برگهای ؛
« از کتاب جنگ های کابل »
ملاقات
احمدشاه مسعود با طالب ها در میدان شهر .
(۱)
تا اینجا تا
«میدان
شهر بیست و پنج کیلو متری غرب کابل»
طالب ها از کمکها و هزینه های گسترده
پولی و حمایت های نظامی «بشمول بمباردمان های هوایی » ایتلاف حکومت
کابل آقایان «
ربانی ٬مسعود٬ سیاف٬و محسنی »
بهره مند بوده وحکومت کابل«
طالب ها »
را افراد خود معرفی مینمود ٬ اما روابط کابل با طالب ها در هاله ابهام
و مشکوک به نظر میرسید ٬ گفتی دست نیرومند
ای اس ای دریک میثاق سحر شده ای با حکومت
کابل طالبان را تا در وازه های کابل
رسانده بود .
در چنین یک حالی
ستراتیژی طالب ها مبنی بر تسلط بر کابل و
سراسر کشور پنهان نمانده ٬ اما محور
حکومت کابل به پنداشت اینکه زمان و شرایط
بازهم برای امیتاز دادن و معامله با غایله
پیروزمند طالب ها بر تقسیم قدرت در حکومت
کابل فرا رسیده است ٬ و پیش از آنکه طالب
ها با تهاجم نظامی وارد شهر گردیده و حکومت
را بر اندازند چارهاندیشی نمایند ٬
به این منظور ٬ احمد شاه مسعود فرمانده
مقتدر خود را به اتکا بر روابط حسنه و
اعتبار هزینه های پرداخته شده و حمایت
های جنگی مبذول شده به «میدان
شهر »
نزد طالبان میفرستد .
اواخر ماه دلو
سال ۱۳۷۳ خ یک روز زمستانی که ابر های سفید
بال از ارتفاعات کوها دامن بر چیده
٬گویی راه فرار
شان را یافته در دور دستها گم میشدند
و زمهریر زمستانی در دل تپه ها و دره های
پر برف میدوید و هوای سردی می پراگند ٬
در دور دستها از جبهه غرب کابل ماشیندارها
به اهنگی نسبتاً کند و با وقفه ها رگبار
رها می نمودند ٬ اینجا و آنجا باد ٬ دود
سیاهی متصاعد از خانهها ٬ شناور در هوا
را بدور دستها میبرد ٬ «میدان
شهر »
طی چند سال جنگ جز آتش و گلوله
نصیبی نداشت شهروندان مصیبت جنگ را باتلفات
انسانی ویرانی ٬ فقر و مصایب گسترده متحمل
گردیده بودند ٬ در گرداب کشمکش ها ی گروهای جهادی که هر یک قدرت دولتی را استحقاق مشروع خود میدانست ٬ به ختم جنگها
خونریزی ها چشم براه بودند .
فرمانده احمد شاه مسعود
و همراهان وی از راه سرک عمومی به ملاقات
با طالب ها در حالیکه ٬ کابوسی از ترس و
رعب فراسویش را فرا گرفته بود و امید
استفاده از طالب ها در سرکوب حریفان
جهادی اش حزب اسلامی ٬حزب وحدت ٬ و جنبش
ملی رشید دوستم مانند ققنوسی از برابر
دیده گانش می گذشت به استقبال و ملاقات
طالب ها که در قرارگاه غند ۷۲ مر بوط فرقه
قرغه درفش پیروزی بر افراشته بودند به
میدان شهر ٬ شتافت .
ملاقات
مسعود با طالب ها ارتجالی سازمان نیافته
بود هر چند دریافت رشتههای پنهانی
ارتباطی در این میان دشوار و تا هنوز
آفتابی نشده است اما دو نفر از میانجی ها
یکی شخصی به اسم مولوی ظاهر از تگاب و
دیگری شمس الرحمان از نهرین در انسجام
این ملاقات نقش انجام داده بودند .
ادامه دارد ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر