۱۳۹۳ خرداد ۱۱, یکشنبه

نواختن در هر دو سر دهل

نواختن در هر دو سر دهل
در سال های حاکمیت دولت طرفدار شوروی در افغانستان، اعضای بسیاری از خانواده ها به دو دسته تقسیم شده
بودند، شماری در کنار دولت بودند و شماری دیگر هم در کنار سازمان های جهادی مخالف آن. در آن زمان،
گرایش های ایدیولوژیک و جبر اوضاع و احوال علت
این امر بود. به عنوان نمونه در آن زمان گاهی یک
برادر با مطالعه ادبیات ایدیولوژیک حزب حاکم، به آن
دولت می پیوست و برادر دیگر مجذوب تبلیغات
ایدیولوژیک سازمان های جهادی می شد؛ یک برادر در
صف دولت می آمد و برادر دیگر، در صف
سازمان های جهادی .
هم چنان در آن زمان، شماری از خانواده ها در روستاها
به منظور حفظ زمین و ملکیت های شان، با فرماندهان
جهادی حاکم بر ساحه، همکاری می کردند و اعضای دیگر همان خانواده ها، برای این که از بازجویی ها و
نظارت های دولت وقت در امان بمانند، به سازمان های حزب حاکم می پیوستند. همان وضعیت حالا به گونه ای دیگر،
شکل گرفته است. این بار نه گرایش های ایدیولوژیک و نه ناگزیری های زندگی، بلکه منافع مالی و حفظ مقام و
جایگاه دولتی، شماری از چهره های مهم طبقه سیاسی و اقتصادی کابل و شهرهای مهم دیگر را در ستادهای
گوناگون تقسیم کرده است .
این چهره ها به گونه ای برنامه ریزی و عمل کرده اند که خودشان، در یک ستاد باشند و برادر یا خواهرشان در ستاد
دیگر. هدف این است که به هیچ وجه از ملازمت سلطان، بی نصیب نمانند. دسته هر نامزدی که پیروز شود، منافع
این دسته حفظ است. به عنوان نمونه به خانواده محروم حاجی قدیر نگاه کنید.آقای ظاهر قدیر که نماینده ننگرهار در
مجلس نمایندگان است، در ستاد آقای اشرف غنی حضور دارد و برای پیروزی او، از پول و نفوذ مردمی اش مایه
می گذارد. اما عضو دیگر همین خانواده، آقای حاجی ارسلایی، از داکتر عبدالله حمایت می کند. به نظر می رسد که
این اعضای خانواده ی بانفوذ ننگرهاری، با حضور در ستادهای هر دو نامزد پیشتاز، می خواهند در صورت
پیروزی هر یک از آنان، منافع تجاری و سمت های دولتی خود را حفظ کنند. روشن است که در صورت پیروزی
داکتر عبدالله، حاجی ارسلایی، در دولت نفوذ خواهد داشت و در صورت پیروزی داکتر غنی، ظاهر قدیر، میدان دار
خواهد بود .
خانواده گیلانی هم همین بازی را انجام می دهد. آقای سیدحامد گیلانی، از اشرف غنی حمایت می کند، سید اسحاق
گیلانی از گل آقا شیرزوی حمایت می کرد و همسر آقای سید اسحاق گیلانی، در ستاد داکتر عبدالله حضور داشت.
حالا که انتخابات به دور دوم رفته است، آقای سیدحامد گیلانی هم چنان در ستاد داکتر غنی حضور دارد ولی آقای
سید اسحاق گیلانی به همسرش در ستاد عبدالله پیوسته است. این خانواده هم می خواهد هر طوری شده، منافع
اقتصادی و سمت های دولتی اش را حفظ کند. نه سید احمد گیلانی از شکست داکتر اشرف غنی ضرر می کند و نه سید
اسحاق گیلانی، از شکست داکتر عبداالله. در صورت پیروزی هر نامزدی، منافع شان حفظ است. تنها گیلانی ها در
هر دو ستاد تقسیم نشده اند، مجددی ها هم تقسیم شده هستند .
آقای صبغت الله مجددی به نفع داکتر غنی استخاره می کند، ولی پسر و شماری دیگر از اعضای خانواده اش در ستاد
داکتر عبدالله حضور دارند. گفته می شود که یکی از اعضای خانواده آقای مجددی، مسوول تنظیم ملاقات ها در ستاد
داکتر عبدالله است. نمایندگان پارلمان هم، چنین کرده اند. نماینده ای که خودش در ستاد آقای غنی است، برادر یا
خواهرش را به ستاد داکتر عبدالله فرستاده است و نماینده ای که خودش با عبدالله است، برادر یا خواهر، یا یکی
دیگر از نزدیکانش در خدمت ستاد داکتر اشرف غنی است. کرزی ها هم، چنین کرده اند. حکمت کرزی در ستاد آقای
غنی حضور دارد، ولی جمیل کرزی و محمود کرزی، در ستاد آقای عبدالله .  «   بابک  کابلی  »

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر