۱۳۹۶ دی ۲۴, یکشنبه

- طرح تجزیه کشور و کودتای قسیم فهیم - عبدالکریم خرم



 عبدالکریم خرم -  ریس دفتر حامد کرزی ٬ نگاشته است ؛Bildergebnis für ‫عکس عبدالکریم خرم‬‎
    «چرا؟ یک پادشاه در بلخ و دیگری در قندهار »
    «  طرح تجزیه کشور و کودتای  قسیم  فهیم »

« تلخیص»

جنوری سال 2012 بود. حامد کرزی رئیس جمهور پیشین در رابطه با پروسۀ صلح و گشایش دفتر قطر مشوره های خود را ازدیاد می بخشید. در همین رابطه من در ارگ ریاست جمهوری با دو تن از مقامات بسیار عالی رتبۀ حکومت طالبان مالقات داشتم. آنها از طریق من به رئیس جمهور توصیه مینموند که با امریکایی ها سخت نگیرد،  و نظریۀ دهلیز مصوون برای طالبان را بپذیرد. 

در جریان گفتگو یکی از آنها  یک حادثۀ خیلی مهم را که در روزهای آخر حاکمیت طالبان در سال 2001 رخ داده بود اینگونه  بیان نمود.
 من درینجا نام آن مقام سابق حکومت طالبان را ذکر نمیکنم زیرا نامبرده الحمد الله در قید حیات است. این مقام عالیرتبۀ طالبان در آن روز چنین گفت: »روز های آخر حکومت طالبان بود، ما از ولایات  شمالی کشور عقب نشینی کرده بودیم، بمباریهای امریکائیان دوام داشت، فشار بالای  ما زیاد بود. در چنین شرایطی جنرال محمود رئیس ISI از من تقاضا بعمل آورد که برای یک ملاقات نهایت مهم بدیدارش به شهر کویته بروم. این تقاضا برای من غیر عادی بود، زیرا ساحۀ مسوولیت من متفاوت بود. بعد از اصرار جنرال پاکستانی موضوع را با ملا محمد عمر اخند در میان گذاشتم و از وی پرسیدم که آیا موافق است من به کویته رفته با رئیس ISI مالقات کنم؟ مشر ملا صاحب توأم با تردید موافقه کرد و گفت محتاط باشم. من به کویته رفتم.
لحظۀ ملاقات  با جنرال محمود فرا رسید.  جنرال یک نقشۀ بزرگ افغانستان را بروی میز هموار کرد، سه قلم را که رنگهای مختلف داشتند برداشته سه دایره بروی نقشۀ افغانستان کشیده و گفت، ما با امریکایی ها بموافقه رسیده ایم، طالبان دیگر ختم شده اند، این سه بخش افغانستان است، یکی در شمال دیگری در مرکز و دیگری در جنوب غرب. اتحاد شمال در شمال حکومت خواهد داشت، یک حکومت در مرکز و شما در جنوب منحیث حکومت طالبان باقی خواهید ماند. شما با این طرح موافقه کنید، حکومت شما از بین نخواهد رفت و بمباری ها نیز خاتمه می یابند. من موافقه نکردم و به کندهار برگشتم،
نظر امیرالمؤمین را درین رابطه جویا شدم. ملا محمد عمر اخند با جدیت و عصبانیت این نظریه و این معامله را رد کرد. بدینگونه ملاقات من با جنرال محمود بی نتیجه ماند. 

چند سال گذشت، من یک دوره زندان را نیز سپری کردم. روزی در یک کنفرانس در یکی از کشور های خارجی مردی بمن نزدیک شد. خودش را معرفی کرد. گفت من امریکایی هستم، من ترا میشناسم ولی تو مرا نمی شناسی. چند سال قبل در بین من و تو فقط یک دیوار فاصله بود. زمانیکه تو با جنرال محمود در کویته ملاقات داشتی و نامبرده برایت یک پیشنهاد داشت، تو آنرا . نپذیرفتی، اگر می پذیرفتی من از اتاق دیگر نزدت می آمدم و به توافق رسمیت می بخشیدم )...
... میخواهم بگویم که ارادۀ امریکا مبنی بر پارچه پارچه ساختن افغانستان از قبل وجود داشت و حد اقل در آنزمان میخواست این کار را مشترگاً انجام دهد  اما امروز، آیا علایمی  بنظر نمیرسد که ایالات متحدۀ امریکا « عطا محمد » بلخ و  عبدارزاق  کندهار و کابل را همزمان تشویق مینماید تا بر مواضع خود استوار باقی بمانند؟ ....... .... باری همین خارجیها برای « حامد کرزی » گفته بودند که »   قسیم فهیم   قصد کودتا علیه ترا دارد، ما می آئیم و در دفترت پنهان میشویم، وقتی به ملاقات  تو  آمد دستهایش را بسته نموده باز داشتش می کنیم« اما حامد کرزی نپیرفته بود .
  منبع سایت افغان جرمن -  

   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر