برگهای : ازجلد دوم کتاب جنگهای کابل
پنج :
- یورش طالب ها ٬برچهاراسیاب قرارگاه فرماندهی حزب اسلامی : ==============================
- یورش طالب ها ٬برچهاراسیاب قرارگاه فرماندهی حزب اسلامی : ==============================
۲۵ ماه دلو سال ۱۳۷۳خ
----------------------------------
سوز سرما ی چله
زمستان در اواخر ماه دلو سال ۷۳ و تقرب ماه حوت از شدت خود
نکاسته هوایی ملایم در وزش قابل
رویت نسیم احساس نمیشد ٬ تداوم ماه رمضان در ان روزها که
نزد مسلمانان سرشار از فضایل است به توقف جنگ و قطع آتش ها درمیان گروها
ی شامل در جنگ تأثیری بجا نگذاشته بود .
طالبان مانند همه جهاد گرایان کشتن وکشته شدن حریف گویا «
شهادت »
را در ماه رمضان ثواب و اجرعظیم پنداشته و برای تهاجم بر کابل لحظه شماری میکردند .
بیست وپنچم ماه
دلو سال ۱۳۷۳ بعد از آنکه حزب اسلامی با
استفاده از تاریکی شب چهار اسیاب را ترک
میکند ٬ حوالی ساعت هشت صبح بیش از یکصد
نفر مجاهدین حکومت کابل به آنجا سررسیده ٬ تأسیسات نظامی تخلیه شده ی حزب اسلامی
در چهار اسیاب را تحت کنترول گرفته با
شادی و پایکوبی ٬ فتح ؟ به جمعآوری اموال
و تجهیزاتی بجا مانده از حزب اسلامی بعنوان
غنیمت جنگی پر داخته بودند .
در چنین حالی
حوالی ساعت ده و نیم روز یک موتر داتسن با چهار طالب که یک میل ماشیندار ثقیل « زیوو» بر بام ان می چرخید به چهار اسیاب سر رسید.
(
طالبان با صدای الله اکبر
به مجاهدین شورای نظار تحت امر «
مسعود »
که در حوالی بازار گشت و گذار
میکردند دستور میدهند که سلاح های شان را
بر زمین گذاشته ٬ تسلیم شوند در همین حال
دو٬ « موتر داتسن »دیگر حامل هفت جنگجو ی طالب
داخل چهار اسیاب گردیده ومورد استقبال
شدید مردم قرار گرفتند ٬ طالبان بکمک مردم
تمام نیرو های شورای نظار را که حدود یکصدو
بیست نفر میشد خلع سلاح نموده و به اولین
پوسته شان واقع سنگ نوشته لوگر انتقال
دادند « ۱» ).
عقب نشینی« فرار» حزب
اسلامی حکمتیار ازچهاراسیاب که شبه پرواز بود ٬ پای فرزندان جهاد افغانی طالبان
را به حومه شهر کابل آورده بود٬ حضورپر قدرت طالبان با ایدیو لوژی بر قراری امارت اسلامی ٬ اغازی بود برای فاز دیگر جنگ ها و ناقوس جنگ های جدیدی را در کابل این بیگناه ترین ٬ گناه کار روزگار بصدا دراورده بود .
استمرار جنگ های خانمانسوز پنجساله درمیان دو گروه ٬ یکسو گروه طالب ها تحت رهبری اخند ملا محمد عمر٬ با اجاره ی واژه ی جهاد ؟ ودرسوی دیگرگروه ٬ فرمانده احمد شاه مسعود « جبهه ایتلاف شمال » با استخدام واژه ی مقاومت ؟ در یک سمت از چهار اسیاب تا کابل و پروان ٬ مزار و کنذر تا حاشیه سرحدی ولایت تخار خواجه بهاوالدین و در سمت دیگر در ولایات قندهار ٬ هلمند ٬ فراه ٬نیمروز٬ هرات وبادغیس با جاری نمودن دریای از خون واتش وچندین قتل عام دها هزار انسان معصوم را با تمام ارزوهایشان به کام مرگ فرستاد و ویرانی ها ی گسترده و سرزمین های سوخته لشکر انسانهای بی دست و پا بجا گذاشت . اگر از این جنگ ها و جنایات عبرت و دادخواهی اموخته نشود از هیچ اموزگاری چیزی اموخته نخواهد شد .
------------------------------------------------------------------------------ پا نویس ؛
استمرار جنگ های خانمانسوز پنجساله درمیان دو گروه ٬ یکسو گروه طالب ها تحت رهبری اخند ملا محمد عمر٬ با اجاره ی واژه ی جهاد ؟ ودرسوی دیگرگروه ٬ فرمانده احمد شاه مسعود « جبهه ایتلاف شمال » با استخدام واژه ی مقاومت ؟ در یک سمت از چهار اسیاب تا کابل و پروان ٬ مزار و کنذر تا حاشیه سرحدی ولایت تخار خواجه بهاوالدین و در سمت دیگر در ولایات قندهار ٬ هلمند ٬ فراه ٬نیمروز٬ هرات وبادغیس با جاری نمودن دریای از خون واتش وچندین قتل عام دها هزار انسان معصوم را با تمام ارزوهایشان به کام مرگ فرستاد و ویرانی ها ی گسترده و سرزمین های سوخته لشکر انسانهای بی دست و پا بجا گذاشت . اگر از این جنگ ها و جنایات عبرت و دادخواهی اموخته نشود از هیچ اموزگاری چیزی اموخته نخواهد شد .
------------------------------------------------------------------------------ پا نویس ؛
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر