۱۳۹۳ بهمن ۱۲, یکشنبه

پاسخ اسماعیل اکبر به همزه واعظی

      محمد اسماعیل اکبر 



      یادداشتی درباره کاندیدا های وزارت اطلاعات و فرهنگ

      من از اینکه خواهرم آی سلطان خیری که واقعاً خانمی با دانش، با احساس و شایسته است در موردش مشکلاتی پیش آمد متاسفم. زیرا خواهران شایسته و با سواد ما باید حق اولیت داشته باشند. تا اگر اندکی هم باشد از تبعیض کاسته شود. اما از این که مطلع شدم شاعر، ژورنالیست، محقق و دانشمند برجسته معاصر ما باری جهانی به این پست نامزد شده اند خیلی خوشحالم و آرزومندم ایشان رای بگیرند و وظیفه خطیر تنظیم امور آشفته کلتوری ما را به پیش ببرند و سر و سامان... دهند.                                                                                                                                    برای آنانی که جهانی را نمی شناسند همین قدر یادآور می شوم که اگر ایشان موفق به کسب آرا گردند ما بعد از زمان هایی طولانی واقعاً شخصیت شایسته ای در این عرصه را انتخاب نموده ایم.                                                            به جرئت میتوانم بگویم که جهانی ادامه دهنده راه سلجوقی، میوند وال، صدقی، حبیبی، کشککی و دیگر بزرگان فرهنگ معاصر ما که این وظیفه را در وضعیت و شرایط دشواری به پیش برده و به فرهنگ ما خدمات ارزنده انجام داده اند خواهند بود.                                                                                                                                       من فقط از بعد شاعری جهانی را میشناسم او در ادبیات معاصر ما کسیست که امروز را با دیروز پیوند داده است. در اشعار او طعم و مفهوم عرفان مولانا، حکمت سعدی، رندی خیام و حافظ، نازک اندیشی حمید مهمند، حماسه خوشحال خان ختک و عرفان فلسفی اقبال را همزمان میچشیم و بهره میبریم. آرزومندیم جنابشان موفق گردند در عمل نیز چون ادب و سخن موفق باشند و انقطاع تاریخی فرهنگ ما را به هم پیوند دهند و افتخارات ما را احیا نمایند. به آرزوی کامیابی شان.

      • Hamzeh Vaezi  همزه واعظی

      • جناب اکبر درود برشما! نمیدانم این کشفیات شما از روی کدام اثر جهانی و عرفانی! این شاعر محلی اندیش بوده است! چنین غلو و بزرگ پنداری یک شاعر متوسط اما با اندیشه برتری طلبانه، از طرف شما برایم بسی شگفت آور است. اگر به این توانایی های این بزرگوار ایمان دارید و اورا ادامه دهنده ی راه سلجوقی و کشککی و حبیبی می دانید لطفا اندکی از "خدمات" ایشان را به "فرهنگ" این کشور تشریح نمایید تا ما ما هم روشن شویم. من از شما توقع دارم به صفت یک انسان اهل خرد و معرفت، برای نسل جوان راهگشا باشید تا حقایق در پسِ ابرهای مصلحت اندیشی پنهان نگردد!
        محمد اسماعیل اکبر  :     

      •          واعظی گرامی، 

      • جواب دادن به سوال شما برای من مشکل است، زیرا سخن هر دوی ما یک طرفه است. من اشعار باری جهانی را ادامه ادبیات غنی و پر مایه گذشته ما میدانم. این که گفتم در اشعار جهانی شیره عرفان مولانا، حکمت سعدی، رندی خیام و حافظ، حماسه خوشحال خان ختک، باریک بینی حمید و عرفان فلسفی اقبال عجین شده است از روی مطالعه میگویم. من بیش از سه سال است میخواهم مقاله ای در باره ادب معاصر پشتو و به خصوص شعر جهانی بنویسم اما ناتوانی های شخصی و کمبود آثار کارآمد، وعده مرا مانند بسیار وعده های دیگر که داده ام نیمه کاره گذاشته است. برای اینکه من و شما در باره جهانی حرف بزنیم باید هر دو حداقل به ادب معاصر پشتو وارد باشیم اما این که شما جهانی را یک شاعر محل اندیش و بسیار سطح پایان میدانید شک دارم که از روی مطالعه اشعار او و دیگر دست اندر کاران ادب پشتو این قضاوت را کرده باشید. اگر شما رساله فصل آخر مرا خوانده باشید من در آنجا گفته بودم که ادب معاصر پشتو با مسائل قومی بیشتر عجین است یعنی در مقایسه با ادب دری. به این سبب در اشعار جهانی برعلاوه مسائل معاصر تاریخ کشور ما و مسائل خاصی که بیشتر از سه صد سال به اینسو ادب پشتو با آن درگیر است؛ مسائل قومی و محلی نیز انعکاس دارد و اینها نه تنها به نظر من عیب نیست بلکه حسن اشعار جهانیست. زیرا او را با مسائل زنده و جاری معاصر کشوری، منطقه ای و جهانی درگیر میسازد. زیرا مسائل قومیت پشتون عمیقاً با مسائل منطقه و از زمان استعمار بریتانیا به بعد با مسائل جهانی آمیخته است. مگر قضاوت نباید با انتخاب یک پارچه شعر که با مقصد شما همخوان است صورت گیرد. اگر نقد است باید تمام آثار شاعر، ماحولی که او را فرا گرفته و ادبیات کشوری، منطقه ای و جهانی که بر او اثر گذاشته در نظر گرفته شود. من عجالتاً نتوانستم مجموعه کاملی از اشعار جهانی را بدست بیاورم بعد از جستجوی زیاد فقط چاپ پنجم مجموعه کوچکی به نام پایکوب بدستم. یقین دارم قضاوت شما از نقد سیاه سنگ اثر پذیرفته اما نمیدانم سیاه سنگ چه جنجالی با جهانی دارد زیرا در آن پارچه شعر هرکس میتواند مطابق ذوق خود جانب دار مادر یا فرزند باشد. اما این نظر خود اوست نه نظر جهانی اگر نوشته مرا به دقت خوانده باشید من گفتم امیداوارم جهانی در عمل نیز آنچنانچه در اندیشه موفق است کامیابی داشته باشد. این جمله را به این سبب ذکر کردم که جهانی را بجز در آیئنه آثارش نمیشناسم فقط مجموعه ای که در آن شعرای پشتو در صدای امریکا معرفی شده است از او در اختیار من است که از روی آن فکر کردم همکار ادبی رادیوی صدای امریکا بوده است. اما این که از من خواسته اید برای نسل جوان رهنما باشم من چنین ادعایی ندارم اگر مصاحبه مرا که در یک شماره خط سوم انتشار یافته خوانده باشید خود را در جرگه روشنفکران نیز شامل نمیدانم. این که گاه گاهی در مسائل روز دخیل میشوم آن دخالت مقطعی و روی محاسبه گذراست. مثلاً در انتخابات دوره اول ریاست جمهوری از کرزی حمایت کردم به دلیل فلسفه و موضع سیاسی او نبود بلکه فکر می کردم پیروزی یکی از شخصیت هایی که در جنگ های داخلی درگیر بودند مشکلات کشور را بیشتر می سازد و در دوره دوم و سوم از داکتر اشرف غنی حمایت کردم به این سبب که علاقه داشتم رئیس جمهوری با فهم تر و در عین حال کمتر درگیر با فجایع دوره های اخیر داشته باشیم. دیگر هیچ رابطه و تعهدی میان ما نبوده است و جهانی را بخاطر درک گسترده اش از ادبیات تاریخی خود ما و ادبیات جهانی نسبت به کاندیدای دیگری که تا هنوز نمیشناسم ترجیح میدهم. شما یک نظر به فهرست آثار جهانی بیندازید مجموعه های غزل و اشعار نو او کاملاً طعم تغزلی، عرفانی و فلسفی دارد. اشعار اجتماعیش فریاد درد انگیز علیه جنگ و مصایب آن است. و این را در هر یک از مجموعه هایش میتوانید به فراوانی بیابید. مجموعه ای به نام « پند او عبرت » که حکایات تاریخی، ادبی و فلکوریک را با در نظر داشت کار آمد ساختن در مسائل روز به نظم آورده است و به جرئت میگویم که میتواند با کلیله و دمنه و جوامع الحکایات عوفی همسری نماید. «غربی گلونه شرقی لمنی» مجموعه ایست که اشعار برجسته زبان انگلیسی را از شکسپیر تا امروز به شعر ترجمه نموده است. این ابعاد نشان دهنده وسعت دید و آگاهی جهانی از ادبیات تاریخی و معاصر ما و جهان است. 
        برخی ها قومی بودن ادب پشتو را نمیپسندند اما من در آن عیبی نمیبینم و تا حال نه دیده ام که شعرا و نویسندگان پشتون به اقوام دیگر اهانت و استخفاف روا داشته باشند و اگر کسی چنین کاری را کرده است مذموم است و من اگر با چنین چیزی مواجه شوم علیه آن صدا بالا میکنم. زیرا در کردار و افکار خود غرض و مرضی ندارم. اگر بخواهیم به هر صورتی ایراد گیری نماییم در روز های اول حکومت کرزی در یک محفل ادبی جناب پرتو نادری شعری سرودند که بر بمباران های امریکایی ها بر قریه ها و قصبات و مردم بیگناه افغانستان اعتراض داشت. من به پا ایستاد شده چک چک کردم و هرگز در ذهنم نگذشت که پرتو طالب شده است. خودم نیز چند بار اعلامیه هایی در برابر فجایعی که بمباران های قوای خارجی در وطن ما به بار آوردند انتشار دادم و آن را وظیفه ای ملی خود میدانستم. زیرا خوشبختانه عضو هیچ مجمع مدنی نیستم تا بترسم متهم شده معاش و دفتر و موتر و امتیازاتم را از دست بدهم.

        برخی ها قومی بودن ادب پشتو را نمیپسندند اما من در آن عیبی نمیبینم و تا حال نه دیده ام که شعرا و نویسندگان پشتون به اقوام دیگر اهانت و استخفاف روا داشته باشند و اگر کسی چنین کاری را کرده است مذموم است و من اگر با چنین چیزی مواجه شوم علیه آن صدا بالا میکنم. زیرا در کردار و افکار خود غرض و مرضی ندارم. اگر بخواهیم به هر صورتی ایراد گیری نماییم در روز های اول حکومت کرزی در یک محفل ادبی جناب پرتو نادری شعری سرودند که بر بمباران های امریکایی ها بر قریه ها و قصبات و مردم بیگناه افغانستان اعتراض داشت. من به پا ایستاد شده چک چک کردم و هرگز در ذهنم نگذشت که پرتو طالب شده است. خودم نیز چند بار اعلامیه هایی در برابر فجایعی که بمباران های قوای خارجی در وطن ما به بار آوردند انتشار دادم و آن را وظیفه ای ملی خود میدانستم. زیرا خوشبختانه عضو هیچ مجمع مدنی نیستم تا بترسم متهم شده معاش و دفتر و موتر و امتیازاتم را از دست بدهم.ir · 3


        محمد اسماعیل اکبر
        خار خاری در ذهنم میگزرد که علاقه گرفتن شما در محکوم ساختن باری جهانی ناشی از علایقی باشد که اگر خود را شایسته و موظف میدانید مبارزه کنید. اما نه بدون استناد، بدون مطالعه و بدون حداقل آگاهی در مورد کسی که از او ایراد می گیرید. شما در گذشته نیز احتیاط های لازم برای شرکت در اداره و حکومت را رعایت نکرده اید. متاسفانه من در نوشته های شما اصطلاحات، عبارات و اندیشه هایی را دیده ام که سیاسی نیستند. برای شرکت در سیاست رسمی یک کشور باید متوجه همه الفاظ، رفتار و گفتار خود بود. حالا هم دیر نیست من خوشحال میشوم که دستگاه دولتی ما از طرف افراد آگاه، دانشمند و خبیر اشغال گردیده و هدایت شود. من با وجود آن که خیلی رفتار هایش خوشم نمی آمد از وزیر خارجه بودن سپنتا آشکارا پشتیبانی کردم و به این سبب اتهام ها و داو و دشنام هایی را نیز به خود جلب نمودم. ولی پشیمان نیستم. برای تان یک ماخذ میدهم تا با دلیل سیاسی و قومی بودن ادب پشتو را اگر چه به طور محدود و ابتدایی آشنا شوید. کتابیست به نام « ظهورونه» به نویسندگی کاکاجی محمد ظهور آزاد قریشی، که در آن دلیل ظهور خانواده ختک را برخورد تعصب آمیز و استبدادی اورنگزیب میداند. ظهور نهضت روشانیان که خیلی روشن تر است چون آن یکی از بزرگ ترین جنبش های عدالت طلبانه و طبقاتی در کسوت تصوف نه تنها علیه امرا و پادشهان وقت بلکه علیه ملا ها و متنفذین نیز بوده است. ظهور حرکت سیاسی و ادبی بر محور خان عبدالغفار خان که به نحو عجیبی توانست خشونت تاریخی قبایل را به حرکت مسالمت آمیز تبدیل نموده و خود گاندی سرحد لقب بگیرد هنوز زنده است و آثار زیادی پیرامون آن نوشته شده. حرکتی که در افغانستان در حمایت از جنبش پشتون ها و بلوچ ها علیه حاکمان نظامی پاکستان شکل گرفت نیز چهره های ادبی برجسته ای در افغانستان پرورد. با همه اینها ادب پشتو رابطه اش را با گذشته تاریخی و فرهنگی، دینی و عرفانی ما نگسسته است. کسی که چند دیوان غزل سرایان معاصر پشتو را بخواند به این حقیقت آشنا می گردد. حمزه شینواری در زمان ما پدر تصوف لقب گرفت، غنی خان به طور شگفت انگیزی بیشتر از ما از اقبال الهام گرفته است. متاسفانه در ادبیات دری معاصر بجز مرحوم استاد خلیل الله خلیلی که میتواند پلی میان ادب گذشته و معاصر ما شمرده شود چهره دیگری نتوانسته است خود را با ریشه ها پیوند دهد. از این سبب اگر بگوییم که حالا شاعری که وجه ملی داشته باشد نداریم نباید عقده حقارت تلقی شود. دیگر شعرای قرن بیست ما هنوز در هوای قرن شانزده و هفده نفس میکشیدند و نو گرایان ما کاملاً با ادب و فرهنگ ملی و تاریخی ما گسستند. بسیار ببخشید نمیخواستم حرف به درازا بکشد اما سطحی گری این جوانان فیسبوکی ما بسیار دلم را به درد آورد. البته به من باز نسبت هایی داده اند. ولی همچنان که در برابر اقامه دعوای کسانی که مرا هم قاتل سفیر امریکا و هم جاسوس سی آی ای لقب دادند جواب نگفتم این داو و دشنام ها را نیز تحمل میکنم و از خدای بزرگ برای همه ما هدایت و انصاف میخواهم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر