۱۳۹۸ اسفند ۲۳, جمعه

- شورش ۲۴ ماه حوت ۱۳۵۷ در ایینه واقعیت ها :




« شورش » ۲۴ حوت۵۷ ۱۳خ  هرات   در ایینه واقعیت‌ها:                            سید قدوس سید.

   شماره ؛ یک :

بیست وچهارم ماه حوت ۱۳۵۷ خ واقعیت‌های آن در پرده های متباین و گونه گون تاریخ به نمایش در آمده است .
-گروها و تنظیم های مذهبی تند رو ٬« مجاهدین ٬ القاعده و طالبان » انرا یک قیام٫ یک رستاخیر اسلامی علیه کفر و الحاد و اصلاحات مغایر دینی٫دولت جمهوری دموکراتیک که در هفتم ماه ثور ۱۳۵۷ به صحنه قدرت پرتاب شده بود پنداشته ٬ انرا تکریم و تقدیس می نمایند .اما فعالان حزب و دولت دموکراتیک ٫ محافل و عناصر ضد تند روی مذهبی ٬ رویداد ۲۴ حوت۵۷ را یک شورش مسلحانه با پی آمد های خطرناک٫ که مشخصه های زیادی انرا از سایر آشوب ها مجزا میکند تصور میکنند .به باور آن‌ها ترویج خشونت یکی از مشخصه های آشوب هرات است شورشگران بجای گزینش فرهنگ مدنی ٬گفتمان٬ مذاکره و جرگه به هنجار جهاد قتال که خاصه تندروی وسلفی گری است رو آورده اند ٬ انرا اغازی میخوانند که از کوران آن جهاد گرایی قد بر افراشت ٬ اولین گلوله جهاد قتال که اینک ۳۷ سال است خون آدمی می‌ریزد از همین آشوب شلیک شد ٫نطفه جنگ‌های عظمت طلبی با سو استفاده از دین بنام جهاد ؟ از همین جا بسته گر دید ٫ فرهنگ تفنگسالاری وکشتن هموطن بدست هموطن را بر جامعه حاکم کرد ٬ وبه روند تشکل تنظیم های بنام مجاهدین ٬ تشکل و ایجاد سازمان قهار القاعده در گهواره پاکستان و ایران ٬ و به گسترش شورش های ضد دولتی در اقصی نقاط کشور زیر چتر حمایتی مستقیم دو همسایه و کشور های غربی وعربی که بعد ها در گذر زمان طالبان و داعش را تولید کرد انگیزه بخشید .
گستردگی تجاوز دو همسایه با سو استفاده از مذهب بنام جهاد تاحدی بود که با فرو رفتن کشور در باطلاق جنگ‌های مدهش ٬ ناقوس سقوط دولت دموکراتیک را چنان بصدا درآورده که پای قوتهای شوری دوست و هم پیمان دولت را ٬ در کمک و مبارزه علیه جهاد افغانی که با جولان از پاکستان وایران خطر جهان گستر پنداشته شده بودند به کشور آورد ٬ همه را به آشوب هرات وابسته می دانند .
به نظر میرسد مطالب گسترده ای رسانه ای که در گذر زمان بعد از حوت۵۷ تا امروز سال ۱۳۹۵ حدود
چهل سال از سوی رسانه‌های وابسته به جهادیان و تند روان مذهبی و قدرتمداران دردولت های جهادی و طالبی پیرامون شورش هرات منتشره شده‌اند انباشته از اغراق یکطرفه و باز تاب قرآءت ها و تفسیر های خشن و افراطی از دین و تقدیس جهاد قتال و آشوبگری بوده است .

رسانه‌ها سازمانها و فدراسیونها ی حامی جهادگری « شماری در اروپا و خارج کشور » با ابیاری
شریانهای جهاد وظیفه کودن سازی مردم را بدوش گرفته اشوبگران را به قهرمانان و جنایت کاران به ناجیان ملت جا زده‌ و با ارفاق بر اندام بسیاری جنایات جهاد گرایی چنان پرده اویخته اند که نفس کشیدن هر حقیقتی را سلب کرده ا ست .اکثریت اگاهان به این باور اند که قداست گرایی از شورش هرات یک نوع نگاه پارا دوکسیال را به خود اختصاص داده است . بگونه ای که شورش هرات از سوی تند روان مذهبی علیه دولت دموکراتیک انوقته که هنوز لشکر خارجی به حمایتش در کشور حضور نداشت با استفاده ابزاری از دین جهاد عنوان داده شده و به گستردگی خون ریخت مورد افتخار تکریم و تقدیس قرار میگیرد ٫
اما جهاد امروزی طالبها علیه دولت فعلی که تحت حمایت ارتش های خارجی روزگار سپری میکند در‌واقع عین جهاد علیه خارجی مورد تقبیح و تخدیر قرار میگیرد و تروریسم خوانده می‌شود ٫ در‌ حالیکه هردو جهاد یکی با تقدم در دهه شصت و دیگری با تاخر در دهه هشتاد بعنوان پشت و روی یک سکه جهاد قتال از هیچ نوع قداستی بر خوردار نبوده هردو یکسان تروریسم بر شمرده می‌شوند .

با این حال شورش هرات بعنوان یکی از مباحث عبرت انگیزو قابل تفحص تاریخی باقی می‌ماند تا زمانیکه تحقیق و بررسی های عادلانه و مستند از شورش هرات صورت نگیرد تاریخ همجنان با افسانه پردازی ها مخدوش خواهد ماند .

بررسی ها و بر داشتن نقاب از سیمای تیره وتار آشوب ۲۴ حوت که تا بحال بنابر تسلط گسترده جهادی های ذیدخل در شورش هرات در پلاس قدرت تابو وار کتمان گردیده است دارای ارزش تاریخی است .از انجاییکه هیچ توضیحی گویا تر از حقیقت نیست الزامی خواهد تا بگذاریم بقول« سیسرون » تاریخ خود سخن بگوید ٬ اسناد چشمدید ها و شاهدان هردو جانب هم « جهادیان که عنان قیام وشورش بر هرات را بدست داشتند ٬ و هم ٫ افراد دولت دموکراتیک که در آن برهه در هرات حضور داشتند در دادگاه تاریخ سخن بگویند در اینجا با اجتناب از اطناب کلام بانها مکث مینمایم .

انگیزه‌های « قیام » شورش ۲۴ حوت هرات ؛******************************
به گواهی اسناد و شواهد یکی از عمده ترین مسله ی که به این قیام انگیزه بخشیده است اصلاحات دولت دموکراتیک در عرصه های رفاه اجتماعی بوده است . که واکنش‌های خشن تندروان مذهبی از داخل که از انسوی مرز ها بسیج و حمایه میگردیده اند در قبال آورده است . آن‌ها با بکار گیری دین به شیوه ایدیولوژیک و تفسیر آن از نگاه خود با استفاده ابزاری از احساسات مذهبی انهاییکه که از مواهب تمدن بی بهره بود ه اند عوامفریبانه مردم را به شورش های مسلحانه جهاد قتال دعوت می نموده اند .



اصلاحات زیرین دولت جمهوری دموکراتیک انگیزه این شورش شمرده شده‌اند :********************************************************جمهوری دموکراتیک بعد از رویکار آمدن در هفتم ماه ثور ۵۷ در پنج ماه نخست که به استقبال گسترده ی مردم مواجه میگردد ٬ ژرفای لنگر گاه خود را در حفظ و تداوم حمایت توده های مردم از رژیمش بحساب می آورد . از اینرو به طرح و تعمیل برنامه‌های بلند پروازانه ای مبادرت می‌ورزد . برنامه‌های « اصلاحات ارضی به نفع دهقانان بی زمین ـ سواد آموزی همگانی ٬ تساوی حقوق زنان با مردان ،و ممنوعیت مهر اضافی در ازدواج ها - معافیت سود وسلم به نفع تهی دستان » مهمترین آن‌ها را تشکیل داده بود . هرچند اصلاحات فوق در بستر منافع توده های محروم و ماهیتاً دموکراتیک را بازتاب میداد اما از یک سو تعجیل ، تشدد و فقدان تجربه و عدم عقلانیت در تطبیق آن ٬ و از سوی دیگر عدم توجه به شرایط ذهنی جامعه ونقش و تأثیر تند روان مذهبی را که در دوره حکومت داوود خان از سال ۱۳۵۲ به بعد در ایران و پاکستان کمپ و خرگاه بر افراشته و شیپور جهاد بصدا درآورده بودند و مداخلات آزمندانه دو کشور همسایه پاکستان وایران را در عقیم گذاشتن برنامه‌های اصلاحی بهیچ شمرده بود .علی الوصف ٫ اصلاحات بجای اینکه در راستای منافع توده های مردم بچرخش در اید و به استحکام پایه‌های رژیم مساعدت رساند ٬ برعکس در مدار منافع تندروان دینی و جهادی قرار گرفت و آب به اسیاب تند روان و سنگواره اندیشان مذهبی ریخت ٫ تند روان بجای آنکه برای به الغا مواجه نمودن برنامه‌های دولت راه گفتمان تسامح و تساهل و احتراز از جنگ و خونریزی را در پیش گیرند با وارد آوردن اتهامات کفر و الحاد و با گزینش راه خشونت با گلوله و نعره های تکبیر ؟ به شیوه جهاد « قتال » به حمایت مستقیم دو همسایه ء نا مهربان ٬ توده های مردم را که اکثریت با قصور فهم و بجای خرد به افسانه با وری مبتلا بودند علیه دولت به عصیان و آشوب سوق میدهند .
انگیزه‌های شورش از دیدگاه طرف‌ها :**************************۱- آقای قاضی نذیر احمد ٬ آموزش دیده ی مدرسه و فعال جمعیت اسلامی و عضو پارلمان در دوره شانزدهم بعنوان یکی از شرکت کنند گان این شورش در مصاحبه بااقای نقیب الله حمید، در سایت ٬ اصلاح انلاین سال ۲۰۱۶، اینگونه بیان کرده‌اند؛
« میخواهم یادا وری نمایم که قیام هرات نقطه عطفی شد برای قیام های پسین وخیزش ها در نقاط مختلف کشور علیه رژیم کمونستی ٬ قیام زاده ی برخورد زشت کمونست ها بود، این‌ها شعار اشتراک زمین زن و زر را سر دادند عالمان را اخوان الشیاطین خطاب کردند زمین‌های مردم را مصادره کردند نظام اجتماعی خانواده را فرو پاشیدند صلاحیت از پدر و مادر سلب شد و زن را بعنوان متاع ناچیزو بی ارز ش معرفی کردند ».۲- سید محمد خیر خواه یکی اعضای ارشد جمعیت اسلامی در صفحه انتر نیتی « خیر خواه » نگاشته است :«بعد از به پیروزی رسیدن حزب دموکراتیک خلق درافغانستان ( در هفتم ثور 1357هجری شمسی) این حزب اصلاحات درعرصه زندگی اجتماعی وفرهنگ را بکار بست ٫
-توزیع اراضی مردم بدون کدام مدرک قانونی وحقوقی به دیگران زیر نام اصلاحات اراضی ومبارزه با فیودالیزم بشیوه خاص خود
لغو تمام قروضی که صاحبان اراضی به کشتمندان ودهقانان خود پرداخته بودند -ـمبارزه با بیسوادی به شیوه مخصوص خود ویابتعبیر دیگر جنگ با عرف وعادات مردم درسرتاسر کشور.- لغو مهریه شرعی زنان زیر نام تامین (مساوات حقوق مردان و زنان) درجامعه. بطور خلاصه همه اینها مجموعه به اصطلاح اصلاحات انقلابی بود که از جانب حزب دیموکراتیک خلق افغانستان بعد از کودتای هفتم ثور در افغانستان علم گردیده بود که عکس العملهای جدی مردم را بدنبال داشت
۳- احمد علي جبرئيلي، نماینده مردم هرات در دوره پانزدهم شورا با اشاره به فضاي سياسي حاكم در آن دوران پیرامون عوامل و انگيزه ها رخداد 24 حوت در مصاحبه اش در « اوا » اینگونه بیان داشته‌اند :« فرامین هشتگانه ای توسط کمیته انقلابی رژیم حزب دموکراتیک خلق صادر شد که معتقدات و رسوم و عنعنات ملی مردم افغانستان را هدف گرفته بود و به مقدسات توهين می کرد. مالکیت مردم افغانستان بر زمین های شان را به رسمیت نمي شناختند و توسط خود آنها زمین هاي شان را برای زارعین و کشاورزان تقسیم میکردند و کارهایی از این قبیل و درعین حال، از طریق مطبوعات و رسانه ها هم به معتقدات توهین می شد. وجود خدا در طبیعت و هستی، انکار می شد

یکی از فعالان دولت دموکراتیک نظریه متباینی را در این باره ارایه میکند :آقای شاه محمود حسین یکی از فعالان حزب دموکراتیک خلق در سال ۱۳۸۴ در مصاحبه با این راقم بر نظریات متباینی در محور سه نکته تأکید کردند ؛

نخست باورم بر انست با به صحنه آمدن جمهوری دموکراتیک نمیتوان دروازه های جنت را باز شده تلقی کرد ٬ در‌واقع یک چاه عمیق نارضایتی بوجود آمده بود اما بایستی گفت که همه برنامه‌های اصلاحاتی حزب دموکراتیک خلق در ماهیت خود رفاه اجتماعی را هدف قرار داده و دینامیزمی برای تغیر و تحول را بحرکت درآورده بود ٬ مثلاً تنها در هفت ماه اول سال ۵۷ به ۲۴۸ هزار خانواده ی بی زمین مساحت ششصد هزار هکتار زمین بگونهء مجانی توزیع گردید ٫ در همین مدت حدود سی ملیارد افغانی سود قروض دهقانان بخشیده شد ٬ تساوی حق بانوان ،با مردان که طرد چند همسری و بر داشتن مهر اجباری را نیز تبین میکرد مورد تطبیق قرار داده شد . یا ٬ به سواد آموزی همگانی مساعی گسترده وقف گردید ٬ این‌ها اقدام‌های بودند که رفاهیت و آسایش همگانی را تبین میکرد اگر به مخالفت خصمانه عقب گرایان و سلفی ها و همسایه های دشمن صفت مواجه نمیگردید در فقر زدایی و ارتقای آگاهی جامعه که حدود ۹۵ فیصد آن از بیسوادی در رنج بودند نقش قابل توجه ایفا میکرد .
دو دیگر آنکه - نمیتوان فاکتور های شتاب٬ بی تجریگی و خشونت و در برخی موارد اقدام‌ها ی لجام گسیختگی که در عمل موقعیت ارتجاع مذهبی را تقویت کرد در تعمیل اصلاحات متذکره نا دیده انگاشت ٬علی الوصف در عین حال درک حکومت دموکراتیک از جامعه افغانی عامیانه و خوشباورانه بود پیش از اینکه به نقش همسایه های آزمند توجه نماید و توانایی‌های جهادیان و حضور گسترده انان را در کمپ های نظامی در ایران و پاکستان که از قبل علیه حکومت داوود خان طبل جهاد کوبیده و حال بیشتر از گذشته پوتانسیل کسب نموده بودند ٬ توجه کند٬ با ستراتیژی انسانگرانه خواسته بود ارمانهای توده ها را بر آورده گرداند .از سوی دیگر شدت وتحکم دولت در تحقق اصلاحات هم جاده یکطرفه نبود مخالفان اصلاحات ٬تند روان مذهبی نیز با پناه بردن بدامن همسایه های نا مهربان به تقابل بر خاسته با تبلیغات گسترده و پخش اکاذیب با زبان گلوله سخن میگفتند .اما از انجاییکه آن اصلاحات و رفورم ها منافع شخصی ٬ یا گروه خاصی را منعکس نمیکرد در راستای منافع اکثریت جامعه ٬ فقر زدایی ٬ آزادی زنان که مصیبت قرون را بدوش میکشیدند و سواد آموزی مطرح گردیده بود ٬ در جنین یک حالی شایسته می بود اگر مخالفان خواسته بودند ٬ دولت دموکراتیک را از اصلاحاتش منصرف و یا به عقب نشینی مواجه نمایند می بایست از هنجار های دیگر روش‌های انسانی و مدنی فرهنگ گفتمان و مذاکره تظاهرات مسالمت آمیز٬ تحصن وفشار های مؤسسات حامی خود استفاده می نمودند٬ اما آنچه در هرات اتفاق افتاد ه بود بجای زبان ، سخن و قلم ٬ گلوله ها و شلیک ها به سخن در امده بودند .
به گواهی اسناد نخستین تهاجم مسلحانه را اشوبگران انجام داده به کشتار دهقانان بی‌گناه و اعضای کمیته ها ی دهقانی٬ مسوولان سواد آموزی و منسوبان دولت اردو و پولیس پرداخته بودند . در آشوب هرات ظاهرا برنامه‌های اصلاحات دولت، انگیزه و دشمن قلمداد گردیده بود اما در‌واقع آن شورش هابه حمایت مستقیم خارجی بخشی انکار ناپذیر اغازین مرحله یک آشوب جهادی برای تصزف قدرت دولتی محک می‌خورد .جهاد یکه در ۲۴ حوت در هرات نخستین گلوله های آن شلیک گردید در گذر بیش از ۳۵سا ل هنوز شعله‌ های آن بر فراز کشور و جهان با خونریزی های گسترده که چند ملیون انسان را قر بانی گرفت هنوز هم شعله‌ور است .بساری از اگاهان به این نظر اند که قداست نمایی از چنین اشوبی یک فصل غرقه در خون تاریخ ما با پی آمد های هولناک آن بجای اعتذار نکوهش و تحریم نه تنها یک کناه نا بخشودنی بلکه سزاوار نفرین و عبرت اندوزی تاریخی است .
سوم آنکه - با قاطعیت به این بارورم هرگاه مداخله مستقم نظامی و تبلیغات گسترده حکومت ایران و همچنان پاکستان از آشوب هرات نمی بود نه تنها آن اصلاحات بلکه کشور ما با پوتانسیل غنی انسانی و اقتصادی که دارد می‌توانست گامهای استوار در مسیر انکشاف و رفاه
همگانی بردارد و تا ایندم به تولید گاه جهادیسم « تروریسم » که جهان امروزه را بخطر افگندهاست مواجه نمی گشت .

جریان شورش۲۴ حوت در شهود و اسناد****************************الف : شهود شورشگران

آقای سید محمد خیر خواه از جمع جهادی ها نگاشته اند «۱ »( روز ۲۳ ماه حوت۵۷ مردم با یکدیگر قرار گذاشته بودند که بداخل شهر تعرض کنند و شهر را از دست رژیم آزاد سازند ٬ در همین زمان که پیام رهبران مجاهدین ازبیرون « پیشاور » به مردم مواصلت نموده بود .مردم با نعره های تکبیر با بیرق های سبز به حرکت در آمده و پوسته های « امنیتی »خورد و کوچک رژیم را از راه خود برداشته و خلع سلاح میکردند مگر در دو جای در داخل شهر به مقاومت شدیدی روبرو شدند یکی در قلعه اختیار الدین و دوم در قوماندنی امنیه هرات .. و بعداً کل شهر هرات بدست مردم افتاده بود ).

« سید محمدباقر مصباح زاده درخبرگذاری افغان « اوا » ۸ قوس۹۵ نگاشته است :« مردم بار اول در قریه سلیمی در جنوب شرق هرات به تحریک ملاحیدر قیام کردند هییت سواد آموزی رژیم را مورد حمله قرار دادند ٬ در چنین فضای نامه از سران مجاهدین مقیم پاکستان به امضای صبغت الله مجددی توسط حاجی محمد ایوب به هرات رسید و مردم به قیام دعوت شده بودند »
صفحه فیسبوکی بنام « ۲۴ حوت »‌ نگاشته است :قیام غوریان در هجدهم ،و زنده جان در نزدهم شروع گردید شب ۲۱ حوت ۵۷ در ولسوالی گذره یکی از همرزمان گل محمد تیزانی بالای هیت دولتی فیر کرد و آن‌ها را بفتل رسانید .روز ۲۲ حوت مردم در ولسووالی گذره تحت قیادت گل محمد تیزانی بیرق ها بر افراشته ... و مولوی محمد صالح با دو هزار نفر بطرف شهر حرکت کرده در مسیر راه مردم ولسوالی انجیل بانها پیوسته و اولین جنگ در پل مالان صورت گرفت ... و شهر تصرف گردید بجز قوماندانی امنیه ٬ کندک کشف و محبس هرات » .۱- صفحه انتر نیتی خیر خواه


شهود- محور دولت میگوید :۱- یکی از استادان تربیه معلم هرات « اسمش محفوظ است » بعنوان شاهد صحنه‌ها در مصاحبه با این راقم چنین حکایت کردند :

حدود یک هفته قبل از ۲۴ حوت وقتی دانستم که اشوبی در راه است نزد منشی کمیه شهر حزب دموکراتیک که در برهه آقای محمد هاشم وطنوال« ۱» بود مراجعه کرده برایش بیان کردم که ؛ گفته می‌شود تمهیداتی برای راه اندازی یک آشوب که تبلیغات حکومت اسلامی ایران انرا تشجیع میکنداز سوی مخالفان دولت در راه است در حومه های شهر از طرف شب با بلند گوها « لودسپیکر » صدای های الله اکبر ٬ الله اکبر پخش میگردد که شاید اقدامات بسیجی برای شورش باشد مبادا در هرات وضع آشفته ی پیش اید و بخونریزی منجر گردد آیا شما اطلاع دارید ؟ . در پاسخم صبورانه گفت ٬ به ولسوال ها پیشاپیش وظیفه داده شده است تا راه تسامح و مذاکره را در پیش گیرند زیرا جلوگیری زور مندانه از آن مشکل را حل نمیکند .اما طوریکه شنیده می‌شود مخالفان منبعث از تحریک خارجی و استفاده ابزاری از احساسات مذهبی مردم هدف شورش در سر دارند ٬ اگر احتمالا حملات مسلحانه مطرح باشد آنگاه وظایف ارگانهای امنیتی و نظامی است که به حل مسله بپر دازند .
.چند روز عبوس بزودی سپری شد و روز ۲۴ حوت فرا رسید ٬گروهی مسلح با انواع اسلحه ٫ چوب چماق بیرق های سبز با شعار های الله اکبر نخست ماموریت پولیس دروازه قند هار را مورد حمله قرار دادند از انجاییکه افراد پولیس که اجازه فیر و آتشباری بر اجتماعات را نداشته‌اند اشوبگران بر آن‌ها حمله نموده آن‌ها را خلع سلاح نموده و دیپو هایی اسلحه و مهمات انجارا مورد چپاول قرار داده بودند سپس بسوی ماموریت « چارسو »‌به پیش تاخته آنجا را نیز خلع سلاح نموده و پولیس های که از تسلیم نمودن سلاح ابا ورزیده بودند با بستن به رگبار جابجا کشته بودند .
انروز آشوب شبه آتشی در دست باد بهر سو سرایت کرد و شهر در بست در کام موج‌های آشوب ورگبار آتش ها فرو رفته بود ، دوکانها و مغازه ها که هریک لوحه های سرخ انقلابی را بر ناصیه داشت نیز دشمن محسوب شده اماج رگبارها قرار گرفته بودند شهر وندان بخاطر نجات جان بهر سو پا بفرار نهاده و پنهان میگردیدند ٬ من نیز از شدت رگبارهای اشوبگران که دولتی ها را به گناه کفر و الحاد به رگبار می‌بستند در منزل یکی از دوستان پنهان گردیده بودم .در انروز آشوب راهش را بسوی مقر ولایت « باغ شاهی » و از آنجا تا حدود دوصد متری قوماندانی امنیه که مشرف به مسجد جامع بود نیزکشوده بود شورش گران خواسته بودند به قوماندانی امنیه که اکثریت کارمندان ارگانهای دولت و اعضای حزب دموکراتیک در آنجا پناه جسته و تمهیدات دفاعی اتخاذ نموده بودند و همچنان مملو از انبارهای اسلحه و مهمات بود دست یابند از اینرو فشار تهاجم و جنگ آنجا متمرکز گردیده بود مناره های مسجد جامع و بلند گوهای آن به منبر تبلیغات سیاست دولتی که گاهی اشوبگران را به آرامش و قطع آتش و مذاکره دعوت میکرد و گاهی شعار ها و آهنگ‌های رزمی میهنی پخش میکرد مبدل گردیده که با بر افروختن عصبیت اشوبگران رگبارها ی آتش انها را بسوی خود فرا میخواند ٬ و در جواب متقابل سیل رقصان گلوله ها از بلندای بام و مناره های مسجد بهر سو راه می‌کشود ٬ در درگیری انروز یکی از انگیزه‌های افرایش تلفات ملکی را پرتاب راکت های « ار پی جی » سر شانه ای بوسیله اشوبگران بدوی فاقد آموزش‌ها و پراتیک نظامی افزایش داده بود که آن‌ها بجای اینکه هدفشان را راکتباران نمایند بنابر فقدان اموزه های مسلکی راکت های فروزنده بجای هدف بخانه شهروندان سقوط میکرد و تلفات را در قبال آورده بود .    ۲- هاشم وطنوال متولد شهر ترینکوت و دانش آموخته پوهنزی ساینس دانشگاه کابل طی دهه شصت در پست های دولتی و شورای مرکزی حزب وطن اشتغال داشت در دوره پانزدهم شورا وکیل پارلمان بود در ماه سرطان ۱۳۹۰ جولای ۲۰۱۱ - با اماج قرار گرفتن در یک حمله انتحاری شهادت طلبی گروه طالبان قربانی گردید .
بدین ترتیب بعد از قیام خونبار پنجشیر در سال ۱۳۵۴ علیه دولت داوود خان بار دیگر سناریوی جهاد « قتال » هرات مهد فیض و فرهنگ تسامح وتساهل را با کشتار گسترده در کام وحشت و اضطراب فرو برد « شاید در بخش شورش آورده شود .دو-
یکی از باشنده های هرات که در انروز ها در حومه دروازه ی قندهار شهر هرات٬ می زیسته است با این نگارنده معرفت دارد ایگونه بیان کرد ؛( حوالی هشت صبح روز ۲۴ ماه حوت ۵۷ یک موتر جیپ با بلندگوهایش که خواسته بود به مردم اطمنان خاطر فراهم آورد در اعلانات پیهم خطاب به شهروندان که درمجموع مفاهیم زیرین را تداعی می‌ نمود اعلان میکرد ؛ « مردم شریف شهر هرات امنیت را پاسداری و حفظ نمایید ٬ به عناصر مخرب اجازه ندهیدکه ا منیت و آرامش را اخلال نماید ٫ دولت در حفظ امنیت شهروندان تمام مساعی اش را انجام خواهد داد .
اما این موتر جیب در« محله نو٬ پیشروی سرای مجیدی ها » اماج حمله یک گروه مسلح قرار گرفته و تایر آن پنچر میگردد سپس افراد مسلح شخصی را از داخل موتر با لت و کوب به پایین کشیده اولاً بر او شلیک نموده متعاقیبا جسد نیمه بسمل اورا در آتش می سوزانند و در نهایت جسد سوخته و خونین او را در جوی آب می افگنند ٬ ما وقتی آنجا رسیدیم جسد در امواج آرام آب پهلو گرفته و شیار های خون دربستر کف الود آب شناور بود ٬ اندکی بعد مشخص گردید که آدم بقتل رسیده عبدالعزیز سر معلم مکتب سیفی هرات بوده است . شخص دومی همرکاب وی به اسم انورشاه با فرار از معرکه به نجات جان خویش موفق میگردد . )سوم :
آقای حضرت ظریفی که در آنروز ها سکونت پذیر هرات بوده‌اند در باره اوضاع ۲۴ ماه حوت به نگارنده اینگونه توضیح دادند : « در روز اول و دوم همه دوکانها و نانوایی ها مقفل باقی‌مانده بود چون من جوان خانواده بودم بدنبال نان خشک فرستاده شدم ٬ اینجا و آنجا به جستجو پرداخته بسوی در وازه قندهار راهکشودم آنجا منظره و حشتناکی را بچشم دیدم که جسد آدم‌ها که تعلق دولتی و یا حزبی و یا اعضای اتحادیه های دهقانی را داشتند با درنده خویی کم نظیر به هنجار« داعش امروزی» بقتل رسانده شده در پایه‌های برق و تلفون و درخت‌ها آویزان گردیده بودنداز آن صحنه‌ها روزگاری زیادی سپری شده است اما کابوس وحشتناک آن هرکز فراموشم نشده‌است » . چهارم – آقای محمد اصف حبیب که انرور ۲۴ حوت بدنبال نتایج امتحان کانکور دانشگاه با سه رفیق دیگرش به سواری بایسکل سوی مدیرت معارف روان بودند در مرکز شهر به حمعیت خشمگین و تکفیرگرا که سر لچ ها را کافِر میخواندند مواجه گردیده و بسرعت از ساحه دور میگردند در ساحه پای حصار ملاحظه میکنند که از سوی شماری افراد مهاجم یک چین تانک حربی حریق گردیده و مرتبات آن از داخل تانک بیرون کشیده شده و کشته شده بودند به نظر میرسید که سربازان اجازه فیر نداشتند ورنه شاید همه حمله کننده گان از شلیک ماشیندار تانک نقش زمین میگردیدند .
************آقای حبیب علاوه میکند یکی از گلوله ثقیل هاوان که از فرقه فیر شده بود به بدنه یکی از درخت‌های تنومند ناجو جوار جاده که جمعیت مردم در پیرامون آن حلقه بسته بودند اصابت کرده بود ٬ پارچه های گلوله وپارچه های تنه درخت جمعیت استاده در آنجا را هدف قرار داده شماری کشته و شماری زیادی را مجروح میکند .او علاوه میکند من انروز با فقید پدرم که داکتر بود به معاینه خانه شخصی اش رفته بودم آنجا شاهد بودم که تعداد زیاد زخمی ها را که از اثر اصابت پارچه های گلوله هاوان یا پارچه های چوب اصابت نموده بود برای معالجه آورده بودند .
  • ۴- آقای احمد نکته سنج نگاشته است«۱ » : شورش هرات تنها حاکمیت دولت را هدف قرار نداده بود بلکه اقشار رو شنفکر جامعه تحصیل کرده ها معلیمین و مکاتیب مورد حمله قرار گرفته بودند حتی کسانیکه سر لچ بودند در انروز ها مورد مجازات قرار گرفته و جوانانیکه نخواسته بودند با آن‌ها همکار و همدوش گردند تحقیر و توهین و لت و کوب گردیده اعدام گردیده بودند ... یک شاگرد مکتب بجرم داشتن قلم سرخ بعنوان تبینی از الحاد با نعرهای الله و اکبر چنان مورد لت و کوب قرار گرفته بود که به اغماء رفته بود .
پاورقی۱- مقاله احمد نکته سنج تحت عنوان نکاتی پیرامون ۲۴ حوت هرات در سایت انتر نیتی اریایی
     ۵ - آقای نظیف الله نهضت در انبرهه اقتدار ولایت هرات را به عهده داشت ٫ در پاسخ به سؤالات این قلم پیرامون قضیه ۲۴ ماه حوت ۵۷ این‌گونه توضیح دادند :
پاسخ ؛( در باره آشوب ۲۴ ماه حوت شهر هرات در کتابی تحت عنوان « آشوب بیگانگان » مفصل بحث نموده‌ام . شایان ذکر خواهد بود وقتی آدم خودش به موضوع تاریخ تبدیل می‌شود خاطرات هرکز فراموشش نمی‌شود برای من نیز آن خاطرات شبه پلی از گذشته بسوی حال اند که بایستی با عبور و عبرت اندوزی از آن واقعیت‌های تاریخ آفتابی گردد .
در اینجا برای اینکه واقعیت‌های آشوب هرات که متأسفانه از سوی جهادیان و افراد مسلط در رووس قدرت حکومت اسلامی که خواسته اند شبه جراحی پلاستیک آن شورش را که کشتار شهروندان معصوم را در قبال آورده بود با روپوش مذهبی مقدس جلوه داده و ٬کتمان نمایند میخواهم تاریخ را با انتشار واقعیت‌ها روشنایی بخشم و به اختصار بر آن مکث می نمایم :از سوی ارگانهای امنیتی و کشفی گذارشاتی میرسید که عده ای از افغانها ی مقیم مشهد از سوی مقامات ایرانی تحریک می‌شوند تا به کشور آمده دولت به اصطلاح کفر و الحاد را سرنگون کنند . رسانه های خبری رادیو و تلویزیون حکومت ایران بویژه بعد از ماه دلو ۵۷ پیروزی انقلاب اسلامی که بگونه گسترده در حوزه غرب قابل شنود و مشاهده بودند و همچنان واعظان نماز های جمعه در مشهد در تشجیع این تحریکات نقش ویژه آفریده و با پخش اوراق تبلیغاتی که چند نمونه آن بدست مارسیده بود مردم را به قیام مسلحانه علیه دولت بسیج میکرد .
ما همه میدانستیم هر حرکت که ٫ شورش و آشوب را در قبال آورد هیچ برنده ای نخواهد داشت و با دو بازنده ختم خواهد گردید ٬ انطرف شماری از تند روان مذهبی که در خدمت منافع بیگانه قرار گرفته احساسات دینی توده های مردم را که اکثراً از مواهب تمدن بی بهره بودند با اغوا و فریب به بازی گرفته به جهاد قتال و کشتن و کشته شدن ترغیب و بمیدان جنگ و آشوب آورد ه بودند که فرایندی فاجعه باری خواهد داشت .
و این طرف دولت با تلاش در راه حفظ ثبات و امنیت ،در نهایت بار تباهی ها و خونریزی ها را بدوش خواهد کشید ٬ از همین رو فیصله دولت مبنی بر این بود که چون احساسات وعقاید دینی مردم مورد استفاده ابزاری خارجی ها و شماری تند روان مذهبی قرار گرفته است ما جز گزینش راهکار مذاکره و مفاهمه و کار توضیحی و تنویری و اقناعی در میان مردم راهکار دیگر ی نداشتیم .
حکومتی که رفاه جامعه و توده های تهی دست را استرا تیژی خود برگزیده بود چگونه می‌توانست با توده های مردم در تنازع و تقابل قرار گرفته برخ آن‌ها سلاح بر بکشد .
حوادث بعدی یعنی حمله آشوب گران بتاریخ ۱۸ حوت بالای ولسوالی غوریان و تاریخ ۱۹ حوت بر ولسوالی گذره و انجیل نشان داد که این تندروان اشوبگر بودند که دست به اسلحه و تهاجم زده به قتال وخونریزی که کشتن افراد دولت را بنام الحاد و زندیق و ثواب عظیم تصور میکردند مبادرت ورزیده بودند اما ولسوالی های متذکره فقط در ساحه مقر ولسوالی ها بدفاع از خویشتن در حالی پر داخته بودند که کسی را هدف قرار نداده بودند .سؤال – جناب آقای نهضت ! این افراد تاریخ ۲۴ حوت چگونه ؟ شهر را مورد حمله قرار دادند ؟حینیکه جمعیت خشماگین حدود « یک هرازنفری » شماری مسلح و شماری با چانته های راکت و درفش های سبز موفق به تسخیر ولسوالی های مسیر راهشان« غوریان انجیل و گذره» نگردیده بودند مارش پر هلهله و پر غلغله ای خود را با نعره ها و شعار های مذهبی و ضد دولتی بسوی شهر ادامه داده از طریق « پل مالان » تقرب را بسوی شهر ادامه دادند ٬ پوسته امنیتی که در پل مالان قرار داشت آن‌ها نیز چون اجازه فیر بر معترضان را نداشتند ازسوی آشوب گران تصرف گردیده و بدین ترتیب آتش آشوب وارد نفس شهر گردید .


تصویر رسامی شده فوق بوسیله شورشگران خود گواه انست که افراد دولتی اجازه اتشباری بر شورشگران را نداشته‌اند .***********************************************************************وقتی آشوب به شهر سرایت کرد ابعاد جنایاتیکه در این شورش بر شهروندان هرات گذشته گسترده است نمی‌شود همه را در این مختصر مورد بحث قرار داد .در آشوب ۲۴ حوت هرات تراژیدی عظیم تاریخ در لباس عامه پسند مذهبی جهاد عنوان شده بود و با جنایت های وحشیانه ی که در تاریخ قرن بیستم کم نظیر است اساس گذاشته شد .در انروز ۲۴ حوت شهر هرات اماج تهاجم قرار گرفته اشوبگران در حالیکه دوکان ها و مغازه های شهر مسدود بود و در حالیکه مردم در خانه و کاشانه خود پناه گرفته بودند اما چور و چپاول بیک هنجار مشروع مبدل گردیده بود « د افغانستان بانک هرات»‌ بعنوان یکی از اهداف جهادی مورد حمله و چپاول قرار گرفته اشوبگران بعد از سرکوب محافظان و شکستن دروازهای بانک به مقاومت گاو صندوقهاو سیف های مملو از پول مواجه میگردند در نهایت به باز کردن آن‌ها موفق نگردیده بودند .انروز ما برای حفاظت از بانک ها وپول و دارایی مردم ناگزیر شده بودیم با فرستادن شماری بیشتر ازمدافعین شهر ٬ بانک ها را محافظت و صیانت نماییم .در جریان روزهاییکه جهادیان بخش‌های اعظم شهر هرات را در قبضه گرفته و بازداشت ها و اعدام های افراد دولتی و اعضای حزب دموکراتیک تداوم یافته بود ٬ افراد دولت عمدتا در چند نقطه در« مقر ولایت در باغ شاهی و قوماندانی امنیه » جابجا گردیده در محیط آنجا برای حفظ جان حصار مدافعه اختیار نموده بودند.

اما شب‌ها هرات زیر چتر تاریکی در کابوس وحشت فرو می‌رفت ٫ صدای فیر ها با پژواک الله اکبر و موعظه ها که کشتار و قتال بی گناهان و چپاول را ایتی از تجلی جهاد ؟ عنوان داده بودند در هم می امیخت و سمفونی هولناکی را منعکس میگرد .در عین حال شب‌ها همه سران و سازماندهندگان آشوب در محله « کارته و کولاب »ساحه شیعه نشین شهر تجمع نموده برای فرایند آشوب برنامه می ریختند .
سؤال - آقای نهضت، در پاسخ به این سؤال که فرقه ۱۷ چگونه ؟ اماج شورش قرار گرفت و چطور بدست شورشگران افتاد اینگونه توضیح دادند :
مبرهن بود تسخیر فرقه ۱۷ هرات هدف استراتیژیک آشوب گران را تشکیل داده بود ٬ اما در سه روز اول علی الرغم تهاجمات و اتشباریها گسترده موفق به تسلط کامل بر شهر نگردیده بودند ما در مقر ولایت قوماندانی امنیه و ارگ هرات مواضع دفاعی را با مقاومت نگهداشته بودیم ، در روز دوم آشوب گران به این نتیجه رسیدند که بعد از اشغال فرقه کار تصفیه و تسخیر ولایت را با استفاده از اسلحه ثقیل که از آنجا بدست می آورند بسر رسانند . بنا بران درجریان شب شماری از سران و سازماندگان شورش از داخل شهر خود را به کمک شماری از نظامیان ارتباطی شان که استخبارات حکومت ایران آن‌ها را بهم ارتباط داده بود به محیط فرقه داخل گردیده و فردای آن دست به حمله مسلحانه می‌زنند .
به باورم بیان من قاصر و بیان رویداد ها ی داخل فرقه بلیغ است بهتر است داستان آشوب در فرقه را دوستان نظامی که شاهد صحنه‌ها بودند و هم‌اکنون بحمدالله حیات دارند برای روشنگری تاریخی حکایه نمایند .
آقای رسول سردی که در آن مقطع بحیث امر سیاسی فرقه ۱۷هرات ایفای خدمت میکرد چگونگی شورش در فرقه را با او در میان گذاشتم ٬ اینگونه توضیح نمودند :
(هرچند گذشت زمان وکهولت بر حافظه ها زنگار می‌پاشد و خا طره ها گریز پا می‌شوند اما تبلیغات کاذبانه و گسترده ای که همه ساله از سوی جهادی ها که به آدم کشی ها قداست می‌بخشند رسانه یی می‌شود همان خاطره ۲۴ حوت ۵۷ که ما شاهدش بودیم همه ساله یکبار دیگر در ذهنم زنده می‌ شوند بگونه ای که کویی همه را همین امروز بچشم می‌بینم .در نخستین روز های آشوب هرات خوشبینی غالب آن بود که تظاهرات در شهر هرات به خشونت و شورش نخواهد انجامید از سوی دیگر فرقه درگیر شدن با دغدغه های تظاهرات را وظیفه خود نمی‌دانست انرا به وظایف امنیتی پولیس متعلق میدانست از اینرو هیچگونه احضارات ویژه در داخل فرقه برای تقابل با شورش اتخاذ نگردیده بود .بلکه اواخر ماه حوت که گردش آفتاب از مقدم بهار و شگفتن خبر میداد برنامه سازی برای آموزش‌های نظامی سال نو و تجلیل نوروز کار روزانه راتشکیل داده بود .انروز ۲۶ حوت ناگهان شلیک طوپها عمارت قرارگاه فرقه را که ما در آن بکار های روزانه مصروف بودیم اماج حمله قرار داد ٫ غرش طوپ ها و اصابت ها و نا مشخص بودن حادثه وضع آشفته ای را بوجود آورد بود . اندکی بعد مشخص گردید که ما زیر ضربات آتش ها ی کندک دافعهوای غند طوچی فرقه ٫که در محوطه مرتفع تر موقعیت داشت واقع شده ایم . قوماندان فرقه جگتورن سید مکرم بسرعت دریافت که ما اماج توطیه قرار گرفته‌ایم ٫ و امر صادر کرد:
-- سه عراده تانک بسوی قطعه دافهوا تقرب و اوضاع را کشف و از طریق مخابره وضع را گذارش دهد چون اوضاع نا مشخص است « برای جلوگیری از تلفات پرسونل ٬ تخریب تأسیسات و انفجار ذخایر مهمات٬» به تانک ها اجازه داده نمی‌شود که با طوپ های شان قطعه دافعهوا را هدف قرار داده و زیرضربات آتش ثقیل قررار دهند
- افسران شعبات عاجلا عمارت را ترک ودر جاهای مناسب که از گزند آتش ها که با آهنگ گوناگونی در اطراف ما صاعقه می‌کشید در امان باشند جابجا و تدابیر دفاعی اتجاذ نمایند .
قرارگاه فرقه تغیر محل داد وبالا فاصله محل قوماندهء موقت فرقه به میدان هوایی هرات منتقل و ما آنجا جابجا گردیدیم .
واما در فرقه ؛ تنی چند از افسران کندک دافع هوا با روابط و وابستگی فکری باشورشیان داخل شهر که شماری از فعالان آن‌ها از طرف شب محرمانه به فرقه آمده بودند دست به شورش مسلحانه البته نه بشکل کودتا یا قیام نظامی که از خود قوانینی دارد بلکه به هنجار جهاد قتال ٬به کشتار نظامیان اقدام نموده بودند ٬ در واقع جهاد بار اول سناریوی ادمکشی و ترورستی خود را در قطعه نظامی آشکار کرده و محیط را در کام وحشت و اضطراب فرو برده بود . گروه شورشگر به گستردگی به کشتار و ویرانی و به اتش زدن تأسیسات پر داخته بودند .)
داستان شورش ماه حوت در فرقه ۱۷ را یکی از افسران انبرهه به اسم عبدالوکیل که زادگاهش شهر هرات بود و این راقم با او از دوران تحصیل در پوهنزی پیاده دانشگاه نظامی معرفت داشت و اوانیکه او در عند ۲۹ تعلیمی چهار اسیاب در سال ۱۳۶۶ خ اشتغال داشت باری بمن این‌گونه حکایه کرد :
« وقتی شورش هرات را بیاد می آورم یک خاطره و خطر مضاعف در ذهنم تداعی میگردد ٬ یعنی هم توسط شورشیان تا در وازه های مرگ پیشرفتم و هم توسط دولت . روزیکه شورش از کندک دافعهوا فرقه آغاز شد ما بنابر امر قرارگاه فرقه بحال احضارات محاربوی درآمده بودیم بعد از اتشباریهای شورشگران در روز اول با بوجود آمدن فضای پانیک وقتی اوضاع بکلی آشفته گردید ، که جدال و زدخورد های مسلحانه میان خود شورشگران بر مسله تصاحب کرسی قوماندانی فرقه که چندین کشته بشمول دگرمن نوراحمد بجاکذاشته بود ٬بطوریکه تشخیص دوست را از دشمن بمشکل مواجه گردانده بود. بعد از آنکه تورن اسماعیل با از میان‌بر داشتن رقیبان فرماندهی فرقه را بدست آورد وحشت در سرا پای فرقه مستولی گردیده بود . شورشیان تحت امر اسماعیل به تصفیه و کشتن اعصای حزب دموکراتیک و هواخواهانش و آتش زدن اطاقهای آموزشی سینِما ٬مراکز رادیویی تابلو ها و عکس‌ها پر داخته بودند .
امر داده بودند همه سلاح جمع‌آوری و در یک حوض آب که در داخل فرقه قرار داشت انداخته شود من که در وضع آشفته ی قرار گرفته بودم در حالیکه تولی من مسلح بود اما تحویل نمودن اسلحه را یک نوع حقارت نظامی برای خود میپنداشتم از ینرو با بر داشتن بیرق سفید خواستم بیطرفی خود را به نمایش گذارم اما بخاطر آنکه در خلع سلاح و تحویل دادن آن امتناع کرده‌ام دستگیر نموده تا سر حد تیر باران پیش رفتم اگر کمک یکی از شورشیان هراتی که خانواده‌ای ما را می شناخت نمی بود کارم تمام بود .
بعد از شکست شورش بر اساس یک اطلاع نادرست که من بیرق سفید را به نفع شورشگران بر افراشته بوده‌ام تحت تعقیب قرار گرفته بکابل به بالاحصا منتقل و تحت تحقیق قرار گرفتم در جریان تحقیق بریاست انجنیر غلام جیلانی ریس لوژستیک وزارت دفاع اثبات گردید که بی گناهم و مرا بعد از معذرت خواهی رهاکردند .

عملیات وا پسگیری فرقه:
****************

از قول محمد رسول سرده ـ قراگاه نظامی کوبیدن محل شورشیان را با آتش های ثقیل طوپچی وتانک و بمباردمان هوایی بنابر ا ‍‍‍‍‍حتمال تلفات نظامیان تخریب تأسیسات و انفجار ذخایر اسلحه و مهمات الزامی ندانست ٫بلکه ‍ برای عملیات فرقه ٬ تعرض زمینی را در حالی ترجیح داد که تقاضای اعزام یک جزوتام کمکی را از مرکز مطالبه نموده بود.

روز بعد با رسیدن یک کندک سربازان از طریق هوا از مرکز به هرات تحت فرماندهی جگرن انزرگل سیوا لومری بریدمن شهنواز تنی و جگتورن سید خان و همچنان چند زرهپوش از قندهار عملیات واپسگیری فرقه آغاز گردید . پیشرفت تا شهر و عمارت قوماندانی امنیه و ولایت تقابلی بهمراه نداشت . اما حینیکه در محوطه عمارت ولایت به انسجام امور مصروف بودیم یکی از افسران به اسم « احمد شاه » رو بسوی ما گفت آنجا در مدخل دروازه یک موتر والگاه مربوط فرقه توقف کرد ٬ راکبین که ها ؟ باشند . در آن اوضاع متشنج همه متوجه آن شدیم « گل احمد » که راننده من بود به آن‌ها امر« دریش ٬ توقف » ٬داد ناگهان
شش نفر مسلح از آن به بیرون جهیده با رگبار آتش ها ما را مورد حمله قرار دادند در اولین ضربه گل احمد نقش زمین گردیده شهید گردید با آغاز اتشباریهای متقابل از سوی سربازان ما ٬ آن‌ها در میان درختان ناجو کنار سرک پنهان گردیده در حالیکه ضربه ضربه آتش می نمودند بسوی ستدیوم عقب نشینی نموده فرار کردند .
با تداوم عملیات از مسیر سرک باد غیس بسوی زلمی کوت اماج خشم شورشیان قرار گرفته بودیم صاعقه اتشباریهای شورشیان بوسیله هاوان و توپ‌ها شدت حاصل نموده بود در مسیر تقرب در مسافه چند متری ما گلوله ی از هاوان منفجر گردید تا بخود آمدم ناشی از موج انفجار به‌ درون یک حفره پرتاب شده بودم .قطعه عملیاتی در حالی به داخل ساحه فرقه نفوذ کرد که پژواک گلوله ها و انفجار ها از مسافات بعید بگوش می‌رسید شورشیان بشمول سرکرده شان تورن اسماعیل فرقه را ترک داده دست به فرار زده بودند ٫ تنها در نتجه جستجوی زیاد سه تن از شورشیان توسط سربازان قطعه کشف دستگیر و به باز پرسی کشانده شده بودند .

- هر چند روزیکه شورشگران بر فرقه سیطره بر قرار نموده بودند برعلاوه تقابل مسلحانه ذات البینی برسر تصاحب کرسی فرماندهی فرقه که در نتیجه دگرمن نوراحمد و گل محمد تیزان که از شهر برای فتح ؟ فرقه آمده بود وشماری دیگر کشته شده و تورن اسماعیل فرماندهی شورش را بدوش میگیرد در عین حال به شیوه بی رحمانه به کشتار نظامیان تخریب و انهدام و یغمای ثروتهای دفاعی اسلحه و تجهیزات مبادرت ورزیده کشتار انسانهای بی‌گناه را با سو استفاده از مذهب ایتی از تجلی جهاد اسلامی جلوه داده بودند .در‌واقع شورش هرات اغازی بود که از کوران آن جهادگرایی با شعار سلفی قتال قد بر افراشت و کشتار وحشتناک انسانهای آگاه به هنجار وحشتناک جهادی تبدیل شد واینک در تداوم حدود چهل سال با افرینش فاجعه در کشور ما همچنان در جهان خون می‌ریزد .
بعد از مواصلت به قرار گاه فرقه برای انسجام امور به جستجوی معاون خود بریدمن محمد ظاهر پر داخته بودم ٬ او روز دوم شورش ۲۵حوت با دستگاه تبلیغاتی اش یک‌جا با قوماندن قعطه کشف جهت تبلیغ و دعوت شورشگران به رعایت نظم و مذاکره به مرکز شهر رفته بود اما از آن‌ها تا الحال خبری نبود بالاخره فردای آن حینیکه شهدا را جمع‌آوری نموده به شفاخانه منتقل نموده بودند جسد او را در میان انبوهی از اجساد نظامیان فقط از روی بروتهایش شناختم که بگونه وحشیانه با سیمای داغان شده دور از کرامت انسانی توسط شورشگران به شهادت رسیده بود .
جزوتام عملیاتی بدون توقف در فرقه راهش را برای واپس زدن شورشگران به ولایت بادغیس ادامه داد ه بود با تقرب جزوتام عملیاتی آشوب گران که دو روز قبل با تصرف مرکز ولایت والی آن آقای زین الدین و مدیر معارف آن عبدالخالق و شماری دیگر روشنفکران را بی رحمانه بقتل رسانده ولایت را چور وچپاول نموده دست فرار زده ساحه را ترک نموده بودند .

تلفات
مبرهن است که شورش ۲۴ حوت ۵۷ هرات بخون صف طویلی از قربانیان رقم خورده است اما به نظر میرسد یک محور شورش هرات «جهادیان» مستولی در رووس حکومت فعلی کشور که زیر انقیاد قوای خارجی حیات بسر می‌برد و رسانه‌ها برای مقصر نشان دادن حریف و حواله بار تقصیرات بر « دولت انوقته » با تلبیس و حیل به مخدوش گرداندن ذهنیت ها ، تحریف و کتمان واقعیت‌ها دست زده با افزون نشاندادن تلفات تقصیرانرا بطرف مقابل حواله کرده است .در اکثر مقاله و مصاحبه‌های جهادیان و حامیان شان تلفات شورش هرات بدون هیچگونه سندی محکمی کمیت نجومی از« بیست وچهار هزار تا چهل هزار »نفر ارقام داده شده است . با این حال برای جدا کردن افسانه از حقیقت به بررسی های بیشتر نیاز خواهد بود .نگارنده برای نمایاندن چهرهء واقعیت به کنکاش امار جمعیت شهر هرات در انبرهه پرداخت . مشاهده دفاتر احصایه سال ۱۳۵۶ خ نفوس مجموعی ولایت هرات را ۷۶۷۰۰۰ »و از انجمله جمعیت شهر هرات ثبت شده در دفاتر شاوالی را حدود« نود هزار »نفر مبرهن میکند . هرگاه جمعیت بانوان اطفال و محاسن سفیدان و معلولان از آن تفریق گردد گراف جمعیت فعال و ازجمله انهاییکه در عصیان شرکت نموده اند بشدت نزول میکند .با اینحال باتوجه به چالش های کمبود وسایط نقلیاتی در انبرهه در یک فرضیه تقریبی تصور شود که ؛ اگر حد اگثر دو هزار نفر از شورشیان از ولسوالی های نزدیک و حدود سه هزار نفر از داخل شهر جمعا پنج هزار نفر در شورش سهیم یا سیل بین بوده باشند و حتی اگر این رقم دو یا ده بار بلند تصور شود بازهم ٫ بجای تبینی ارقام حقیقی ٬ برعکس اغراق در تلفات را نشان میدهد .
در یک نگاه دیگر مقبره این شهیدان حدود صدهزار متر مربع زمین درشهر هرات را نیاز دارد که چنین قبرستانی وجود ندارد .

تلفات در کلام طرف ها
*****************الف : مسله تلفات درکلام قیام کننده ها :
--آقای قاضی نذیر احمد نماینده ی هرات در دوره شانزدهم شورا ، درنقش یکی از« شورشی ها کننده ها ی ۲۴ حوت» در مصاحبه با « اوا »بیان کرده است .( ما با شعار های الله اکبر پیش می‌رفتیم یک پوسته نزدیک را فتح کردیم نیم ساعت طول نکشید که تانک دشمن را آتش زدیم ... همه جای شهر فتح شد و من شاهد بودم که سیلی از مسلمانا اماج تیر دشمن قرار گرفتند جام شهادت می نوشیدند با هر فیر مرمی طوپ ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر بیشتر شهید می‌شدند )
-- آقای جبریلی وکیل پارلمان در دوره پانزدهم تعداد تلفات را از «یک‌صد نفر تا چند هزار نفر- آقای علی فصیحی عزنوی مدرس شیعه در گفتگو با خبر گذاری صدای افغان ٬ رقم تلفات را بیش از ۲۴ هزار واقای قاضی عبدالرحیم رهین عضو پارلمان در دهه نودم خورشیدی تعداد تلفات را همچنان ۲۴ هزار نفر وانمود کرده‌اند .
آقای محمد صدیق فرهنگ در کتاب افغانستان در پنج قرن اخیر ارقام تلفات شورش هرات را از پنجهزار تا چهل و پنج هزار نفر آورده اند. ب: مسله تلفات در کلام مسوولین دولتی ؛
***********************آقای نظیف الله نهضت که در آن برهه کرسی ولایت هرات را بعهده داشت پیرامون تلفات شورش ۲۴ حوت درمصاحبه با صاحب این قلم این‌گونه بیان کرد ؛به هیچ فرد و نیروی منصف هراتی پوشیده نیست که ما از همان آغاز علیه حرکت‌های قهر آمیز شورشی ها در ولسوالی های غوریان انجیل و گذره از خویشتن داری کار گرفتیم ٬ ولسوالی ها اجازه استعمال سلاح علیه جمعیت های معترض ومتفرق ساختن آن‌ها را هرکز نداشته اند و فقط به محافظت و مدافعه خود پر داخته بودند ، از همین رو شورش به داخل شهر رسید .
تصور غالب نزذ ما این بود گروهای معترض با فرستادن نماینده ها و معززین و مصلحین ، تقاضا ها و خواست های خویش را قاطعانه مطرح خواهند کرد و ما یگانه گزینه را برای حل قضیه مذاکره و مفاهمه پنداشته بودیم .
اما شورش هرات یک حمله مسلحانه ووحشیانه بود تظاهرات و حتی جنگ از خود هنجارها و قوانینی دارد و با اسیران دشمن برخورد انسانی و قانونی صورت میگیرد اما از انجاییکه شو رش هرات یک شورش تحریک شده از خارج و تندروی مذهبی بود با بداهت و سخافت همه دولتی ها را ملحد و کافِر عنوان داده هرکه را که دستگیر می نمودند تیر باران می نمودند ، روز اول سر معلم فقید عبدالعزیز با موتر جیپ و بلند گو جهت دعوت به آشوب نکشیدن تظاهرات به شهر فرستاده شده بود او را به بی رحمی کشته و جسد انرا در جوی آب افگنده بودند روز دوم معاون سیاسی فرقه ۱۷ بریدمن عزیز با دستگاه پخش صدا به شهر اعزام شده بود و شورشگران را به تساهل و مدارا دعوت میکرد اما آن‌ها او را دستگیر نموده به شیوه« داعش »امروزی چنان هیولایی بقتل رسانده بودند که چهره آن شناخته نمی‌شد .
آنچه که با تلبیس وحیل توسط آشوب گران پنهان میگردد قتل و کشتار انسانهای معصوم بنام ملحد و کافِر توسط خود شورشگران است ٫ وقایع جانگداز و تبهکارانه گسترده اند از انجمله برای جلوگیری از اطناب کلام به ذکر یک مثال اکتفا میکنم :
ص-۱۰۲
حینیکه شورش در داخل شهر هرات فرو پاشید شورشگران مجدداً ولسوالی های اطراف را مورد حمله وحشیانه قرار دادند ٫ آن‌ها به ولسوالی ادرسکن حمله نموده ولسوال را به قتل رسانده و آنجا را چپاول
نمودند به ولسوالی « اوبه »حمله ور گردیده ولسوال و اعضای حزب را کشتند و دارایی‌های ولسوالی را دزدیدند . از اینرو آن شورش یک تراژیدی عظیم جهادگرایی نامگذاری می‌شود .اینک سالهاست آن تند روان که نخستین گلوله های جهاد مورد نظر شان را در ۲۴ حوت ۵۷ از هرات شلیک نموده بودند ٫ و زشت ترین جلوه‌های یک آشوب تندروی بیک هنجار جهادی گسترش حاصل کرد و تا بحال در گذر حدود چهل سال تروریسم متشکله آن در وجود گروهای بنام « مجاهدین طالبها القاعده و اینک داعش »خون می‌ریزد و حال در کشور در یک حمایت استکباری پول و پلاس قدرت را در دست دارند با همه توان گسترده ای رسانه یی ومنبری و پلید نگاری تلاش می‌ورزند ٬ تا واقعیت‌ها را مخدوش وان تراژیدی عظیم تاریخ را افتخار و قداست جهادی جلوه دهند ، اما تاریخ قضاوت گری بیرحمی است سالوس را از صدق و خیانت را از خدمت مجزا میکند ،و فرزندان خلف و ایثار گر خود را هرکز فراموش نمیکند .ما تلاش ورزیده ایم تا تاریخ وکمیت جانگداز این تلفات را با انتشار واقعیت‌ها روشنایی بخشیم .کمیت تلفات بنابر محاسبه ما بعد از تسلط بر اوضاع بکجا با هییت دولتی که از کابل به هرات آمد ه بود انجام یافت ٬ تعداد مجموعی قر بانیان ۳۲۰ تن ثبت فهرست گردیده بودند .٫از جمله ۱۲۰ تن از قوتهای مسلح شامل افسر و سرباز ، ۳۸ نفر اعضای حزب دموکراتیک خلق ٫ و متباقی افراد وابسطه به دولت ، شهروندان بی‌گناه و تعدادی از جمع اشوبگران بودند .
سؤال - آقای نهضت مخالفان شما افزایش تلفات را ناشی از فیر های طوپ که گویا در هر فیر از « سه صد تا چهار صد» نفر کشته می‌شدند و همچنان از حمله تانک ها و از حمله طیارات جنگی به شهر می‌دانند پاسخ شما چیست ؟.پاسخ – هیچ نوع طوپی در شهر جابجا نبود و شما میدانید اوصولا طوپ ها بنابر منزل انداخت بعید در شهر ها انهم در اعتراضات و تظاهرات داخلی جایگاه استعمال ندارند ثانیا طوپ ها عمدتا دارای دونوع گلوله اند یکی تخریب و دیگری ضد تانک هردو آن بر ضد پرسونل مجوز فیر و استعمال ندارند .
مع الوصف بعد از آنکه در روز سوم شورش گران طی توطیه و حملات خونین فرقه را تحت کنترول خود در آوردند ما شاهد افزایش تلفات بودیم ٫ اشوبگران با استفاده از طوپ ها و بویژه هاوانها برای درهم کوبی محلات مقاومت ما در داخل شهر ٬ مقر ولایت ٬ قوماندنی امنیه ٫ وهم چنان در عملیات واپسگیری فرقه اوانیکه جزوتام عملیاتی بسوی زلمی کوت تقرب میکرد تحت حملات آتش های هاوان قرار داده بودند اما از عدم مهارت در نشانجیگری آتش ها بهر سو انتشار کرده با اصابت به محلات مسکونی٬ موجب تلفات شهروندان گردیده بود .در‌واقع این نه آتش های نیروهای دولتی بلکه آتش های شورشگران بود که به گستردگی تلفات انجامیده بود .سؤال – مخالفان نقش وسایط زرهی را در تلفات پهناور میدانند پاسخ شما چیست . ؟
بایستی تصریح شود که چند وسیله زرهی فرقه و چند زرهپوش مربوط پولیس در چند نقطه و اطراف قلعه ارگ و در حوزه های پولیس مستقر بودند از انجاییکه آن‌ها مجوز اتشباری بر تظاهرات و اجتماعات را نداشتند توسط شورشگران متصرف و حریق گردیده و مرتبات آن‌ها با بی رحمی و حشیانه کشته شده بودند .
در مورد چند وسیله زرهی که از قند هار به هرات گسل شده بودند شایان ذکر است وقتی که ٫ شورشگران در یک توطیه خونین بر فرقه تسلط حاصل نمودند و آشوب جهادی با سرایت به و لایت باد غیس و در عین حال انتقال اسلحه و مهمات از فرقه به کوها و خاک ایران و ضع آشفته ای را بوجود آورده بود .

از اینرو واپسگیری فرقه از تسلط شورشگران اهمیت ویژه حاصل کرد و وزارت دفاع چندوسیله زرهی را از قندهار گسیل کرد . با شروع عملیات واپسگیری حینیکه وسایط زرهی بسوی فرقه پیش می‌رفتند تحت ضربات آتش ها که از مواضع شورشگران تحت امر تورن اسماعیل از فرقه شلیک می گردید قرار گرفته بودند و در بعضی موارد درختان مقطوع ناجو را برای جلوگیری از حرکت وسایط در بستر سرک ها افگنده بودند . آتش های شورشگران بر علاوه ضایعات نظامی بر شهروندان ملکی نیز تلفات را ببار آورده بود .-حملات هوایی
در شیندند هرات یک غند مجهز قوای هوایی با طیارات مودرن زمانه خود که وظیفه حراست از جغرافیای غرب کشور را بعهده داشت مستقر بود . اما شورش هرات علی الرغم تحریک خارجی بعنوان یک اشوب داخلی که شهروندان را به سپر انسانی مبدل نموده بود در همچو چالش ها استعمال طیارات هوایی نه مجوزی داشتند و نه کسی آن‌ها را استعمال کرده بود .اما طیارات هوایی وقتی به پرواز های کشفی آغاز کردند که شورشگران به انتقال سلاح و مهمات دخایر فرقه۱۷ از طریق راهای شمال به کوهستانها و از آنجا به ایران مبادرت ورزیده بودند ، قوای هوایی شیندند
موظف گردیده بود که به کشف وجستجوی کاروانهای سلاح و مهمات در کوها و در مسیر انتقال به خارج مرز ها پر داخته و به امحای آن‌ها اقدام نماید .
باوجودیکه کندک دافعهوای فرقه که با طوپ ها و ماشیندارهای ضد هوایی مسلح بود و بگونه دومدار بالای طیارات به اتشباری ها می پرداخت اما قرارگاه نظامی از بمباردمان ساحه فرقه بنابر دلایل ٫جلوگیری از تلفات منسوبان نظامی که در فرقه بعنوان سپر انسانی اسیر گرفته شده بودند و همچنان ساحه فرقه از دیپو های اسلحه و مهمات و روغنیات و مواد لوژستیکی و مواد انفلاقیه مملو بود که در صورت بمبارد انفجار و حریق مصیبت عظیمی را بدنبال می آورد بنابران از استعمال طیارات در آن استنکاف ورزیده بود ند . چند بم
که در اراضی اطراف فرقه تهدید گونه افگند ه شده بود بعضی‌هایشان نسبت کهنه بودن منفجر نگردیده بود ند.
از اینرو قوای هوایی در تلفات آشوب هرات هیچگونه نقشی نداشته است .در باره تلفات شورش ۲۴ حوت نیاز به گفتن است که – شورشگران جهادی تا بحال تلاش کرده‌اند همزمان با افزون نشاندادن تلفات گناه را به دوش دولت حواله کنند که دروغ محض است ٬ در بوجود آمدن تلفات گروهای مهاجم و اشوبگر نقش و تقصیر اصلی را بدو ش داشته اند .
در ارایه ارقام کذایی «تلفات ۲۴ حوت رقم متناظر ۲۴ هزار»‌ نفر تا پنجاه هزار نفر آورده می‌شود که تبین یک نوع اغراق و جربزه جهادی از واقعیت است ٬ مثلاً آقای نذیر محمد ,وکیل پارلمان یکی از شورشگران گفته است در یک فیرطوپ سه صد تا چهار صد نفر کشته می‌شدند که شبه یک اغراق مضحک و مشمزکنند ه و بلوف های جهاد گرایی است از نوع که ما اتحاد شوروی سابق رابه فرو پاشیی دچار کردیم یا ما اروپایی
شرقی را آزاد و دیوار برلین را بر انداختیم مسله ای که وفور جهل و قصور فهم را تبین میکند . نظامی ها میدانند که طوپ ها و تانگ ها دو نوع گلوله دارند یکی تخریب دیگری ضد زره یعنی بر ضدپرسونل جایگاه استعمال ندارند .باید گفت یکی از حقایق انکار شده توسط شورشگران انکار جنایات مشهود و مستندی است که توسط خودشان انجام شده است . این شورشگران بودند که هر شخص دولتی یا نظامی یا روشنفکران و محصلین را سر لچ می بودند بنام الحاد و رندیق بقتل می رساندند ، شورش بعداز آنکه بر فرقه مسلط شد با هاوانها و طوپ ها مقر ولایت و قرارگاهای پولیس را در داخل شهر تحت ضربات آتش قرار داده بودند این آتش ها بنابر عدم صحت نشانجیگری بجای اصابت به هدف بخانه های شهروندان جاده و سرک ها اصابت کرده و تلفات را ببار آورده بود .

لوموند دپلوماتیک در مقاله خود نگاشته است « در ماه مارچ ۱۷۷۹ افسران اسلام گرای هراتی با الهام از انقلاب ایران به شورش بر خاستند یکماه پیش از آن شاه از ایران گریخته خمینی به ایران آمده بود ٬ انشورش و و سرکوبی آن بدست نیرویی نظامی ... انقدر ها که که غالباً گفته‌اند به خونریزی نینجامید به تصریح « رود ریک بریت » سفیر پیشین بریتانیا در مسکو گرچه مطبوعات وبرخی تأکید میکنند که تلفات بیشتر بوده است اما به نظر نمی‌آید که مجموع قربانیان از سه صد تن تجاوز کرده باشد .. بر خلاف آنچه گفته‌اند بمبارد مان شهر توسط رژیم کابل نیز هزاران قربانی نیز بر جا نگذاشته بود
مداخله خارجی در شورش هرات
********************
اسناد روشن میکنند که در شکل‌گیری شورش هرات بر علاوه انگیزه‌ها و عوامل متعدد داخلی مداخله و تحریکات خارجی جمهوری اسلامی ایران نقش داشته است .
با توجه به جغرافیا و مرزهای مشترک ٫ حکومت های ایران « نخست شاهی و سپس جمهوری اسلامی» هر دو بوجود آمدن جمهوری دموکراتیک را تکاندهنده ترین رویداد در بر چیدن منافع داخلی و منطقه یی شان پنداشته بود ند.به نظر میرسد که شورش هرات یک پروژه ای از پیش سنجیده شده در قالب یک استراتیژی سازمانیافته با استفاده ابزاری از تند روان مذهبی و تحریک احساسات عامه با تبلیغات گسترده رسانه یی و منبری برای تضعیف و به سقوط مواجه نمودن دولت جمهوری دموکراتیک توأم بوده است .طیف وسیع نظریات مبین انست که تجاوزات رسانه یی تلویزیونی و رادیویی ایران در هرات و حوزه غرب در انبرهه کمتر از شدت مداخلات نظامی نبوده است . رادیو و تلویزیون ایران با سیل تبلیغات زهر اگین که بعنوان تلویزیون بی رقیب در حالیکه نشرات تلویزیونی کابل در هرات شنود نمیگردید در تحریک احساسات مردم و انگیزش آشوب نقش ویژه ای انجام داده است .
ورنه چگونه ممکن است هرات آن مهد فرهنگ و هنر با شهروندان فهیم و فخیم اش٫ سواد آموزی معارف و فرهنگ را دشمن خود تصور نمایند و بجای خرد و تساهل به شورش مسلحانه گلوله و خمپاره پناه ببرند .
مداخله خارجی درنظریات متباین طرف ها :*******************************- آقای علی فصیحی غزنوی در مصاحبه مورخ ۲۴ ماه حوت۹۱ با خبر نگار « اوا » بیان کرده است ؛ ( این قیام ازمساجد ٫ حسینیه ها و تکایا آغاز شد عالمان و جامعه روحانیت نقش اساسی و محوری را در شکل‌گیری قیام خونین ۲۴ حوت داشتند .ایشان قیام هرات را نشاءت گرفته از پیروزی جمهوری اسلامی دانسته و فرمود ه است « پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تأثیر مستقیم در قیام ۲۴ حوت داشت زیرا مردم مسلمان هرات دیدند که ملت ایران توانستند رژیم فاسدغرب را سرنگون سازند اراده ای خود را محکمتر نموده و قیام مردمی خود را راه انداختند » )آقای سیدمحمد باقر مصباح زاده پژوهشگر افغان به این باور است که قیام هرات متأثر از انقلاب اسلامی ایران است ٬ پیروزی انقلاب اسلامی در ایران عامل مهمی برای تقویت روحیه مردم مسلمان افغانستان در این قیام بوده است .آقای محمد رضایی ریس دانشگاه خواجه عبدالله انصاری در مصاحبه با « اوا » گفته‌اند : انقلاب ایران تأثیر مستقیم و با ور نکردنی به انقلاب اسلامی افغانستان داشت .-آقای احمد نکته سنج درمقاله اش در سایت اریایی بعنوان شاهد شورش هرات نگاشته است « رژیم خمینی صدور انقلاب اسلامی را شعار داده بود.. حکومت ایران به شماری از سران و رهبران آشوب هرات مانند حاجی شیر آقا ٫ داوود جوان ٫ امر سید احمد ٬عارف ٬ اصف ٬گل احمد تیزان ٬ جمعه گل پهلوان کریم ٬صفر ٬ تورن رسول پول و اسلحه داده آن‌ها را جهت برپایی آشوب به هرات اعزام کرد .


والی هرات در انبرهه اقای نظیف الله نهضت نگاشته است ۱ :
‌‌**********************************************« از سوی ارگانهای امنیتی و کشفی گذارشاتی میرسید که عده ای از افغانها ی مقیم مشهد از سوی مقامات ایرانی تحریک می‌شوند تا به کشور آمده دولت به اصطلاح کفر و الحاد را سرنگون کنند . رسانه های خبری رادیو و تلویزیون حکومت ایران بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ ماه دلو سال ۱۳۵۷ که بگونه گسترده در حوزه غرب قابل شنود و مشاهده بودند و همچنان واعظان نماز های جمعه در مشهد در تشجیع این تحریکات نقش ویژه آفریده و با پخش اوراق تبلیغاتی که چند نمونه آن بدست مارسید مردم را به قیام مسلحانه علیه دولت ما بسیج کرده بودند .
دراوایل ماه حوت ۵۷ ولسوال غوریان آقای غلام محمد فدایی ازقول مسولین سرحدی بما اطلاع داد که عده زیادی از افراد مسلح و غیر مسلح در لباس افغانی و شماری سوار با موتر سایکل ها در منطقه ٫« چهار ریگ » سرحد از ایران وارد کشور شده‌ و گرو ه گروه به دهات و ولسوالی غوریان تاخته به دهشت و و حشت پرداخته خانه‌های دهقانان انهاییکه راکه در اصلاحات ارضی زمین بدست آورده و اعضای کمیته های دهقانی را مورد ضرب و شتم قرار داده و شماری را کشنه اند » .راقم این سطور بیاد دارد ٫ که انروز ها درکابل و شهرهای بزرگ تظاهرات و راهپیمایی های جهت محکومیت مداخلات حکومت اسلامی ایران در شورش های هرات برگذارگردیده بود .وزارت خارجه کشور سفیر ایران را بوزارت خارجه احضار ، و طی یادداشت احتجاجیه از شرکت چهار هزار نفر اتباع ایرانی در شورش هرات شکایت ابراز شده بود بوی سپرده بود ٬ و دولت کنسول ایران را بنا بر فعالیتش در سازماندهی آشوب از هرات اخراج نموده بود . پاورقی-۱- کتاب آشوب بیگانگان اثر نظیف الله نهضت٬ صفحه ۴۰
(ریس حکومت جمهوری دموکراتیک فقید نور محمد تره کی در صحبت تلفونی« ۱» با الکسی کاسیگین صدراعظم اتحاد شوروی انوقته که دوست و هم پیمان افغانستان بود توضیح داده بود
« دگر گونی های انقلابی اخیراً اجرا شده توسط ما برای آزادی دهقانان از یوغ سودخوران ٬ خوانین وتوزيع زمین به کشاورزان ٬ آزادی زنان و غیره اقدام‌ها باعث گسترش نفوذ حکومت درمیان خلق ها گردیده و باعث واکنش مثبت در میان خلق پاکستان وایران شده است این امر هراس را در وجود نیروهای ارتجاعی این کشور ببار آورده است . در نتیجه آن‌ها اعمال خصمانه شان را علیه ما تشدید کردند به ارسال باندهای ترورستی آغاز کردند ) .
توجه به اسناد و اقدام‌ها ی دولتی این باور را اثبات می نماید که حکومت اسلامی انوقته ایران که تازه از باده پیروزی در ۲۲ ماه دلو ۵۷ سرشار بود در شورش ماه حوت ۵۷ هرات بی تا ثیر و مداخله نبوده است .نتیجه ؛از آنچه از اقوال« طرف‌ها» گفته آمد اسنباط میگردد که شورش ۲۴ ماه حوت ۵۷ در هرات پی آمد بلاواسطه افراط گرایی خشن مذهبی در مطابقت با منافع و مداخله بیگانه بوده است . شورشگران با قراءت ها و تفسیر های افراطی از دین تراژیدی قتال را در لباس عامه پسند جهاد عنوان داده و با فرو بردن هرات در باطلاق جنگ و تروریسم زایمان خونین ارمغان کرد ٫‌ نخست به ایجاد گروهای جهادی و القاعده در خاک پاکستان و ایران انگیزه بخشید و سپس طالبان فرزندان جهاد افغانی و در امتداد زمان شریانهای ایجاد داعش را ابیاری کرد . اکثرت شاهدان این نظر را محقق میدانند که شدت و گستردگی تجاوز از خاک دو کشور همسایه پاکستان و ایران به حمایت کشور های غربی و جهاد تولید شده و آغاز شده از ۲۴ حوت دولت دموکراتیک را
در پرتگاه سقوط قرار داده بود همین مسله به یکی از انگیزه های مبدل گشت که قشون اتحاد شوروی انوقته را در کمک به دولت افغانستان بر اساس پیمان امضا شده جانبین و همچنان سد سازی علیه فاجعه جهاد و عدم سرایت آن به کشور های اسیای میانه شوروی و کشور های جهان به افغانستان آورد .
حال که رسانه‌های جهادی در سرا پای کشور مسلط اند با رویکرد و تفسیر افراطی از شورش ۲۴ حوت هرات عاشورای جهادی می‌سازند . حینیکه ۲۴ حوت فرا می‌رسد ادبیات کینه و مملو از نفرت از سوی رسانه‌ها پخش می‌گردد به جهاد قتال مشروعیت شجاعت می بخشد وغذای فکری زهر اگینی در اختیار تند روان و جهادگرایان ٬« تروریسم » و شهروندان که از مواهب تمدن بی بهره اند قرار میدهند .
افراط گرایی جهادی مسلط بر رسانه‌های داخلی کشور و سازمانهای حامی جهاد گرایی در خارج کشور منفی ترین جنبه‌های اعتقادی اش را به نمایش میگذارد و آب به اسیاب جهاد امروزی طالبان و قتال داعش ریخته و بانها قداست می‌بخشد .
حال که جامعه از مصایب و پی امدهای آشوب ۲۴ حوت هرا ت گرفتار تباهی و ویرانی است بایستی رخسار دوران درایینه عبرت تماشا گردد تاریخ مرجع صادقی برای درس گرفتن و گام بر داشتن در مسیر یک فرایند شگوفا و رفاه همگانی است از اینرو با انتشارات واقعی تاریخ را روشنایی بخشیم .بیاد داشته باشیم کشور ما از جهاد رنج می‌کشد و رنج ما به رنج جهان مبدل گردیده است شجاعت بکار است تا جهاد گرایی محکوم و مطرود گردد .این را نوشتیم تا تاریخ آغاز آشوب ها در لباس مشکین جهاد کتمان نماند و موضوع گذشته در اینده تکرار نگردد .
۱- اسناد حکومت شوروی ترجمه اقای خلیل وداد







تابلوی بالا بعنوان جلوه‌ای از شورش ۲۴ حوت ۵۷ هرات و مایه افتخار شورشگران ٬ در آن توحش و کشتار به هنجار« داعش امروزی » و اغراق جهادی٬ ایینه وار به تصویر کشیده شده است .
ختم .




خلص سوانح اسماعیل خان :
محمد اسماعیل در سال ۱۳۲۵ خ در قریه .. ولسوالی شیندند هرات متولد گردیده در سال ۱۳۴۵ از لیسه نظامی و در سال ۱۳۴۸ خ از دانشگاه نظامی « حربی پوهنتون » از مسلک طوپچی دافعهوا فارغ گردیده و در کندک دافعهوای فرقه ۱۷ هرات بحیث افسر اشتغال حاصل می‌یابد .
اسماعیل خان در اوان جوانی با قراءت افراطی از دین به ژرفای افکار اخوان المسلیمن که بعنوان یک جریان تند رو مذهبی با رؤیاهای ایجاد حکومت دینی هویت یافته بود گرایش حاصل می نماید .
رابطه اسماعیل خان با ایران با داستان طولانی اش به دههء پنجاهم خورشیدی٬ بر میگردد . او در فرایند حیاتش بار ها رتل اقامت در ایران زمین افگنده و تحت حمایت حکومت اسلامی حیات مرفع بسر برده است .
نخستین بار او بانقش افرینی در متن شورش ۲۴ ماه حوت سال ۱۳۵۷ خ در فرقه هرات با شهود مداخله حکومت ایران در آن ٬ بعد از شکست با سلاح و مهمات دولتی به ایران پناه برد و سپس بعد از حدود یکسال از آنجا به کوهستانهای هرات بازگشت و به جنگ‌های عظمت طلبی را زیر عنوان جهاد « بعد ها تروریسم » راهگیری و یغماگری بر ضد دولت در« برهه حضور قوای شوری و
سپس بعد از خروج قوای متذکره در سال ۱۳۶۸ » به جهاد مورد نظرش در داخل کشور که با خونریزی و و یرانی ها و جنایت گستردگی توأم بود مبادرت ورزید .
بار دوم : در سال ۱۳۷۴خ بعد از آنکه لشکر ۲۵ هزار نفری اش را در فراه و هلمند در آتش جهاد با طالب ها افگند و تارو مار گردید با رَجعت به هرات با کاروان از جیپ های پر از پول و حدود دوهزار میل اسلحه کلاشنکوف رهسپار ایران گردید
بار سوم – اسماعیل خان حدود یکسال بعد بکمک وزیرخارجه دولت اسلامی ایران آقای « برو جردی »‌ که با سلاح و تجهیزات مجهز گردیده بود چون توانایی ورود به هرات را نداشت در مربوطات ولایت بادغیس به کمک رشید دوستم علیه طالب ها وارد جبهه جهاد گردید . متعاقبادر بهار ۱۳۷۶ با اوج گیری اختلافات در بدنه ملیشه های شمال میان دوستم و شخصی به اسم عبدالملک « برادر رسول پهلوان »‌که به طالبان پیوسته بود اسماعیل خان را دستگیر و با هفت تن دیگر از یارانش در ماه ثور سال ۱۳۷۶ به طالبان تسلیم میکند . طالبان او را به قندهار منتقل و محبوس نگهمیدارند .
اسماعیل خان بعدد از آنکه حدود شش سال نزد طالب ها در کندهار زندانی باقی میماند بکمک یکی از محافظان زندان به اسم حکمت الله که به تشویق پدرش به اسم « براسو » با شنده هلمند عضو حزب اسلامی حکمتیار به این کار مبادرت ورزیده و ی در بیرون ساحه محبس با یک موتر جیپ آن‌ها را برداشته بسوی ایران فرار ی داده و با گذشتن از مرز وارد مشهد گردیده در « هوتل لاله» مشهد به فامیلش ملحق میگردد .
بسیاری مدارک وجستارها مبرهن میکنند که فرار اسماعیل خان از محبس قندهار در شرایط اسبداد قرو وسطایی طالب ها پدیده‌ای تصادفی و عاطفی زندان بان یا پدر وی نبوده بلکه پرداخت هنگفت پول و ضمانت ها در تأمین فرایند زندگی مصوون زندان بان با نقش افرینی استخبارات ایران و سازمان القاعده در سازماندهی رهایی وی گسترده بوده است .
سپس اسماعیل خان در میزان سال ۱۳۸۲ خ در رکاب ارتش آمریکا وایران تحت رهبری جنرال تومی فرانک و سردار یحی صفوی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در عملیات مشرک بر اندازی و سقوط امارت اسلامی طالب ها از تاریخ ۱۲ اکتوبر تا۱۷ اکتوبر ۲۰۰۱ حضور حاصل نموده و مجدداً به کشور باز میگردد ٫
در پاداش کرسی ولایت هرات را از سوی آمریکایی ها بدست آورد ه و تا سال ۲۰۰۴ م اختیار ولایت هرات را که عواید مالیات و گمرکات را بخود منحصر ساخته و به دولت مرکزی نمی پرداخت دردست داشت .
بعد از عزل او از کرسی ولایت هرات ٬ انگیزه های نا آرامی ها در هرات را به او نسبت دادند حکومت مرکزی که بعد از حضور آمریکایی ها حامد کرزی را در سکوی قدرت اورده بود به هدف بازگشت آرامش به هرات با تطمیع و گزینش وی در کرسی وزارت آب و بر ق کشور مدت حدود هشت سال کرسی وزارت متذکره را در حالی در دست داشت که پنجاه کشور جامعه جهانی و ناتو با ارتش ها و پول‌های سر شار شان در کشور وجود داشت اما در اعمار یک بند برق تلاش سازنده انجام داده نشد و بر عکس به خریداری برق وارداتی از کشورهای تاجکستان و اوزبیکستان مساعی بخرچ داده شد .
سوء‌استفاده از قدرت و سرکوب مخالفان داعیه است که بر اسماعیل خان بگونه متداوم و مستمر نسبت داده شده است . نعمت الله تورکانی شاعر و نویسنده در مقاله اش در سایت افغان موج نگاشته است « در دوران جهاد ؟ قیوم ترکان ارباب عبدالله صفی الله افضلی صوفی عبدالله مولوی افضل به دستور اسماعیل خان سر به نیست گردیدند .
در باره بند سلما از قول یکی از افراد جهاد اسماعیل خان پسران پاینده محمد خان نگاشته است : اسماعیل خام پیام فرستاد تا شهرک کانکریتی مربوط کارگران وا نجنیران بند سلما با گذاشتن ماین های که از ایران آورده شده بود بخاک یکسان سازیم تا کمونستان جای برای آسایش در بند سلما نداشته باشند
یکی از افسران نظامی که در آن مقطع وظایف امنیتی ساحه ولسوالی چشت و بند سلما را نظارت میکرد به این راقم بیان کرد در حمله گروه جهادی اسماعیل خان بر شهرک بند سلما یک تالار کنفرانس که حدود سی نفر انجنیران و تخنیگران به برسی مسایل مربوط به ساختمان بند مصروف بودند اماج حمله جهادی قرار گرفته شماری کشته و زخمی گردیده بودند .
ممانعت از اعمار بند سلما که باعث کاهش جریان آب به ایران میگردد یکی از ماموریت های اسماعیل خان که وابستگی گسترده به ایران داشته است بوده است
عزیز الله لودین که ریاست مبارزه با فساد دولت حامد کرزی را بعهده داشت ٬ قیمت جایداد های غصب شده توسط اسماعیل خان را بشمول ملکیت ها و جایداد های مرحوم عبدالمجید خان زابلی «وزیر تجارت در زمان ظاهر شاه »‌ که قبلاً در زمان حکومت دموکراتیک به دولت بخشده بود ٬ یک صد ملیون دالر ارقام داده بود منزل فقید زابلی که یازده ونیم جریب زمین است بنام خانم اسماعیل خان قباله گردیده و جایداد های زیادی دیگر مانند هوتل بزرگ استقلال در مرکز شهر هرات نیز به قباله او در آمده است .







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر