۱۴۰۳ شهریور ۳۰, جمعه
حریف معروف روايت تكراري از داكتر نجيب الله
//////////////////////////////////////// داستان خریدن ساعت از سوی دوکتور نجیب
الله در سویس : سال ١٣٦٨ خورشيدي بود. سازمان حقوق بشر ملل متحد در مقر تابستاني
آن در شهر ژنيوا كشور سويس يكي از كنفرانسها وجلسات مهم حقوق بشري ونقض قوانين بشري
توسط دول عضو را داير نموده بود. تقريبأ هيئت اشتراك كننده اكثريت كشورهاي عضو در
سطوح بلند دولتي در اين جلسه اشتراك نموده بود. رئيس سازمان ملل، معاونين.... آقاي
آرماكورا وهئيت رهبري سازمان حقوق بشر سازمان ملل جريان كنفرانس و كار جلسه را پيش
ميبردند. رئيس جمهور آنزمان كشور داكتر نجيب الله شخصأ در رأس هيت افغاني به ژنيوا
آمد ودر جلسه گفت: آقاي رئيس ! شما وتمامي هيت هاي اعزامي سازمان حقوق بشر هميشه
وهرزمان ميتوانيددر تمامي موسسات ملكي ونظامي كشور ما نقض حقوق بشري را برسي نمائيد
ودولت افغانستان مطابق مفاد وكنوانسيونهاي سازمان ملل مبني بر تخطي وتطبيق مفاد آن
خويشتن را ملزم ميپندارد! باز همو بود كه آقاي فيلكس آرماكورا هر دو دوماه بعد كابل
تشريف مياورد ودر ختم هر سفر خويش چند تخته قالينچه وطني زير قولش از ميدان هوايي
كابل به نيويارك وسويس پرواز ميكرد. بعد از ختم روز كاري وبيانيه حقوق بشري داكتر
نجيب الله آمد بسفارت افغانستان در شهر ژنيوا. سفارت ما مردم نيز در يك اپارتمان
چهاراتاقه غريبانه با چند تن عزيزان دئپلومات غريب در ژنيوا فعال بود. داكتر نجيب
الله روي خود را جانب سفير آنزمان محترم نبی اماني دور داد وكفت: ما خو ده كل عمر
شنيديم كه ساعت سويسي داراي كيفيت عالي و خاص در جهان شهرت دارد، آيا امكان دارد كه
قبل از پرواز بكابل بيك ساعت فروشي برويم ؟ محترم اماني ومحترم زلمي شهباز دفتأ با
يكي از ساعت فروشي هاي نام ونشان دار تماس گرفتند وگفتند كه رئيس جمهور ما شوق خريد
ساعت بند دست نموده ووقت معين ريزرف شد! ساعت بعد از ظهر كوچه ويا جاده منتهي بساعت
فروشي در محاصر افراد امنيتي وداكتر نجيب با هيت همراه داخل ساعت فروشي شدند!
كاركنان ومسولين مغازه لباسهاي لُکس وفيشني بتن داشتن. يك دختر خانم شيك وبادوام از
مهمانان با قهوه پذيرايي مينمود. رئيس مغازه شخصأ با دو تن جوانان خوش تراش ومؤدب
چندين قاب ساعت زيبا ومودلهاي لُکس را به رئيس جمهور كشور پيشنهاد نمود وچنين ادامه
داد: جناب رئيس جمهور! اين ساعتها را معمولأ روساي جمهور وستاره هاي مشهور هنر
وسياست انتخاب مينمايند! داكتر نجيب الله با لبخند ميگويد: از شما وكشور شما ممنون
با اين مهمان نوازي ومحبت تان، اما ما مردم عادت داريم تا هميشه قيمت امتعه را از
فروشنده بپرسيم. فروشنده با روحيه خيلي زيبا ومهمان نوازي كفت: اگر اين ساعتها مورد
علاقه وپست شما قرار بگيرد از پانزده تا سي هزار فرانك سويسي قيمت دارد وانتخاب
بجناب رئيس جمهور تعلق دارد. داكتر نجيب الله با شنيدن قيمت ساعت آهسته كده به
محترم سفير اماني وجناب زلمی شهباز ګفت: اگه كدام ساعت دوصدي وسه صدي پيدا ميشه خو
خوب در غير آن بيائين یک کار کنین که خپ كده برويم. اي ديگه كدام كاكه ګی است كه
مردم بخاطر يك پرچه نان يکساعت ده پشت نانوایی ده نوبت ايستاد ميشه ورئيس جمهور
ساعت هزار دالري داشته باشه. هيچ ديگه محترم شهباز سكترر اول سفارت نزد رئيس
فروشنده ها رفت واز جانب همه ابراز سپاس نمود وگفت: انتخاب ساعت از جانب رئيس جمهور
را بعدأ به اطلاع شما ميرسانيم. وباز داكتر نجيب همراي همان ساعت خشره وقديمي خود
رفت كابل! تا بدست دشمنان تاريخي مردم ما كشته شد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر