ودر ظرف چند دقیقه مرمیهای باقیمانده هم مسلکش را بدون ضرورت به طرف مکروریان اول و قلعه زمانخان فیر نموده ،خولیهای خالی را تسلیم خریدار نموده پول خود را ګرفتند .
۶ــ در مکرویان سوم متصل وزارت امور سرحدات و در کنار سرک میدان هوایی، یک قطعه زمین سپید وجود دارد که ملکیت د افغانستان بانک شمرده میشود . در زمان حاکمیت ربانی ومسعود قرار بران شد که بالای این زمین ، مارکیت موقتی کانتینری احداث شود ، دو تن از قوماندانان شورای نظار یکی قوماندان قسیم جنګلباغ که ساحه مکروریانها ی سوم وچهارم را در اختیار داشت و دیګری قوماندان شورای نظار که تپه مرنجان را در اختیار داشت ( نامش را نمی دانم ) داوطلب تصاحب زمین و کسب امتیاز احداث مارکیت بودند ، در اخیر زمین مذکور به قسیم جنګلباغ داده شد و کار احداث مارکیت و ګذاشتن کانتینر ها آغاز ګشت ،اما قوماندان تپه مرنجان هم آرام نه نشسته ، ساحه متذکره را توسط توپهای ۷۶ صحرا که از قوای دوستم به غنیمت مانده بود زیر آتش قرار میداد تا اګر بتواند دکاندارانی را که مصرف ګذاشتن کانتینر و احداث مارکیت بودند ، بترساند واز اجاره ګرفتن جای برای ساخت دکاکین منصرف سازد . صبح روز ۲۰ دلو ۱۳۷۴ که من میخواستم غرض تهیه مایحتاج روزانه عازم مارکیت مکروریان سوم شوم ، صدای خشک توپ ۷۶ صحرا از تپه مرنجان بلند شد و چندین مرمی پیهم فیر شد که هدف همان ساحه مارکیت جدیدالاحداث بود . یکی از مرمیها در مقابل دروازه لیسه عبدالهادی داوی بالای سرک اصابت کرد که سه طفل خوردسال را که جهت فراګیری قرآن عازم مسجد بودند ، نقش زمین ساخت و یک مرد فروشنده دوره ګرد که پالک وګندنه را در کراچی دستی جهت فروش آورده بود ، در بین جوی کنار سرک خواباند . هر چهار تن در یک لحظه شهید شدند وخانواده هایشانرا به سوګ نشاندند .بعد از چند دقیقه باشنده ګان بلاکهای اطراف جمع شدند و اجساد را برداشتند . فیر ها ادامه داشت و ازینکه استعمال کنندګان توپ افراد مسلکی توپچی نبودند و نمی توانستند که کوردینات و فاصله را درست تعیین نمایند ، لذا مرمیهای توپ در محلات مسکونی و بالای خانه های مکروریان سوم اصابت میکرد . اینکه در آنروز چند نفر دیګر کشته و زخمی شدند ، معلوم نشد . بهر صورت اتداخت توپ تا سه روز دیګر هم ادامه داشت بعدآ شایع شد که قوماندان تپه مرنجان با کسب امتیاز مشابهی در ساحه خیر خانه حاضر به قطع انداخت بالای مکروریان سوم شده است .

در مورد قوماندان زرداد میخواهم یک مطلب را اضافه نمایم که این جانی وحشی بعد از سقوط طالبان عازم لندن شد و به فردای ورودش به لندن ، روزنام ګاردین از قبولی او به صفت پناهنده خبر داد . بدین ترتیب زرداد خون آشام که مسوولیت قتل وکشتار و آزار واذیت تعداد زیاد هموطنان بیګناه ما را بر دوش دارد و باید بخاطر جنایاتش محاکمه شود ، در پناه حمایت سیاسی دولت انګلیس ، مصوونیت کسب نمود .‬‎“
Antworte auf diese E-Mail, um diesen Beitrag zu kommentieren.
Beitrag anzeigen

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر