۱۳۹۴ تیر ۴, پنجشنبه

هفت افسانه در باره اتحاد شوروی





۲۳‌ دسامبر ۲۰۱۳
نویسنده: استفن گووانس

عدالت 

اتحاد شوروی ٢٢ سال پیش در ٢۶ دسامبر ١۹۹١ منحل شد. خارج از جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پیشین، وسیعاً اعتقاد بر این است که شهروندان شوروی با اشتیاق خواهان این بودند: این‌که استالین به مثابه یک مستبد مورد نفرت بود؛ این‌که اقتصاد سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی هرگز کار نکرد؛ و این‌که شهروندان اتحاد شوروی سابق زندگی امروز خود را تحت دمکراسی سرمایه‌داری به چیزی، که به گفتۀ هیجان‌زدۀ روزنامه‌نگاران، سیاست‌مداران و مورخین غربی یک حکومت سرکوبگر، و دیکتاتوری تک‌حزبی بود که بر شالوده یک اقتصاد سوسیالیستی راکد، منسوخ و کارنکردنی قرار داشت، ترجیح می‌دهند.

هیچ‌یک از این‌ها حقیقت ندارد.

افسانه شمارۀ ١- اتحاد شوروی حمایت مردمی نداشتدر ١۷ مارس ١۹۹١، ۹ ماه پیش از انحلال اتحاد شوروی، شهروندان شوروی به پای صندوق‌های رأی رفتند و در یک رفراندم که می‌پرسید آیا خواهان حفظ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی هستند یا نه شرکت کردند. بیش از سه‌چهارم آراء آری بود. اکثریت شهروندان شوروی مخالف انحلال اتحاد شوروی و خواهان حفظ آن بودند.١
افسانه شمارۀ ٢- روس‌ها از استالین متفرنددر سال ٢٠٠۹، ایستگاه تلویزیونی «روسیه»، سه ماه را صرف نظرخواهی از بالغ بر ۵٠ میلیون روسی کرد تا نظر آن‌ها را دربارۀ بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ روسیه جویا شود. شاهزاده الکساندر نوسکی که در قرن سیزدهم با پیروزی تهاجم غرب به روسیه را دفع کرد در جایگاه نخست قرار گرفت. نفر دوم پیوتر استلولیپین نخست‌وزیر تزار نیکولای دوم بود که اصلاحات ارضی را به اجرا گذاشت. ژوزف استالین، کسی که شکل‌دهندگان به افکار عمومی در غرب پیوسته او را یک دیکتاتور بی‌رحم که دست او به خون میلیون‌ها انسان آلوده است، توصیف می‌کنند با اختلاف ۵٫۵۰۰ رأی با استولیپین در جایگاه سوم قرار گفت.۲ او ممکن است در غرب نحقیر شود، زیرا هرگز نخواست دل اشرافیت سرمایه‌داری را که بر ابزاز ایدئولوژیک غرب سطه دارد، به دست آورد. اما به نظر می‌رسد روس‌ها نظر دیگری دارند- نظری که با این تصور که روس‌ها قربانی بودند هم‌خوان نیست، بلکه معتقد است که آن‌ها تحت رهبری استالین بالا آمدند.
در مقاله «فرار از آزادی: روس‌ها چه فکر می‌کنند و چه می‌خواهند» در شماره مه-ژوئن سال ۲۰۰۴ «مسايل خارجی»، ریچارد پایپ مورخ کمونیست‌ستیز هاروارد، به يک نظرسنجی اشاره می‌کند که از روس‌ها خواست ده مرد و زن بزرگ تاریخ را نام ببرند. نظرسنج‌ها دنبال چهره‌های برجسته در همه کشورها بودند و نه فقط چهره‌های برجسته تاریخ روسیه. استالین پس از پتر کبیر، لنین و پوشکین در جایگاه چهارم قرار گرفت (چیزی که پایپ را آزار می‌دهد.)۳

افسانه شمارۀ ٣- سوسیالیسم شوروی کار نکرداگر این درست باشد، در این‌صورت سرمایه‌داری، هر طور که نگاه کنیم، یک شکست غیرقابل انکار است. سوسیالیسم شوروی، از زایش آن در سال ١۹٢۸، تا نقطه‌ای که در سال ١۹۸۹ متلاشی شد، به استثنای سال‌های فوق‌العاده جنگ جهانی دوم، هرگز نه دچار رکود شد، و نه در تأمین اشتغال کامل شکست خورد.۴ کدام اقتصاد سرمایه‌داری طی یک دورۀ ۵۶ ساله (دوره‌ای که در آن اقتصاد شوروی سوسیالیستی بود و کشور درگیر جنگ نبود، ١۹۴١-١۹٢۸ و ١۹۸۹-١۹۴۶) بدون وقفه، بدون رکود، رشد کرده و برای همه شغل ایجاد کرده است؟
به علاوه، اقتصاد شوروی سریع‌تر از اقتصاد‌های سرمایه‌داری که در زمان شروع نخستین برنامه پنح‌ساله توسط استالین در سال ۱۹۲۸ از نظر توسعه اقتصادی هم‌سطح آن بودند- و طی بخش اعظم حیات نظام سوسیالیستی سریع‌تر از اقتصاد ایالات متحده رشد کرد.۵ بدون تردید، اقتصاد شوروی هرگز به اقتصادهای صنعتی پیشرفته مرکز سرمایه‌داری نرسید یا بر آن‌ها پیشی نگرفت، اما اقتصاد شوروی مسابقه را با فاصله بسیار دور آغاز کرد؛ برخلاف کشورهای غربی تاریخ برده‌داری، غارت استعماری، و امپریالیسم اقتصادی به آن کمک نکرد؛ و بی‌وقفه مورد تلاش‌های خرابکارانه غرب، و به ویژه ایالات متحده، قرار داشت. به ویژه، ضرورت برگرداندن منابع مادی و انسانی از اقتصاد غیرنظامی به نظامی، برای مقابله با چالش فشار نظامی غرب، به توسعه اقتصادی شوروی آسیب می‌رساند. جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی، که اتحاد شوروی را در نبردها علیه دشمن قوی‌تر گیر انداخت، و نه مالکیت دولتی و برنامه‌ریزی، اقتصادی سوسیالیستی را از رسیدن به اقتصادهای پیشرفته صنعتی سرمایه‌داری و پیشی گرفتن بر آن‌ها بازداشت.۶ و با این وجود، علی‌رغم تلاش‌های مداوم برای فلج ساختن آن، اقتصاد شوروی در هر سال از سال‌های غیرجنگی حیات آن، رشد مثبت داشت. و یک زندگی مادی تضمین شده را برای همه تأمین می‌کرد. کدام اقتصاد سرمایه‌داری می‌تواند ادعای موفقیت مشابه را داشته باشد؟
افسانه شمارۀ ۴- شهروندان اتحاد شوروی سابق، پس از تجربه کردن سرمایه‌داری، اکنون سرمایه‌داری را ترجیح می‌دهندبالعکس، آن‌ها برنامه‌ریزی دولتی نظام شوروی، یعنی سوسیالیسم را ترجیح می‌دهند. روس‌ها اخیراً در یک نظر‌سنجی که ‌پرسید نظام اجتماعی-اقتصادی مطلوب آن‌ها چیست، پاسخ‌های زیر را دادند:
●  برنامه‌ریزی و توزیع دولتی، ۵۸ درصد
●  مالکیت و توزیع خصوصی، ٢۸ درصد
●  مشکل بتوان گفت، ١۵ درصد
●  مجموع، ١٠٠ درصد۷
پایپ به یک نظرسنجی اشاره می‌کند که در آن ۷٢ درصد روس‌ها «گفتند خواهان محدود ساختن الگوی اقتصاد خصوصی هستند.»۸
افسانه شمارۀ ۵- بیست ‌و‌ دو سال بعد، شهروندان اتحاد شوروی سابق انحلال شوروی را سودمند می‌بینند نه مضّراین‌هم نادرست است. براساس یک نظر‌سنجی گالوپ که اخیراً منتشر شد برای هر یک شهروند از ۱۱ جمهوری سابق شوروی، از جمله روسیه، اوکرائین و بلاروس، که فکر می‌کند فروپاشی اتحاد شوروی به کشور آن‌ها سود رساند، دو نفر معتقدند فروپاشی به کشور آن‌ها لطمه زد. و نتایج بیش‌تر به سمت این نظر در میان گروه سنی ۴۵ سال و بالا-کسانی که اتحاد شوروی را بهتر از دیگران می‌شناختند- گرایش دارد.۹
براساس نظرسنجی دیگری که پایپ نقل کرد،۱۰ دوسوم روس‌‌ها از اضمحلال اتحاد شوروی متأسفند-چیزی که مشکل بتوان از مردمی انتظار داشت که چنان‌که گزارش می‌دهند از یک حکومت گویا سرکوبگر و ناتوان، و از یک اقتصاد کُند و سنگین، نجات یافتند.
افسانه شمارۀ ۶- وضع شهروندان شوروی سابق بهتر از گذشته استبدون تردید وضع بعضی‌ها بهتر است. اما وضع اکثریت بهتر است؟ با توجه به این‌که اکثریت نظام سوسیالیستی سابق را به نظام سرمایه‌داری کنونی ترجیح می‌دهند، و فکر می‌کنند که فروپاشی اتحاد جماهبر شوروی سوسیالیسی بیش‌تر موجب آسیب شده است تا سود، ما می‌توانیم استنتاج نماییم که وضع اکثریت بهتر نیست-یا حداقل، آن‌ها وضع خود را بهتر نمی‌بینند. این نظر، حداقل در ارتباط با متوسط طول عمر تأیید می‌شود.

در گزارش تحقیقی که در لَنسِت، ژورنال پزشکی معتبر بریتانیا منتشر شد، دیوید استاکلر-جامعه‌شناس-و مارتین مک‌کی-پژوهش‌گر پزشکی- نشان می‌دهند که انتقال به سرمایه‌داری در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق موجب افت شدید در طول عمر شده است، و این‌که «کمی بیش از نیمی از کشورهای سابقاً کمونیست سطوح متوسط طول عمر پیش از انتقال را مجدداً به دست آورده اند.» به عنوان مثال، در سال ۱۹۸۵ تحت کمونیسم، طول عمر مردان ۶۷ سال بود. در سال ۲۰۰۷، این کم‌تر از ۶۰ سال بود. در فاصله ۱۹۹۱ و ۱۹۹۴ طول عمر ۵ سال کاهش یافت.۱۱
به علاوه، انتقال به سرمایه‌داری موجب مرگ‌ومیر زودرس بسیاری شد، و هم‌چنان، میزان مرگ‌و‌میر بیش‌ از آن‌چه را که در نظام سوسیالیستی (انسانی‌تر) وجود داشت، موجب می‌شود. (در سال ۱۹۸۶، یک گزارش براساس داده‌های بانک جهانی توسط شرلی سیرستو و هوارد ویتزکین به این نتیجه رسید که بلوک شوروی در زمینه سنجش کیفیت زندگی، از جمله متوسط طول عمر، مرگ‌و‌میر نوزاد، و کالری مصرف‌شده نتایج مساعدتری را از اقتصادهای سرمایه‌داری که در همان سطح از توسعه اقتصادی قرار داشتند، و مساعدتر از اقتصادهای سرمایه‌داری پیشرفته‌تر تولید می‌کرد.)۱۲
در ارتباط با انتقال از نظام تک‌حزبی به دمکراسی چندحزبی، پایپ اشاره می‌کند که یک نظر‌سنجی نشان می‌دهد که روس‌ها به دمکراسی به مثابه یک کلاهبرداری نگاه می‌کنند. بیش از سه‌چهارم معتقدند «دمکراسی ظاهری است برای کنترل دولت توسط دار و دسته‌‌های دارای ثروت و قدرت.»۱۳ چه کسی می‌گوید روس‌ها روشن نیستند؟
افسانه شمارۀ ۷: اگر شهروندان اتحاد شوروی سابق واقعاً بخواهند به سوسیالیسم بازگردند، کافی است فقط به آن رأی بدهندکاش به همین سادگی بود. نظام‌های سرمایه‌داری برای تحویل سیاست عمومی که به نفع سرمایه‌داران است ساخته شده اند، و نه به نفع سیاست عمومی که مردم می‌خواهند، به ویژه اگر آن مخالف منافع سرمایه‌داران باشد. «بیمه درمانی اوباما» به کنار، ایالات متحده یک بیمه درمانی همگانی کامل ندارد. چرا نه؟ براساس نظرسنجی‌ها، اکثریت آمریکایی‌ها این‌را می‌خواهند. پس چرا صرفاً با رأی دادن آن‌را به وجود نمی‌آورند؟
پاسخ، البته این است که منافع سرمایه‌داری نیرومندی وجود دارد، عمدتاً شرکت‌های بیمه خصوصی، که از ثروت و ارتباط‌های خود برای مسدود کردن سیاست عمومی که منافع آن‌ها را کاهش می‌دهد، استفاده می‌کنند. در جوامعی که در آن صاحبان و کنترل‌کنندگان اقتصاد، برای سلطه بر نظام سیاسی در جهت پیروز‌ شدن در رقابتی که منافع نخبگان آن‌ها را در مقابل منافع توده‌ها قرار می‌دهد، می‌توانند از ثروت و ارتباط‌های خود استفاده کنند، چیزی که مردم می‌خواهند همیشه، یا اغلب، تحقق نخواهد یافت. همان‌طور که مایکل پارنتی می‌نویسد:
«سرمایه‌داری فقط یک نظام اقتصادی نیست، بلکه کل نظم اجتماعی است. به محض این‌که به قدرت یرسد نمی‌توان با رأی از طریق انتخاب سوسیالست‌ها یا کمونیست‌ها آن را نابود کرد. سوسیالیست‌ها یا کمونیست‌ها ممکن است پستی را اشغال کنند اما ثروت ملت، روابط مالکانه اساسی، حقوق ارگانیک، نظام مالی، و ساختار بدهی، در کنار رسانه‌های ملی، قدرت پلیس، و مؤسسات دولتی همه از بنیاد بازسانی شده‌اند.»۱۴
بازگشت روسیه به سوسیالیسم به احتمال بسیار قوی از راهی خواهد بود که نخستین بار رخ داد، از راه انقلاب، نه انتخابات- و انقلاب به صرف این‌که مردم یک نظام را به نظامی که در حال حاضر دارند ترجیح می‌دهند رخ نخواهد داد. انقلاب‌ها زمانی رخ می‌دهند که زندگی به سبک سابق دیگر ممکن نباشد-و روس‌ها به نقطه‌ای نرسیده‌اند که زندگی که امروز دارند برایشان دیگر قابل تحمل نباشد.
جالب توجه این‌که در سال ۲۰۰۳ یک نظر‌سنجی از روس‌ها پرسید اگر کمونیست‌ها قدرت را به دست آوردند واکنش ‌آن‌ها چه خواهد بود. تقریباً یک‌چهارم از دولت جدید حمایت خواهند کرد، یک‌پنجم با آن همکاری خواهند کرد، ۲۷ درصد آن‌را خواهند پذیرفت، ۱۶ درصد مهاجرت خواهند کرد، و فقط ۱۰ درصد فعالانه در برابر آن مقاومت خواهند کرد. به عبارت دیگر، برای هر یک نفر روس که فعالانه با به قدرت رسیدن کمونیست‌ها مخالفت کند، چهار نفر از آن حمایت یا با آن همکاری خواهند کرد، و سه نفر آن‌را خواهند پذیرفت،۱۵ این [نظرسنجی] خوشایند شما نخواهد بود اگر فکر کنید روس‌ها خوشحالند از چیزی که به آن‌ها گفته می‌شد بار حکومت کمونیستی است، خلاص شده اند.
لذا، گذشت اتحاد شوروی برای مردمی که از نزدیک اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را می‌شناختند (اما نه برای روزنامه‌نگاران، سیاست‌مداران و مورخین غربی که سوسیالیسم شوروی را فقط با عینک ایدئولوژی سرمایه‌داری خود می ‌شناختند) تأسف‌بار است. اکنون روس‌ها پس از دو دهه داشتن دمکراسی چندحزبی، بنگاه‌های خصوصی و اقتصاد بازار، فکر نمی‌کنند این‌ها ترفه‌هایی باشند که سیاستمداران و رسانه‌های غربی ترسیم می‌کنند. اکثر روس‌ها بازگشت به نظام سوسیالیستی برنامه‌ریزی دولتی، یعنی سوسیالیسم را ترجیح می‌دهند.
با این وصف، این واقعیات در پشت توفانی از تبلیغات، که شدت آن در سالگرد گذشت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به اوج می‌رسد، پنهان می‌شوند. قرار است ما باور کنیم سوسیالیسم در هر جا که آزموده شد از جانب مردم رد شد و نتوانست تحویل دهد-گرچه هیچ‌یک از این دو ادعا درست نیست.
البته، چیرگی نظرات شوروی‌ستیز در مرکز سرمایه‌داری چندان تعجب‌برانگیز نیست. در غرب تقریباً  همه به اتحاد شوروی دشنام می‌دهند: تروتسکیست‌ها، زیرا اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تحت رهبری استالین (و نه آدم آن‌ها) ساخته شد؛ سوسیال دمکرا‌ت‌ها، زیرا شوروی انقلاب را پذیرفت و سرمایه‌داری را رد کرد؛ سرمایه‌داران به دلایل روشن؛ و رسانه‌های همگانی (که در مالکیت سرمایه‌داران قرار دارند) و دانشگاه‌ها (که برنامه آموزشی، سمت‌گیری ایدئولوژیک و پژوهش سیاسی و اقتصادی آن‌ها شدیداً تحت نفوذ سرمایه‌داران است.)
لذا، ما در سالگرد گذشت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نباید از دیدن این متعجب شویم ‌که دشمنان سیاسی سوسیالیسم نظری را از اتحاد شوروی ارایه می‌کنند که با نظر کسانی که بر روی زمین چیزی را که اقتصاد سوسیالیستی به آن دست‌یافت واقعاً تجربه کردند، و با چیزی که محروم‌شدگان از آن واقعاً می‌خواهند، در تضاد است.



پی‌نویس‌ها:1.”Referendum on the preservation of the USSR,” RIA Novosti, 2001,http://en.ria.ru/infographics/20110313/162959645.html
2. Guy Gavriel Kay, “The greatest Russians of all time?” The Globe and Mail (Toronto), January 10, 2009.
3. Richard Pipes, “Flight from Freedom: What Russians Think and Want,” Foreign Affairs, May/June 2004.
4. Robert C. Allen. Farm to Factory: A Reinterpretation of the Soviet Industrial Revolution, Princeton University Press, 2003. David Kotz and Fred Weir. Revolution From Above: The Demise of the Soviet System, Routledge, 1997.
5. Allen; Kotz and Weir.
6. Stephen Gowans, “Do Publicly Owned, Planned Economies Work?” what’s left, December 21, 2012.
7. “Russia Nw”, in The Washington Post, March 25, 2009.
8. Pipes.
9. Neli Espova and Julie Ray, “Former Soviet countries see more harm from breakup,” Gallup, December 19, 2013,
http://www.gallup.com/poll/166538/former-soviet-countries-harm-breakup.aspx
10. Pipes.
11. Judy Dempsey, “Study looks at mortality in post-Soviet era,” The New York Times, January 16, 2009.
12. Shirley Ceresto and Howard Waitzkin, “Economic development, political-economic system, and the physical quality of life”, American Journal of Public Health, June 1986, Vol. 76, No. 6.
13. Pipes.
14. Michael Parenti, Blackshirts & Reds: Rational Fascism and the Overthrow of Communism, City Light Books, 1997, p. 119.
15. Pipes.
December 23, 2013

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر