این پتیاره کوچک مغز، نه صاحب کدام اطلاعات است و نه فرهنگ دارد.
سیمین غزل حسن زاده معین وزارت اطلاعات وفرهنگ، این عجوزۀ شلغم چهره نه صاحب اطلاعات است و نه فرهنگ میداند. وی در نخستین واکنش نسبت به قتل مظلومانه فرخنده از سوی مفسدین فی الارض چنین نوشت:
هیچ نیرویی در برابر ایمان راسخ مردم مان تاب مقاومت ندارد. با جان و دل از باورهای دینی مان پاسداری خواهیم نمود.روسپی حسن زاده از کدام «مردم» سخن میگوید؟ همانی که یکی ازآن ها پیکر مرده فرخنده را «انگشتک» می کرد؟
غزل حسن زاده با شوروهیجان یک نو مسلمان منافق اندرون، همانند یک فاحشه حرفه یی که هماره میگوید: عاشق خدای خود هستم! از شرف وبینوایی یک بانو، یک مادرفردا و یک ستمدیدۀ این جامعه نامراد، چه خوب پاسداری کرد. جهره این شرف باخته بی حجاب اسلامی، کلاه بچه بیریش ها برسر، نشان میدهد که خود، اهل لواطت کاری های بی حساب است. مگر فرخنده کدام لشکر بی حساب کفر وشرک و تجاوز بود که آن هم سیمین غزل می آید همچون یک داعشی مونث برای مرگش، فریاد مواخذه سرمی دهد؟ ازعکسش پیداست که همین لحظه از مجلس رقص و منکرات برون آمده و خوب از فرهنگ اسلامی حراست کرده است!
برای این بدکاره نمایشگر چه میتوان نوشت؟وقتی ملاصمد برهم جنس کودک وی درخانه خدا تجاوز به عنف میکند؛ وقتی سحرگل، نمادی از توحش فرهنگی ومذهبی دربغلان از زیرزمینی که برون آورده می شود؛ وقتی آن مسلمانی که بردخترش آنقدر تجاوز می کند که چهار فرزند به دنیا می آورد؛ این روسپی دستگاه رسمی که به هزار فساد وفسق تا به این پله کان، بالا شده، کجا بود که این چنین زود و سریع واکنش می نوشت؟سوگند به انسانیت، اگر سیمین روسپی را بگویند که باورهای دینی را توضیح دهد؛ سراسر از بی باوری های لوند بازانه خویش، روایاتی بی سروته خواهد گفت. اگر گویندش که ایمان راسخ چه باشد، همه اش حدیث زیرناف خواهد گفت. لعنت برتو ای زن پلید. روزی می رسد که پرده سیاه از اعمال آنچنانی وسیاهت برافتد. « گذارشنامه افغانستان »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر