رانش ادم خوار ٬ روستای « اب باریک » در منطقه « ارگو » جنوب غرب شهر فیض اباد ٬ بدخشان را ٬ تاریخ دوازدهم ماه ثور ۱۳۹۳ برابر با دوم ماه می ۲۰۱۴ فرو بلعید . این لغزش چنان سنگین وسهمگین بود که نمیتوان ابعاد خونبار و و یرانگر انرا در قالب واژه ها وسخن بیان کرد ٬ تسونامی چنان سریع و دهشتناک دهن کشود که حدود ۲۶۰ انسان پاک گهر را با همه ارزو های شان در زیر خاک مد فون کرد ٬ و تاریخ « ارکو »و سرزمین باستانی بدخشان را بخون صف طویلی از فرزندانش رنگین کرد که سوگواری ان یک اوقیانوس اشک ویک کهکشان اندوه می طلبد . انروز چاشتگاه روشنی داشت نسیم متلاطم ٬بهاری از ستیغ تپه های خاکی که « اب باریک » در شیله هایش غنوده است سریع تر می گذشت ٬ زمین و زمان در فضای بهاری غوطه می خورد و اسمان بعد از باران صبحگاهی رنگ لا جوردی ٬ بکر و شفاف را که مانند اطلس ابی برق می زد به نما یش گذاشته بود . یک روز بهاری دیکر در « اب باریک » اغاز می شد ٬ غرش ترس اوری رعد از دور دست ها شنیده میشد زیر الوان رنگارنگ قوس قزح هیولایی چون لشکر ایلجار و چپا ولگر با تمهید در هم کوبی روستا به جنبش در امده بود ٬٬ در کوچه های روستا اینجا وانجا بچه ها در زمین ها و سبزه زار های ازین بسته با گل های نو رس بهاری بی خبر از همه دغدغه های زندگی به بازی سر گرم بودند . حوالی چاشت ناگهان اولین غرش غلطان و دهشتناکی از بلندای تپه به جولان در امد . ابتدا ستون از غبار خاکی رنگی از ورای تپه تنوره کشید و با سرا زیر شدنش روستا را به لرزه افگند ٬ سرعت لغزش و سقوط ٬ مانند تسونامی اوقیانوسی بحدی سریع و هیبت ناک بود که در ظرف چند ثانیه سراسر زندگی روستای اب باریک را زیر خاک مد فون کرد . طفلکانیکه در گهواره ها به انتظار شیر مادر بی قراری نشان می دادند ٬ مادرانیکه در تمهیدات منزل و کشاورزانیکه به کشت وکار فصل بهاری مصروف بودند هرگز بر نخواستند ٬ ضریب تلفات وقتی افزایش حاصل نموده بود که با وقوع رانش اول مردمان کنج وکنار روستا که زنده مانده بودند وهمچنان از روستاهای همسایه که بکمک شتافته بودند با لغرش دوم مهیب تر از اولی که یکساعت بعد به رانش درامد همه زیر تهاجم گیر افتاده و قربانی گردیدند . انروز یکی از روز های سیاه تاریخ ٬ افتاب در پشت ارزوهای « اب باریک » فرو خفت و اب باریک در تاریکی ابدی فرو رفت ٬ خانه های گلی به قبرستان و یک تپه مقبره جمعی در دل « ارگو » ٬ یاد و خاطره و ارزو های دفن شده تبدیل شد . طوفان غم واندوه و سوزش این درد تا مغز استخوان رخنه میزند ! بهترین همدردی فراموش نکردن و بذل کمک های انسانی به بازماند ه گان وجلب کمک های بین المللی که امروزه در کشور کمپ وقشله دارند و مدیریت بدون فساد ان خواهد بود . نیاز اساسی در کنار مواد خوراکی وبهداشتی سقف وسرپناه و ضروری ترین وسایل زندگی است مردم حتی وسایل ابتدایی پخت و پز اجاق و منقل و گاز ندارند که بایستی بدون تاخیر ٬ بیروکراسی و مافیا بازی بدسترس اسیب دیده گان رسانیده شود . ما این حادثه اندوهناک را به جمع باز مانده گان حادثه ٬ مردم رووف و صبور « ارگو » وسرزمین نازنین مان بدخشان تسلیت گفته خود ها را در این ماتم جانگداز شریک میدانیم و از خالق هستی برای قربانیان فردوس موعود و روح شان را پیوسته شاد تمنا داریم . یا هو . سید عبدالقدوس سید . و خانواده های سید . سیزدهم ماه ثور ۱۳۹۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر