سناریویی برای صلح

مناقشه خاورمیانه تنها از طریق پایان دادن به اشغالگری و خشونت استعماری امکان پذیر است
نویسنده نورمن پش
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته
نورمن پش استاد بازنشسته علوم سیاسی و حقوق عمومی است و بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ به نمایندگی از حزب چپ آلمان در بوندستاگ عضویت داشت. متن حاضر نسخه بازنگری شده سخنرانیای است که پش در ۹ دسامبر در چارچوب سیامین همایش صلحخواهی در کاسل ایراد کرد.
اگر مفهوم «تغییر دوران» آنقدر کهنه و بیمعنی نبود، میشد ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را به عنوان چنین دورانی نامید – حداقل برای اسرائیل، اگر به رسانههای ما باور داشته باشیم. گزارشهای آنها درباره فلسطین هرگز با ارزیابی احترامآمیزی از فلسطینیها مشخص نشده است. اما شکاف بین جشن دائمی درد، خشم، نفرت، غم و شکایت اسرائیلیها در صفحات روزنامهها از یک سو و تحقیر، تمسخر و توهین به عاملان از سوی دیگر هرگز تا این حد ویرانگر و نهایی نبوده است. این فقط زمانی امکانپذیر است که تاریخ طولانی خشونت و جنایت بین دو ملت را صرفاً بر ۷ اکتبر متمرکز کنیم، که مانند یک سیاهچاله تمام تاریخ بدبختی قبل و بعد از آن را میبلعد. سپس ناگهان مقایسه با هولوکاست که تا آن زمان ممنوع بود دوباره مجاز میشود.
اتهام تروریسم آشنا
کشتار ۷ اکتبر در واقع هم از نظر روند و هم از نظر نتیجه به همان اندازه وحشتناکی و غیرقانونی است، جنایتی وحشتناک. اما غیرمنتظره نبود، قابل پیشبینی بود. تمام سالهای اشغال و محاصره همیشه با حملات ارتش اسرائیل با خشونت و تلفات زیادی در میان جمعیت غیرنظامی همراه بوده است، چه در سال ۲۰۲۱، ۲۰۱۸، ۲۰۱۲، ۲۰۰۸/۲۰۰۹. ما میتوانیم به سال ۱۹۳۶ برگردیم، سال آخرین قیام بزرگ مردم فلسطینی علیه یهودیان مهاجر و اربابان قیمومت متحدشان، که توسط آنها مشترکاً سرکوب شد. چه در سال ۱۹۴۸، ۱۹۶۷ یا ۱۹۷۳، اینها جنگهای بزرگ بر سر سرزمین و علیه اشغال بودند. از زمان تأسیس اسرائیل، عملاً صلحی در آنجا وجود نداشته است، بلکه وضعیتی مداوم از عدم صلح، به اصطلاح جنگ کمشدت. امیدهای مدام بر صلح با نامهای مادرید، اسلو، کمپ دیوید، طابا یا آناپولیس فقط به طور کوتاه مدت وضعیت جنگ را قطع کردند، بدون اینکه آن را برطرف کنند.
خشونت و قساوت این درگیریها از خشونت همه جنبشهای آزادیبخش در دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ در آفریقا تفاوتی نداشت. این خشونت معمول جنگهای نامتقارن بود، مانند آنچه مبارزان FLN در الجزایر در پاسخ به این سؤال که چرا بمبها را در سطلهای زباله رستورانها میگذارند که مهمانان بیگناه را تکهتکه میکند، به طور خلاصه توصیف کردند: «اگر هواپیماها و تانکهای فرانسوی را داشتیم، از آنها استفاده میکردیم. ما فقط این بمبها را داریم.» همه جنبشهای آزادیبخش از ANC در آفریقای جنوبی گرفته تا SWAPO در جنوبغربی آفریقا و MPLA در آنگولا تا FLN در رسانههای قدرتهای استعماری سابق تروریست بودند. این PLO تا سال ۱۹۹۳ نیز همینطور بود، پس از آن فتح بود و اکنون حماس است. از این میشد آموخت که مقاومت و خشونت هرگز نه با ارتش، بلکه همیشه فقط با عقبنشینی اشغالگران از کشور ناپدید شدهاند.
نسلکشی اعلامشده
داستان پس از ۷ اکتبر زیر عربده نبرد نابودی گروه تروریستی حماس است. با این حال، خشونت ظاهرا بی پایان و بی رویه ای که ارتش اسرائیل با آن نوار غزه را شخم می کند، این سوء ظن را افزایش می دهد که رهبری سیاسی در اورشلیم آموخته است که شکست یک سازمان نظامی برای شکستن مقاومت در آینده کافی نیست. این باید مقاومت کل جمعیت را بشکند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز به بمباران کامل در جنگ جهانی دوم و استفاده از بمب اتمی در گفتگو با جوزف بایدن، رئیس جمهور آمریکا اشاره می کند. از این رو وحشت آشکار، نیروی نامحدود ارتش، در کنار توقف یا محدودیت شدید عرضه کالاهای ضروری است.
رهبری ارتش اسرائیل چهار هدف برای حملات خود اعلام کرده است: (۱) اهداف تاکتیکی، یعنی عمدتا اهداف نظامی، (۲) اهداف زیرزمینی، یعنی تونل ها، (۳) مراکز تجمع، که ساختمان های بلند، بلوک های آپارتمانی، ساختمان های عمومی، دانشگاه ها و (۴) خانه های خانوادگی اعضای مظنون حماس هستند. به گفته ارتش، تمرکز بر اهداف سه و چهار بوده است و در نتیجه ۷۰ درصد از ۲۰ هزار کشته شده تاکنون بدون در نظر گرفتن کسانی که در زیر آوار دفن شده اند، غیرنظامی هستند. شمار کشته شدگان ۱۵ برابر بیشتر از مرگبارترین جنگ غزه در سال ۲۰۱۴ است. دو سوم کشته شدگان زنان و کودکان هستند.
بیش از ۳۰۰ خانواده بیش از ده خویشاوند خود را از دست داده اند. در سال ۲۰۱۴، ۹۳ نوزاد و در سال ۲۰۲۳، ۲۸۶ نوزاد پس از سه هفته جان خود را از دست دادند. اما تعداد ناچیز افراد کشته، مجروح و آواره به سختی می تواند نشان دهنده جهنمی باشد که در آن باید بیشتر از زنده ماندن بمیرند.
مدل ارتش به وضوح استراتژی شوک و ترس ارتش ایالات متحده در حمله سال ۲۰۰۳ به بغداد است. در حال حاضر توسط یک سیستم هوش مصنوعی به نام “Habsora” (انجیل) پشتیبانی می شود که به آن امکان می دهد در ۳۵ روز اول ۱۵ هزار هدف را در غزه شناسایی و به آنها حمله کند. برای مقایسه: در ۵۳ روز عملیات اسرائیل در سال ۲۰۱۴ حدود ۶۰۰۰ هدف وجود داشت. هر جنگی تواناییهای تکنولوژیکی و قدرت تخریبی را افزایش میدهد، پارامترهایی که در آن اسرائیل، نه بی دلیل، در خط مقدم است.
بدیهی است که این جنگ تنها می تواند به مطبوعات و دولت فدرال به عنوان یک جنگ دفاعی فروخته شود. در بحث های بین المللی، به رسمیت شناختن این که این یک نسل کشی است، به تدریج در حال افزایش است. در ایالات متحده، ۸۰۰ وکیل در اواسط ماه اکتبر در بیانیه مشترکی تحت این بیانیه گرد هم آمدند: “حملات مداوم و قریب الوقوع اسرائیل به نوار غزه با قصد بالقوه نسل کشی انجام می شود.” راز سگال، محقق نسل کشی و یکی از امضا کنندگان گفت: “در واقع، حمله نسل کشی اسرائیل به غزه آشکار و بی شرمانه است. هدف اسرائیل از بین بردن فلسطینیان در غزه است. و آنهایی از ما که در سرتاسر جهان تماشا میکنند، مسئولیتی ندارند که اسرائیل را از انجام این کار بازدارند.» بنابراین، ما که تماشا میکنیم باید از خود بپرسیم که برای جلوگیری از وقایع فاجعهبار در ۷ اکتبر چه کردهاند.
گزینههای نادرست
کسانی که فقط تماشا میکردند، نه تنها میتوانستند از این جنگ قابل پیشبینی جلوگیری کنند، بلکه آشکارا نمیخواستند. دستور سازمان ملل متحد برای جدا کردن دو ملت به دولتهای مستقل جداگانه همچنان روی میز است. اگرچه این طرح هنوز به عنوان پیشنهاد رسمی همه کشورها برای حل این درگیری شناخته میشود، اما هیچ دولتی از آن حمایت نمیکند. دو گزینه واقعی تنها عبارتند از “پارکینگ” و “آپارتاید”.
“پارکینگ” استراتژی فعلی دولت نتانیاهو است که نوار غزه را غیرقابل سکونت کند و جمعیت را اخراج کند – هر کجا که باشد، ترجیحاً به مصر. سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۰ به نوار غزه اعلام کرده بود که قابل سکونت نیست، اما البته نمیدانست که اکنون چه اتفاقی میافتد. ساختمانهای ویران شده، زیرساختها و مراکز تولید باید بازسازی شوند. اما برای چه کسی؟ جامعه ویران شده است، یک نکبه دوم. کسی که زنده نمانده است، همه چیز را از دست داده است و احتمالاً فقط کلید خانه خود را با خود حمل میکند. علاوه بر میلیونها پناهنده و فرزندانشان، صدها هزار نفر دیگر نیز به کشورهای همسایه فرار میکنند. ایالات متحده و دولت فدرال آلمان نیز این فاجعه را متوقف نخواهند کرد. آنها فقط ممکن است به رعایت اصول بشردوستانه تشویق کنند.
گزینه دیگر، به ویژه راهحل یکدولتی است که در آن دو ملت با یکدیگر سازش میکنند و یک زندگی مسالمتآمیز را سازماندهی میکنند. اینکه این کار چگونه باید انجام شود نامشخص است. فیلسوف شناختهشده عمیر بوهم از یک کنفدراسیون صحبت میکند که در آن پناهندگان نیز باید جایی داشته باشند. اینکه آیا فلسطینیها باید همان حقوقی را داشته باشند که یهودیان دارند یا فقط یک وضعیت محدود، همانطور که گاهی پیشنهاد میشود، مورد بحث است. به نظر من، آینده چنین دولتی که در واقع در حال حاضر تحت شرایط آپارتاید وجود دارد، مورد بحث نیست. اعضای سازمان ملل متحد همچنان به رعایت حقوق بشر و دموکراتیک تشویق میشوند، اما هیچ کس در حاکمیت و امور داخلی آن دخالت نخواهد کرد. وجود اسرائیل تضمین میشود، اما فلسطینیها با چشمپوشی از یک دولت مستقل، حاکمیت خود را از دست دادهاند و اکنون باید مبارزه برای وجود سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را تنها در برابر تسلط یهودی-صهیونیستی انجام دهند – سناریویی برای صلح نیست.
تنها گزینه باقیمانده، جدایی به دو دولت مستقل است که در حال حاضر بهطور دیپلماتیک در حال مذاکره است، اما هیچ حمایت مؤثری دریافت نمیکند که تحقق این دستور قدیمی سازمان ملل را به نظر واقعی نشان دهد. قویترین استدلال علیه این راهحل دوجانبه این است که غارت زمین توسط جنبش صهیونیست عملاً هیچ سرزمینی برای یک دولت فلسطینی باقی نگذاشته است و این روند نیز قابل برگشت نیست. چه کسی جرأت میکند یهودیان را از سرزمین خود اخراج کند؟
پس از جنگ
با این حال، پیشنهاد همچنان وجود دارد که همه ساکنان که میخواهند در دولت جدید بمانند، بمانند. تنها شرط آن است که حاکمیت دولت جدید را به رسمیت بشناسند، همانطور که برای فلسطینیهایی که در اسرائیل زندگی میکنند، مدتهاست بدیهی است. اما کسانی که حاضر به شناسایی نیستند، باید کشور را ترک کنند و به اسرائیل بازگردند. این پیشنهاد در آن زمان بهطور کامل توسط جنبش صهیونیست و شهرک نشینان رد شد.
با این حال، من هیچ جایگزینی نمی بینم جز اینکه پس از پایان این جنگ به این پیشنهاد بازگردیم. بازسازی غزه و اسکان مجدد آوارگان کافی نیست. جامعه فلسطینی به طور کلی باید از بار اشغال و خشونت دائمی آزاد شود. ۷ اکتبر ۲۰۲۴ باید ثابت کرده باشد که صلح در این منطقه تنها با حاکمیت و برابری دو ملت به دست می آید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر