۱۳۹۳ دی ۲۹, دوشنبه

چپ ها ! مخالف سیاست خارجی المان

بخشی از سخنرانی رهبر چپ آلمان بانگ بلند مخالفت با سیاست خارجی دولت آلمان

بخشی از سخنرانی رهبر چپ آلمان

بانگ بلند مخالفت

با سیاست خارجی دولت آلمان

یونگه ولت – گزینش و ترجمه رضا نافعی

«اسکار لافونتن» از رهبران برجسته و متمایل به چپ حزب سوسیال دمکرات آلمان که سرانجام از این حزب بیرون آمده و بنیانگذار حزب چپ آلمان شد، در بیستمین کنفرانس «روزا لوکزمبورگ» از چهره های برجسته کمونیست آلمان که 10 ژانویه 2015 برگزار شد سخنرانی مهمی ایراد کرد. لافونتن که البته اکنون بدلیل بیماری از رهبری حزب چپ آلمان کناره گیری کرده، در سخنرانی خود گفت:

 

من سالها و بارها، در مجلس آلمان، از صدراعظم مرکل پرسیدم که تروریسم چیست؟ حرفم این بود:

«شما می خواهید با تروریسم مبارزه کنید، پس لطفا بما بگوئید که تروریسم چیست؟ اگر ندانیم تروریسم چیست که نمی توانیم با آن مبارزه کنیم». به این پرسش هیچگاه پاسخی داده نشد، که البته دلیلش روشن بود. تا این که بالاخره کارمندی متن قانون باصطلاح مبارزه با ترور را نوشت. طبق این قانون – خوب گوش کنیدتروریسم یعنی بکار بردن غیر قانونی زور برای به کرسی نشاندن امور سیاسی. رای گرفته شد و قانون به تصویب رسید. در آن زمان که این قانون تصویب شد تازه جنگ عراق تمام شده بود. آنگاه من در مجلس صحبت کردم و گفتم: «می دانید که هم اکنون به چه رای دادید؟ شما هم اکنون تصویب کردید که «جورج بوش» و «تونی بلر» و تمام کسانی که از جنگ عراق حمایت کردند تروریست هستند.»

قصد من از بکار بردن این مثال این است که روشن سازم: ما باید بیاموزیم و بدانیم که دست کم جهان عرب، بوش و بلر را تروریست می داند، چون بنا بر یک تصمیم غلط، صدها هزار نفر را بقتل رسانده اند . تا ما در غرب این را درک نکنیم هرگز نخواهیم توانست در باره مبارزه با تروریسم بحث کنیم. هرگز.

من همیشه از خود پرسیده ام و تلاش کرده ام این بحث را به مجلس نیز انتقال دهم که: «واقعا جهان را چگونه می بینند؟ وقتی جوانانی می بینند که ناگهان کل خانواده هاشان دریک آن نابود می شود، وقتی آنها می بینند که در اثر اشتباه یک پهباد عده زیادی بیگناه در یک مجلس عروسی کشته می شوند فکر می کنید در دل و مغز آنها چه می گذرد؟ شما بعد از شنیدن یا دیدن این خبر زندگی عادی خود را دنبال می کنید، ولی اگر یک ضربه تروریستی در اینجا رخ بدهد آنوقت سخت خشمگین و عصبانی می شوید». اما اینطور نمی شود با واقعه روبرو شد. شرط اول این است که ما این معیار های دوگانه اخلاقی را کنار بکذاریم، این دوگانگی معیار پایه و اساس اشتباهات بزرگ در جهان است.

به حاشیه رانده شدن و درمانده شدن، دو واژه ای بودند که در بسیاری از تفسیرها خواندم. نظری که بسیاری بر آن بودند این بود که رانده شدگی و درماندگی واکنش پدید می آورد؛ و این یک پدیده جهانی است که نمی توان آنرا به یک جا محدود ساخت. و هرجا که رانده شدگی به حاشیه و درماندگی باشد باید در انتظار خشونت بود. این در مورد جامعه ما نیز صادق است. خیلی ها هستند که احساس می کنند دست رد به سینه آنها خورده است و احساس می کنند که درمانده اند – در همه کشورهای جهان، در همه نظام ها، و این مردم سرانجام به این نتیجه می رسند که فقط با دست زدن به خشونت می توانند از خود دفاع کنند. از این امر فقط یک درس می توان گرفت: ما باید آنچنان نظامی ایجاد کنیم که دست رد بر سینه مردم نزند و نگذارد کسی دربماند و راهی و چاره ای و مفری برای رهائی از این وضع پیدا نکند . وقتی در باره تروریسم صحبت می شود، باید گفت که منظور از تروریسم چیست؟ مثلا اگر قتل محکوم است باید قتل را در هر کجا که رخ داد و قاتل را، هرکه هست محکوم ساخت و این آن امری است که در بسیاری از کشورهای غربی رخ نمی دهد.

این رویدادها باید به یک بحث اجتماعی در باره سیاست خارجی بیانجامند. بحثی که باید فقط و فقط به یک نتیجه برسد. و آن اینست که سرچشمه و عامل گسترش ترور در جهان، جنگ های دخالت جویانه هستند. مادر تروریسم جنگ های تروریستی است.

واقعا چه فکر می کنند؟ آنها که تصمیم به چنین جنگ هائی می گیرند؟ چه احساسی دارند؟ اصلا چطور می توانند کسانی را مامور کنند که شما بروید بجنگید؟ آیا واقعا می دانند که این تصمیم یعنی چه؟ همین امروز باید به این پرسش پاسخ داد: آنها که چنین ماموریتی می دهند نه می دانند که چه می کنند و نه حتی می توانند تصوری از آن داشته باشند. در اینجا باید توصیه کانت را بکار بست. کانت برای رسیدن به صلح ابدی این پیشنهاد را مطرح ساخت «اگر آن کسانی که تصمیم به جنگ می گیرند از مصائب جنگ باخبر باشند، آنوقت چنین تصمیمی نخواهند گرفت». من وقتی خشمگین می شوم می گویم: اگر دو » گروه» متشکل از سیاستمداران و روزنامه نگارانی که خواستار جنگ دخالت جویانه هستند تشکیل گردد که خود موظف به شرکت فعال در عملیات جنگی باشند کابوس جنگ شتابان به پایان میرسد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر