برگی از کتاب حماسه نبرد جلال اباد :
- وفات جنرال نبی عظیمی امروز سخت مضطربم کرد واقعا زندگی او انگیزه مصایب گونه گونی از جمله استمرار همین جنگ های امروز در کشور که نخستین گلوله انرا ایشان شلیک نموده بودند بر شمرده می شود . در سوگ او نشر سطوری از کتاب حماسه نبرد جلال اباد کم پر داختی خواهد بود به مصایب که انگزه افرینش ان وی بوده است . ای کاش ،ای وای زنده می بود و این مستدات را میخواند که تاریخ چگونه با چشمان باز فریاد می زند .ومتهم را به دادگاه فرا میخواند .
شها دت قوماندان قول اردو، جنرال بارکزی
شانزدهم ماه حوت ۱۳۶۷ خورشیدی
××××××××××××××××××××××
از انجاییکه واقعه شهادت جنرال بارکزی را تبلیغات مغرضانه ء دوست و دشمن در هاله ء ابهام فرو برده است ، بنابر آن پندار نگارند معطوف بر آن شد که مسله را توأم با شهود حقیقت پژوهی نماید :
یک - روایت سازمان استخبارات نظامی پاکستان، درباره شهادت حنرال باکزی :
××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
شهادت جنرال بارکزی که ضربه محکمی بر قوتهای مدافع کشور محسوب میگردید ، ای اس ای که جنگ جلال آباد را رهبری میکرد در تبلیغات گسترده ء خود ادعا نموده بود که جنرال بارکزی توسط افراد نفوذی گروهای جهادی ما که در میان قرار گاه قول اردو و همه قدمه های دیگر نظامی نقب زدهاند،
یعنی توسط افراد نفوذی ما از جمله ء محافظان خودش کشته شده است نه توسط شلیک ها . با عنوان نمودن این مسله بحیث یکی از افتخارات جهادی به مها جمان اش در آشغال جلال آباد روحیه بخشیده بود .
دو - روایت ، جناب جنرال محمد نبی عظیمی در بارهء شهادت جنرال بارکزی :
×××××××××××××××××××××××××
جنرال محمد نبی عظیمی که در انبرهه کرسی معاون وزیر دفاع را بعهده داشت ، و در واپسین ما های جنگ اوانیکه تجاوزات پاکستان منبعث از جانبازیهای نظامیان و سپاهیان قهرمان جلال آباد فروکش نموده بود ، بر اساس نوبت بجای جنرال محمد اصف دلاور برای مدتی درماه سنبله ۶۸ به جبهه گسیل شده بود ،
ایشان در حالیکه از همهء رویداد های شهادت جنرال بارکزی مطلع بودند اما با انهم در رکاب سازمان استخبارات نظامی پاکستان پا میگذارد ، در رساله بنام « یاد مانده های از جنگ جلال آباد صفحه ۹۸ » چاپ سال ۱۳۹۰ مطبعه وطن ، مینویسد :
« ساعت دوازده روز جنرال بارکزی قوماندان قول اردو نمبر یک توانست با قوتهای احتیاط خویش، خود را به حوالی ثمر خیل برسا ند وبرای چند لحظه یی جلو رَجعت سیل اسای سربازان را بگیرد ، اما در همین هنگام متأسفانه مورد اصابت مرمی یکی از سربازان امنیتی اش قرار گرفته و به شهادت میرسد »
سؤال اینکه چگونه آقای عظیمی بحیث معاون وزیر دفاع بجای اینکه واقعه ء شهادت یکی از قوماندانا نش که در جبهه جنگ با شهامت کم نظیر قربانی گردیده است بررسی و حقیقت را انتشار دهد ، اما ، پا ، در پل ، پای سازمان استخبارات نظامی پاکستان مینهد و با تجاهل مینویسد که قوماندان بارکزی را یکی از سربازانش کشته است ،.
درک انگیزه چنین روایتی از اقای عظیمی که آفتاب را با دو انگشت پنهان و آب به اسیاب ای اس ای ریخته است در آن مقطع قدر تمداری شان میسر نبود آما بعد ها در سال ۱۳۷۱خ اوانیکه ای اس ای در صدد ناکامی عملیه صلح ملل متحد بعنوان « یگانه چا نس نجات کشور از جنگ و جهاد؟ » وارد میدان گردیده بود ، آنگاه آقای نبی عظیمی در عمل بعنوان یکی از بازوان ای اس ای عمل کرد و با پشت کردن به همه تعهدات دولتی اش در تحقق صلح که در پای اسناد مصالحه ملی امضا نموده بود ، عملیه صلح ملل متحد را در یک کودتایی خزنده جهادی و ملیشه یی مورد حمایت پاکستان در ثور ۷۱ خ به شکست مواجه کرد .
و سپس بعنوان ابزاری در رکاب یک محور جهادی ، و ملیشه های شما ل مربوط رشید دوستم به امید رسیدن به کرسی و قدرت تلازم حاصل کرد ، و جنگهای کابل را علیه محور دیگری جهادی حزب اسلامی حکمتیار آغاز کرد ،آقای نبی عظمی در مخاصمت های گسترده ی گروهای جهادی آتش افگند و موجب تداوم جنگ و اشوب های میان گروهای جهادی گردید که اینک با وارد گردیدن به سومین دهه اش همه روزه جویبار از خون و آتش میریز. در باره تلفات شهروندان در کتاب اردو و سیاست چاپ اول صفحه ۵۸۴ نگاشته است که روزانه یک هزار نفر کشته و زخمی میشده است ،، بدین معنا که در مدت یک ما هیکه جناب عظیمی جنگ را رهبری نموده بودند« سی هزار »از شهروندان معصوم کابل کشته و زخمی گردیده است ، مسله ایکه جرایم اغای عظیمی را در ترازوی عدالت و دادگاه تاریخ سنگین نموده است .
سه - افسرانیکه در صحبه نبرد حاضر بودند مانند جنرال صلاح الدین سبحان جنرال حسام الدین حسام ، ،محمد عمر معلم ، دگروال رحیم ، دگرمن نجیب همه بیک صدا شهادت جنرال بارکزی را ناشی از گلوله دشمن میدانند .


هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر