۱۴۰۳ شهریور ۲۱, چهارشنبه

 حاشیه ی از : کتاب جنگهای داخلی  



پلنگ " یک "برفراز آسمائی 

(تلفون نارنجی و دوربین قیچی )


     در سالهای    1371 - 1375 خورشیدی ( 1992-- 1996 ) م    که کابل بیک کانون شعله ور جنگ  تبدیل گردیده بود  اهمیت نقاط ستراتیژیک شهر برای  استفاده نظامی  و تعبیه  جنگ افزارها از سوی محور های جنگ  اهمیت ویژه حاصل نموده بود . در اینجا  بیکی ازاین نقاط  ستراتیژیک (  فراز آسمایی   که با اسم   او پراتیفی  « پلنگ یک  )     نگاه شتابنده ای   می افگنیم :

 آسمایی و شیر دروازه   چون  دو ستون صخره ای فلک ٬ سقف کابل را بر دوش بر داشته  ٬ با نزدیکی به خدا ٬ با بلا گردانی  و قفل بند زلزله ها   در همه زمانه ها  رفاه کابلیان جوییده  و  ادم های نیک ایین کابل را  ٬ دور را دور سینه خود  در هم فشرده است .
از ادیم وقدیم در کسوت سخاوتمندانه  ٬ لشکر ابرهای فربه و باردار  را  که در طوافش می پلکیدند    با ملاطفت و دعوت  به ضیافت   بارنده گی  ٬  چاره معموری و شادابی کابل  جسته است .  خورشید وماه  با تمکین  به این مروت  همه روزه  بعد  از    بوسه باران  تیغه ها و برجستگی سینه هایش   خود را در  اغوش  شهر  انداخته است     .     
اما در تداوم جنگ های کابل در  دوران حاکمیت  دولت اسلامی  ٬ که کابل ٬  هولناک ترین جنگ ها ی پر کشتار را تجربه کرد ٬ انگاه  اسمایی با تعبیه ابزار های پر  کشتار و اتشگاه معروف  بر بام   خود  به اتشفشان  رگبارها  و گلوله ها  به مجتمع طوپ های جهنمی تبدیل گردیده بود .   با تحاشی  و تلازم  در رکاب یکی از محور های اصلی جنگ ٬ به  مخزن  بم ها و گلوله ها به  لا نه  شیطانی   و بیک کابوس شعله ور  جنگ  مبدل گردیده  کوچکترین نشانه ای از رحم و عاطفه در جغرافیایش  دیده نمی شد  و خواسته بود کابل  را منهدم  و معدوم نماید .
   مستند به گذارشات منتشره سال 2005 م   « پروژه عدالت افغانستان » و شهود معتبر  که انتقال  اتشبارها  منجمله طوپ های ثقیل  « بی ام 21  » بوسیله  هلی کوپترها  را به چشم سر به  انجا دیده اند  ٬ و هر چند  علی الرغم انکه  سلاح و سامانه های ثقیل  بگونه متداوم  به انجا  اکمال میگردید  بانهم   جنگ افزار های ثقیل و متوسط  زیرین در بام  اسمایی « پلنگ یک »  تعبیه  بود ه است   :   --  بی ام 21  (  ۱ ) « چهل میله » سه ضرب .-- بی ام 14  سه ضرب --   انواع طوپ ها ی زمینی ٬ دوازده ضرب -- انواع  ماشیندارهای دافعهوا  ۳۷ ملی متری و ۲۳ م م   یازده  میل --  انواع هاوانها ٬ پانزده میل  -- انواع راکت انداز ها خفیف و متوسط  چهل میل - ا نواع زیو ها  و ماشیندارهای ثقیل ٬  پی  کا  چهل میل .   همه این اتش افزار ها بنابر وجود راه اکمالاتی از  مهمات   کافی برخوردار بودند .
فرماندهی  «پلنگ یک »    را   فرمانده  « گل حیدر »  یکی از مجاهدین معتمد دولت اسلامی بعهده داشت ٬  اما فرماندهی ٬ اتش های  برنامه یی  در تهاجمات نیا بتی   را  شخص فرمانده   احمد شاه مسعود  یا معاونین وی ٬ قسیم فهیم ٬ یونس قانونی  عبدالله عبدالله و گاهی از سوی امر اوپراسیون  که تا سال ۷۳ ۱۳ کرسی انرا  صالح  محمد ریگستانی  بعهده داشت  فرماندهی میگردید .  
در یک تصویر نگار شده از «  پلنگ یک  »  مبرهن می شود  که  فرمانده «  مسعود  » گوشی یک تلفونی برنگ نارنجی را بر سامعه داشته  و اجرای اتش های امحاگر را  به غرب کابل  فرماند هی  میکند   و سپس نتایج تخریب و انهدام اتش های انجام شده را    بوسیله  «  دور بین قیچی  »  که ویژه ترصد ٬ اتش های طوپچی است  چون  ساحر و رسول نابودی به نظاره  می ایستد ٬  گفتی فرمانده  مسعود   حال دژخیمی را  داشت که بر گشته وضع مقتول  بدست   خویشتن را  نظاره  می  کرد .    مصداق بارز  این حقیقت  در لینک های زیرین  قابل مشاهده اند .
  طنین نبرد های را که « پلنگ یک  »  در اوایل سال ۷۱ ۱۳ خ ٬  بعد از   شکست  توطیه بار  برنامه صلح  سازمان ملل و به قدرت رسیدن  دولت اسلامی  اغاز کرده بود  ٬  تا اخر سال ۱۳۷۵ خ  خاموش نگردید  ٬    « پلنگ یک »   با قصاوت بی نظیر  ٬ شهر و بویژه غرب کابل  را به رگبار گلوله ها و خمپاره   ها می بست٬  گنهکار پنجه ها بر ماشه های اهنین می لغزید  ٬غریو جنگاوران  با « نعره های تکبیر »  درهم  می امیخت  و « پلنگ یک »   با به جولان درامدن  ٬  امواج دیوانه وار ٬ اتش رها میکرد   و تسونامی  اتش به تلاطم در می امد   افر یده های بالدار چون سیمرغ اتشین با شگافتن سقف نیلوفری  بر حریم کاشانه ها ی شهروندان   می نشست   زنده جانها  و ابادی های شهر را در کام خود خاک و خاکستر میکرد . و چنان طوفانی  برپا میکرد  که مانند  سور اسرافیل  تا ثریا می رسید .    و شیر دروازه با پژواک خشماگینش  طنین می انداخت    و خون از دامن خورشید و مه زخم خورده   بر سیمای شهر می چکید   و خورشید در مسیرش از  جابلقا  تا جابلسا  چنان اشک می ریخت که تا رسیدن به    وصلت غروب فنا می  شد.
همان اندازه  که نقش اتشگاه  «پلنگ یک  » و دیگر اتشگاها و « پلنگ ها »  در کشتار انسانی وو یرانگری کابل گسترده  و بی نظیر است  بهمان اندازه  باز افرینی  سناریو های  کشتار   و یرانگری  و محاسبه جانهای تباه شده و سوخته  برای تاریخ از دشواری های پهناور بر خوردار است . 
    پروژه عدالت برای افغانستان  تنها در فاصله ماه  « جنوری تا ماه جون سال 1994  » یعنی طی «  شش     ماه  »   تعداد  قربابیان  کابلی را   «  بیست و پنج هزار نفر  » گذارش داده است  .  هرگاه این  رقم در پنجسال جنگ امتداد داده شود   ارقام تلفات  بشمول زخم برداشته ها سر به اسمان  می ساید . 
اسناد مبرهن میکنند که  در تداوم جنگ های  پنجساله   بویژه  جنگ ها ٬ در غرب   کابل  ٬ طلیعه دار اصلی فاجعه و تباهی و یکی از مخرب ترین و خونریز٬ ترین  ان  که اکثریت تلفات و تباهی  را افریده است همین  « پلنگ یک  » بوده است .  در واقع نقش خونبار وویرانگر  «  پلنگ یک »  را در طول سالهای جنگ  نمیتوان با دیگر اتشگاها  قابل مقایسه تصور کرد .  «پلنگ یک  » نتنها در امتداد جنگ ها  ٬غرب کابل را  نقش زمین کرد بلکه  در شکست تهاجم  « شورای هماهنگی »  ( صدراعظم حکمتیار و رشید دوستم و عبدالعلی مزاری و صبغت الله مجددی »  در یازدهم ماه جدی سال ۱۳۷۲ مطابق اول جنوری سال  1994  م   ٬ با خواباندن ا کثریت ابادیهای نفس شهر ٬ جاده میوند ٬  شهر کهنه ٬ ساحه چمن  ٬ مکرویان اول و شاه شهید  وبا وارد  اوردن حداقل تلفات  یک هزار نفر   نقش بلا گردانی برای محور دولت اسلامی  « برهان الد ین ربانی  ریس دولت ٬ احمد شاه مسعود ٬ رسول سیاف و شیخ اصف محسنی « انوری »   ایفا کرد .  
سازمانهای کیفری بین المللی  کشتار ٬ مجروحیت و تجاوز بر  شهروندان ملکی  را   در جریان  جنگها   بالا ترین درجه تروریسم تبین کرده اند .
غرب کابل و ساحه مرکزی شهر  با گورستانهای پر از قربانی وویرانی گسترده  ولشکر زخم برداشته ها و معلولین   بعنوان  خنیاگر رنج وحرمان  مصیبت دیده ها   و گواه انکار نا پذیر جنایت و  تروریسم   و نگار گر سجایای هیولایی وو حشت بار  فرما ندهان جنگ  میتواند  تصور گردد.    
   
             عکس های فرمانده مسعود در اتشگاه  پلنگ یک  در سوق واداره  اتش ها در جنگ های کابل
 - ۱ -  بی ام  21  یا  « گراد  »  سلاح طوپچی ریاکتیفی پر توان  ضربتی  و قبل از  انهدام و غارت قوتهای مسلح کشور در سال  1371  خ  بدست  تنظیم های جهاد گر  از ثروتهای دارای اهمیت  دفاعی کشور  بود  ٬  و  ساخت  ان از سوی اتحاد شوروی وقت به سال 1963 م  بر میگردد     دارای چهل میل که در چهار ردیف  بالای هم گذاشته شده  طول میل ان سه متر ٬ و طول راکت  ها دو متر و بیست و شش سانتی متر است  ٬ از سوی پنج نفر مرتبات  در ظرف هشت دقیقه  اماده  انداخت میگردد  .    منزل موثر اعظمی ان  20 کیلومتر و با راکت های جدید ٬ تا   30 و 45 کیلو متر  و منزل اصغری انداخت ان حدود  60  متر   است . سرعت انداخت اوتو ماتیک  در بیست ثانیه  چهل فیر و انداخت  ضربه  و  انفرادی ان در هر شش ثانیه  یک فیر است .  ساحه تخریب و کشنده  ی پهناور  دارد .     این سلاح در جنگ های کابل   از جمله در  یکی از مواضع ا ان   چکاد اسمایی  به اسم  پلنگ یک   بگونه گسترده استعمال گردیده است   . 
  در عکس های زیرین بی ام 21 ,  اتش ها و پی آمد های تخریباتی  آن مشاهده می شود .  
 

هیچ نظری موجود نیست:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر