۱۳۹۶ اردیبهشت ۶, چهارشنبه

داد خواهی پیرامون شکست عملیه صلح سازمان ملل متحد در سال ۷۱



                                                                                       Bild könnte enthalten: eine oder mehrere Personen, Menschenmasse und im Freien
حقیقت جویی و داد خواهی پیرامونشکست عملیه صلح ملل متحد در ثور ۱۳۷۱


مورخ ۲۶ ماه اپریل ۲۰۱۷
ششم ماه ثور سال ۱۳۹۶

تاریخ ما اینک در استانه ۲۵ مین سالروز شکست عملیه صلح ملل متحد در ماه ثور سال ۱۳۷۱خ بوسیله کودتای خزنده قرار دارد . گذشت زمان واقعیت‌ها و پی آمد های دوران را ایینه وار منعکس کرده است . شکست عملیه متذکره نه یک راه طی شده بل فاجعه ء ناتمامی است که در پیچ و خم زمان در هر روز و شب نقش خونین خود را استمرار می‌بخشد .

عمده ترین پی آمد های شکست عملیه صلح ملل متحد ٫ ناگزیری تحصن داکتر نجیب الله ریس جمهور و رییس حزب وطن در حریم سازمان ملل متحد٬و سپس قتل وی٬ تداوم جنگهای خونبار با صدها هزار قربانی و ویرانی تا امروز ٬ چپاول ثروتها ٬ رشد گسترده ای جهادگرایی ٬ ترور و تریاک فقر و مرض ٬و حضور بی ثمراجنبی و حکومت های مفسد زیر چتر خارجی بر شمرده می‌شوند .
به نظر می‌رسد بعد از شکست عملیه صلح ملل متحد که یگانه« چانس نجات کشور از جنگ شمرده می‌شد »‌ ٬ جامعه در محاصره شبکه تنیده ازتبلیغات گروهای درگیر جنگ و جهاد و رسانه های مشکله آن‌ها قرار گرفته ٬ جعل حقایق سراسر مباحث تاریخی را پوشانده است .

در عین حال ٬ سکوت و فضای سنگین رخوت وسستی در مبارزه علیه اکاذیب و سطح نازل پاسخ دهی فرهنگی به اباطیل منتشره و عدم داد خواهی صدها هزار قربانی و معلولان جنگ‌ها و مبارزه جهت معرفی متهمان به جنایات جنگی به پیشگاه عدالت و تاریخ ٬ نه تنها سبب فرصت سوزیهای سنگین و واژگونی حقیقت‌ها گردیده بلکه آب به اسیاب استمرار جنگ‌ها ریخته است .

پیروز مندان کودتا علیه عملیه صلح در ثور ۷۱ با توصل بر حربه فرهنگی برای کتمان جنایات راهبردی به خرید و استخدام قلم و سخن و رسانه‌ها و افراد رجاله ای پرد اختند .

همان دستیکه در آغاز کودتا در جنگ‌های کابل بگستردگی خون ریخت همان دست قلم برداشت
با سجود بر رکاب جنایت کاران جنگی در قفای ان تندیس صلح داکتر نجیبالله که به انبوه شهیدان پیوسته بود و ترور های زنجیره ای ان سه نظامی هوشمند « فقید یعقوبی ٬ جنرالان باقی و شهباز » که پوتانسیل دفاع از عملیه صلح ملل متحد را ذر دست داشتند با تلبیس و حیل و مکاوحت نا شایست فرار و خودکشی بهتان زد . و برای جرم شویی و گریز از فردای عدالت وداد رسی به مخدوش و مسموم نمودن ذهنیت ها پرداخت .
همچنان غفلت فرهنگی و فقدان تفکر منجسم پیرامون انگیزه و جریان استنطاق و شکنجه و قتل فقید داکتر نجیب بوسیله اهریمن خون اشام که گروه کثیف طالبان نقش جوخه مرگ را در آن ایفا کرد ه بودند در عمارت ارگ به مایه‌های فکری ٬تولید ٬ آثار از سوی شماری از نوسیندگان در بستر تفکر و دیدگاهای ویژه مبدل گردید .
اثر آقای رزاق مامون نویسنده و محقق تحت عنوان اسرار قتل داکتر نجیب الله یکی از انهاست . در‌واقع ماجرای قتل فقید داکتر ٬ ابعاد پیچیده‌ای را به خود اختصاص داده است و هنوز نیازمند تحقیق و بررسی عادلانه از حمله برای این راقم است .



حال شماری از سؤالات دراین زمینه که به پاسخ‌های روشن تاریخی نیاز دارند این‌ها خواهد بود :
********************************************************************
۱- آیا مباحث را که آقای محمد نبی عظیمی که با تلازم در رکاب کودتا با نقش افرینی در شکست عملیه صلح سازمان ملل متحد در کتاب اردو و سیا ست آورده‌اند ٬ واژه‌های سخیفی مانند اتهام فرار از کشور بر فقید داکتر و ترور سه نفر افسران ارشد « فقید یعقوبی جنرال باقی و جنرال شهباز » را خود کشی وانمود کرده‌اند ٬و غیره متون آن البته به « استثی یک اعتراف حینکه جنگ‌ها را فرماندهی مینمودند روزانه یکهزار انسان در کابل کشته می‌شد » دارای واقعیت است ٬ فرار ٬ خود کشی یا ترور کدام یک حقیقت دارد ؟

در نظر باید داشت دروغیکه دها بار تکرار شود از راست که یکبار گفته نشود حقیقت تر جلوه میکند .

۲- آیا کتاب اسرار قتل داکتر نجیب الله بقلم آقای رزاق مامون که حاوی مطالب و داشته های گسترده است ٬ آیا بازتابی از حقایق خواهد بود . وایا دست داشتن شهنواز تنی و شخص عرزی خواخوزی در پرونده قتل ٬دارای حقیقت است . واگر واقعیت نیست چرا واکنشی از سوی آقای تنی بان نشان داده نشده است .
۳- داکتر نجیب الله مدت شش ساعت در عمارت ارگ تحت استنطاق و شکنجه قرار گرفته و سپس بقتل رسده است ٬ آیا انگیزه‌های این همه شکنجه های وحشتناک شش ساعته در حضور فعالان ای اس ای ٬ وادار کردن ایشان برای دستخط نمودن اسناد جعلی خط دیورند ٬ و یا افشا نمودن محل پنهان گنجینه های بی‌نظیر ۲۲ هزار پارچه ای طلاتپه که شخصاً در زیر خانه‌های عمارت ارگ مخفی نموده بود پنداشته می‌ شود .
چهار - آیا سازمان ملل متحد که فقید داکتر نجیب قربانی تحقق عملیه صلح مورد نظر وی گردید با خاموشی دو دهه اش ناقوس مرگ عدالت را بصدا در نیاورده است ؟. آیا داد خواهی نسبت بآن الزامی نخواهد بود .

پنج – دفاع از قربانیان کودتای ضد عملیه صلح ملل متحد و قربانیان جنگ‌های کابل و ولایات و شهادت داکتر نجیب الله که روح او را کودتاگران ۷۱ و کالبد بی جان او را اهریمن سفاک با حقارت و وحشت کم نظیر به دار کشید ٫ مانند دفاع از انسانهای زنده دارای اهمیت نخواهد بود .

آیا شکست عملیه صلح ملل متحد توسط کودتا در ثور ۷۱ با پی امدهای هولناک آن استمرار جنگ‌های خونبار و و یرانگر تا امروز یک خطای راهبری و جنایت بشری شمرده نمی‌شود .
به نظر می‌رسد انجام وجایب سترگ دفاع از حقیقت و مبارزه علیه دروغ با برگذاری همایش های نمادین و سجود های تشریفاتی ٬ و تبارز احساسات میسر نخواهد بود ٬ کار منجسم و فکورانه تا سرحد گزینش آن بحبث یک استراتیژی مبارزاتی را مطالبه خواهد داشت . شهدای کابل و فقید دوکتور نجیب الله بعنوان روح خارایین ملت زجر دیده شیفته صلح و ختم جنگ ٬ راه سیاست مصالحه ملی و تحقق عملیه صلح ملل متحد را بر گزید ٬ حال هرچند او در جسم خود فانی است اما در عملکردهای تاریخی خود باقی است . بازتاب این حقیقت در شاهراه سده های آینده خواهد پیچید و مورد تحصین تاریخ خواهد بود .
مبرهن است که ستم و نبرد علیه ستم کاران در حافظه پهناور تاریخ فراموش شدنی نیست ٬بر حذر باشیم هرگاه کسی نتواند از شهدای بخون خفته حریم خانواده و کارنامه‌های درخشان
آن‌ها و شهدای معصوم ومقدس که کودتا و شکست عملیه صلح خون انهارا ریخت ٬ و از ستم و
اباطیل که بر آن فقید داکتر نجیب الله تعمیل گردیده است ٬ به دفاع بر نخیزد ٬ و متهمان را به عدالت نکشاند ٬ قادر به دفاع از توده های مردم نخواهد بود ٬ و توده ها به مرام ها وعده‌های سیاسی در این آشفته بازار و تعدد کاروانهای سیاسی هر کز باور نخواهند کرد .ختم
کاپی ها به ؛
-- دوستان٬ هییت اجراییه حزب وطن داعیه داران مصالحه ملی خط فکری شهید داکتر نجیب الله .

-– مؤسسات و فعالان حقوق بشر – فعالان ضد جنگ و جهاد گرایی – و انهاییکه دفاع از حقیقت و مبارزه علیه دروغ را وجیبه انسانی تلقی می‌ نمایند .
– ششم ماه ثور۹۶















هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر