۱۴۰۲ بهمن ۲۶, پنجشنبه

 


روسیه و حماس: یک اتحاد استراتژیک مناسب



حماس از مسکو خواسته است تا به عنوان ضامن آتش بس غزه عمل کند.  افزایش روابط روسیه با بازیگران مقاومت  در غرب آسیا نباید تعجب آور باشد.  در چارچوب بن بست قدرت جهانی، آنها دشمنان مشترکی دارند.


محمد حسن سویدان
منتشر شده در کرادل
ترجمه علیرضا یوسفی

در چند سال گذشته، گسترش روابط روسیه با جنبش مقاومت فلسطین حماس به فهرست فزاینده موضوعاتی که روابط بین مسکو و تل آویو را گل آلود می کند، اضافه شده است.  پس از سفر ۲۷ اکتبر حماس به مسکو پس از عملیات طوفان الاقصی، وزارت امور خارجه اسرائیل اعلام کرد که این سفر «پیامی برای مشروعیت بخشیدن به تروریسم علیه اسرائیلی ها است.»  با این حال، مقامات حماس به سفرهای خود به پایتخت روسیه ادامه داده اند، آخرین بار در اواخر ژانویه.

موضع روسیه در مورد جنگ غزه

از زمان شروع حمله نظامی وحشیانه اسرائیل به غزه، موضع رسمی روسیه به موضع فلسطین نزدیکتر شده است که در فعالیت های مختلف مسکو در شورای امنیت سازمان ملل مشهود است: درخواست آتش بس، اظهارات مقامات روسی در انتقاد از جنایت اسرائیل، تکرار جلسات با حماس در مسکو.  و تمرکز رسانه های رسمی کشور بر نقض حقوق بشر در نوار غزه.

با وجود ماهیت همکاری طولانی مدت روابط روسیه و اسرائیل، جنگ اوکراین محاسبات ژئوپلیتیک مسکو را به طور قابل توجهی تغییر داده است.  امروز روسیه جنگ غزه و پیامدهای منطقه‌ای آن را از منظر رقابت با آمریکا می‌نگرد و از این رو اسرائیل را ابزار حیاتی نفوذ آمریکا در غرب آسیا می‌داند.  رهبری روسیه مناقشه کنونی را به همان اندازه نبرد واشنگتن می‌داند که نبرد تل‌آویو – تضعیف اسرائیل به معنای فروپاشی بیشتر قدرت ایالات متحده از سوریه تا خلیج فارس است که هدف استراتژیک روسیه است.

اگرچه تل‌آویو و مسکو هنوز منافع مشترکی را برای هر دو حفظ کرده‌اند، اما این رقابت استراتژیک آمریکا و روسیه است که در حال حاضر بیشترین تأثیر را بر تصمیم‌گیری کرملین دارد.

این را می توان در انبوهی از بیانیه های تند روسیه در انتقاد از نقش واشنگتن در طولانی شدن و تشدید جنگ غزه مشاهده کرد.  ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه احساسات اکثر مردم غرب آسیا را ابراز کرد و گفت: «بسیاری از مردم قبول دارند که این یک نمونه واضح از شکست سیاست آمریکا در خاورمیانه است.»  سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه وی، قدم بیشتری گذاشت:
ایالات متحده مسئولیت اصلی این بحران دراماتیک و خطرناک را بر عهده دارد، زیرا سال هاست که به دنبال انحصار روند حل و فصل و نادیده گرفتن قطعنامه های مربوطه شورای امنیت بوده است و اکنون مانع از تلاش ها برای دستیابی به راه حل مناسب شده است.

بدون شک اتفاقات دو سال گذشته در اوکراین نقش مهمی در تعیین واکنش روسیه به غزه داشت. پوتین در مصاحبه اخیر خود با تاکر کارلسون، خبرنگار آمریکایی، با صرف زمان قابل توجهی به باز کردن پیشینه تاریخی وجود اوکراین به عنوان یک کشور پرداخت و سپس با جرأت اعلام کرد: «اوکراین یک دولت مصنوعی است که به اراده استالین در سال ۱۹۲۲ ایجاد شد و قبل از آن وجود نداشت.»

البته، رئیس جمهور روسیه می داند که استناد او به توجیه تاریخی ضعیف اوکراین برای استقلال، به او اجازه می دهد تا هنگام بحث در مورد درگیری های طولانی مدت در سایر مناطق، از همان رویکرد مبتنی بر همین زمینه استفاده کند. فرمول مبتنی بر تاریخ او برای مقابله با ریشه درگیری، به طور مساوی در مورد تأسیس دولت اسرائیل در برابر مخالفت فلسطینیان و کشورهای همسایه آنها نیز صدق می کند، که به احتمال زیاد در موضع پوتین در مورد چگونگی پیشبرد مسئله فلسطین-اسرائیل نقش خواهد داشت.
علاوه بر این، اسرائیل به عنوان توسعه محور غرب، مواضع رسمی را اتخاذ کرده است که با منافع ایالات متحده و اتحاد ناتو در اوکراین سازگار است.  از زمان شروع آن جنگ در سال ۲۰۲۲، تل آویو بیانیه هایی صادر کرده است که تلاش های ادعایی خود برای بی طرفی را تکذیب کرده است.  همانطور که یائیر لاپید وزیر امور خارجه وقت اسرائیل تصریح کرد: حمله روسیه به اوکراین نقض جدی نظم بین‌المللی است و اسرائیل این حمله را محکوم می‌کند و آماده ارائه کمک‌های بشردوستانه به شهروندان اوکراین است.

در غرب آسیا، عمدتاً ایران بود که از معضل روسیه در مورد اوکراین و تصمیم آن برای راه اندازی یک عملیات نظامی ویژه حمایت کرد.  در جریان سفر پوتین به تهران در ژوئیه ۲۰۲۲ سید علی خامنه‌ای، رهبر ایران، از دوگانگی غرب در امور بین‌الملل انتقاد کرد و دشمنان مسکو را به مخالفت با وجود روسیه «مستقل و قوی» متهم کرد.  خامنه‌ای افزود: «اگر روسیه نیرو به اوکراین نمی‌فرستاد، بعداً با حمله ناتو مواجه می‌شد.»

روابط روسیه با حماس

با توجه به رویدادهای غزه امروز، می توان ادعا کرد که کرملین خود را در حال نزدیک شدن به مواضع آن کشورها و بازیگرانی می بیند که از موضع اوکراین حمایت می کنند.  زمانی که مقامات آمریکایی به ایران به دلیل حمایتش از غزه حمله کردند، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، وارد میدان شد:
ما تلاش‌هایی را برای مقصر دانستن ایران در همه چیز مشاهده می‌کنیم و آن‌ها را کاملاً تحریک‌آمیز می‌دانیم. من معتقدم که رهبری ایران موضع نسبتاً مسئولانه و متوازنی اتخاذ می‌کند و خواستار جلوگیری از گسترش این درگیری به کل منطقه و کشورهای همسایه است.
در حالی که واشنگتن برای تقویت بسیاری از روایت‌های دروغین اسرائیل از وقایع ۷ اکتبر – حتی تشبیه مقاومت فلسطین به گروه تروریستی داعش – کار می‌کرد، روسیه در عوض مشغول پذیرش جریانی از هیئت‌های حماس به مسکو بود.

هفته گذشته، زمانی که حماس پاسخ مطالعه شده خود را به مذاکره کنندگان آتش بس ارائه کرد، به طور قاطعانه درخواست کرد که روسیه به عنوان یکی از ضامن های توافق نهایی برای توقف جنگ غزه گنجانده شود – این بازتاب واضحی است که فلسطینیان معتقدند مسکو می تواند نقش مثبتی در پایان دادن به این درگیری ایفا کند. 
لازم به ذکر است که سفر حماس به روسیه و دیدار با مقامات مختلف روسیه چیز جدیدی نیست.  روابط جنبش فلسطین با رهبران روسیه به سال ۲۰۰۶ باز می گردد، زمانی که یک هیئت سیاسی حماس هفته ها پس از پیروزی در انتخابات پارلمانی فلسطین وارد مسکو شد.  با این حال، دیدارهای کنونی به طور قابل توجهی متفاوت است زیرا در زمانی انجام می شود که واشنگتن و تل آویو هدف مشترکی را برای نابودی حماس اعلام کرده اند.  قابل توجه است که روسیه امروز مشتاقانه با گروه های مقاومت فلسطینی درگیر است که تصویر شکست ناپذیری نظامی اسرائیل را در ۷ اکتبر در هم شکستند.

از آن روز پر حادثه، میخائیل بوگدانوف، فرستاده پوتین به غرب آسیا، دو بار در ۲۶ اکتبر و ۱۹ ژانویه از هیئت حماس به ریاست موسی ابومرزوق، یکی از اعضای دفتر سیاسی جنبش، پذیرایی کرده است.  مقامات اسرائیلی خشمگین شدند و دعوت روسیه را «اقدامی مذموم که حمایت از تروریسم و مشروعیت اقدامات هولناک تروریست های حماس را فراهم می کند» خواندند.  وزارت امور خارجه اسرائیل نیز از مسکو خواست تا مقامات حماس را فورا اخراج کند.

بعید است که پیام های تند  تل آویو قطع شود.

پیشروی روسیه در غرب آسیا

اخیراً، مسکو از جناح های فلسطینی دعوت کرد تا در نشست ملی فلسطین در پایان فوریه شرکت کنند.

جمیل مزهر، معاون دبیرکل جبهه خلق برای آزادی فلسطین، در ۱۳ فوریه به اسپوتنیک گفت که این گروه به مسکو دعوت شده است تا در یک نشست ملی فلسطین که شامل همه جناح ها در پایان ماه می شود، شرکت کند.

کرملین قبلاً محاسبات خود را انجام داده و بنا به دلایل استراتژیک تصمیم گرفته است که خود را وارد عرصه مناقشه‌آمیز فلسطین و اسرائیل کند.  و محور مقاومت منطقه این فرصت را ارائه می دهد:

اولاً، روسیه می‌داند که نمی‌تواند خود را به راه‌حل بین‌المللی مناقشه تحمیل کند مگر از طریق روابطش با حماس.  تل آویو حداقل در حال حاضر مسکو را به عنوان طرف میانجی بین خود و حماس نخواهد پذیرفت.

دوم، استقبال روسیه از هیأت‌های حماس پیامی به واشنگتن دارد.  به طور خلاصه، کرملین آماده است تا به کسانی نزدیک شود که در مقابل منافع ایالات متحده ایستاده اند.  بخشی از اختلافات بر سر جنگ غزه بازتابی از شکاف بین المللی بین قدرت های بزرگ است.

سوم، بخش مهمی از روابط روسیه با حماس نتیجه اعتقاد رو به رشد مسکو است که بازیگران غیردولتی در غزه تأثیر قابل توجهی بر واقعیت سیاسی منطقه دارند.  از اینجا می توان گفت که روسیه علاقه فزاینده ای به ایجاد و گسترش روابط با نیروهای محور مقاومت منطقه ای به رهبری حزب الله لبنان، حماس در فلسطین و جنبش انصارالله در یمن دارد.  به هر حال، روس‌ها عاملی تعیین‌کننده برای تضمین پیروزی سوریه در جنگ ناتو- شورای همکاری خلیج فارس علیه متحدش بودند و نقش مهمی در منجنیق کردن ایران به کرسی‌هایش در سازمان همکاری شانگهای (SCO) و برجام تازه توسعه یافته داشتند.

در اینجا لازم به ذکر است که هر پنج طرف منطقه ای در رویکرد جهانی روسیه با هدف رقابت با نفوذ ایالات متحده در سراسر جهان مشترک هستند.

شاید یکی از مهمترین جنبه های زمان بندی جنگ اسرائیل علیه غزه، «ساعت بین المللی» باشد. حمله تل آویو به نوار محاصره شده بیش از یک سال و نیم پس از آغاز جنگ اوکراین، زمانی که کی یف ویران شده بود و در زمانی که نظام بین الملل آشوب زده بود، انجام شد. این عامل ممکن است برای درک رویکرد تشدید شده کرملین به رویدادهای غرب آسیا اساسی باشد. در حالی که مسکو آگاه است که مواضع فعلی‌اش می‌تواند به روابط با تل‌آویو آسیب برساند، در شرایط رقابت قدرت‌های بزرگ، روس‌ها حاضرند برخی از منافع خود را برای دستیابی به اهداف استراتژیک بسیار بزرگ‌تر قربانی کنند.

و تا زمانی که این طرز فکر روسی دنبال شود، حماس و دیگر جنبش‌های مقاومت غرب آسیا فرصتی برای استفاده از تغییرات جهانی برای جذب یک ابرقدرت به سمت خود می‌بینند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر