برگهای ازجلد دوم کتاب جنگ های کابل
اثری در دست تهیه :فصل اخر
( فاز جدید جنگها )
جنگهای حکومت اسلامی مجاهدین ٬ با امارت اسلامی طالب ها
*******************************
ماه حوت ۱۳۷۳ خورشیدی.
جنگهای خونین
وویرانگر یکه
در هفته سوم ماه حوت سال ۱۳۷۳
خ در غرب کابل در
میان دو محور در یکسو ٬ ایتلاف حکومت
کابل تحت ریاست آقای برهان الدین ربانی
رهبر جمعیت اسلامی و احمد شاه مسعود امر
شورای نظار بعنوان قدرتمدار اصلی ٬
ومتحدین وی رسول سیاف و محسنی و در سوی
دیگر امارت اسلامی گروه
طالب ها فرزندان
جهاد ومیراث دارتنظیم های ور
شکسته تحت رهبری اخند ملا
محمد عمر که لقب امیرالمومنین را یدک
میکشید ٬و تا رسیدن به غرب کابل مورد
حمایت گسترده ایتلاف حکومت کابل قرار
داشت ٬ سر آغاز مرحله جدید ومقدمه جنگهای
خونبار و مخربی بود که در مرحله اول تا
سال ۱۳۷۵ خ سقوط حکومت کابل بدست طالب
ها و سپس تا سال ۱۳۸۰ سقوط
طالب ها بدست آمریکایی ها حدود
«
هفت سال »و
سپس با حضور آمریکا و ناتو در کشور تا
این دم سال ۱۹۹۵ خ در تداوم است ٬
یکی از فاجعه بار ترین و غم انگیز ترین
برهه غرقه در خون تاریخ کشور محسوب
میگردد .
چیزی که این جنگها را خاص میکند مولفه های مانند
تداوم جنگ که اینک ربع قرن از آن سپری
میگردد ٬ قتل و کشتار های جمعی سبعانه
در کابل ٬ پروان ٬ کندز ٬ تخار
٬ مزار شریف ٬دشت لیلی شبر غان
٬ فاریا ب ٬سمنگان
٬ بامیان ٬دایکندی ٬ هلمند فراه
و هرات بادغیس ٬٬که خون دها
هزار انسان معصوم بشمول اطفال و زنان را
ریخته است ٫ ویرانی های گسترده اقتصادی
اجتماعی تخریب مؤسسات آموزشی
٬ پل ها ٬ سرک ها ٬
سرزمین های سوخته٬ استعمال اسلحه ثقیل
زمینی و بمباردمان هوایی ٬
کشتزار های ماین ٬
رشد افرطیت مذهبی با استراتیژی جهاد گرایی
٬و شهادت طلبی«
تروریسم »
تشدید تعارض قومی و مذهبی
٬فقر٬
مرض و تجاوز برزنان و حریم خانوادهها
٬ شدت مهاجرت های
اجباری ٬ وابستگی خارجی و
بستر سازی برای مداخلات خارجی ها
«
آمریکا و
ناتو »و
غیره وجه تمایز آن از دیگر
جنگها بر شمرده میشود .
بنابر
مشابهت های فکری مانند و پایگاه اندیشه
ی ٬ اعتقاد به اموزه های سلفی ٬ سیاسی
پنداشتن دین ٬ بر خواستگاه مشترک از کشور
پاکستان ٬ ابزار بودن در دست همسایه ها ی
حریص که با افغانستان دشمنی تاریخی دارند
٬ او لی مجاهدین تربیت یافته اموزشگاهای
استخبارات نظامی ای
اس ای و دومی طالب ها ٬بعنوان یکی از
تولیدات جهاد افغانی ٬ آموزش دیده های
مدرسههای دیوبندی و بریلوی تحت رهبری
احزاب بنیاد گرا ی پاکستان وجود هر نوع
تفاوتها ی فاحش را درمیان شان منتفی
مینماید .
این هر
دو گروه که راه فریب توده ها را با گرم
نمودن تنور قوم ومذهب گرایی بخوبی
میدانستند راهبرد جذب و تشکل ساختارهای
جنگی خود را در قالب و الگو های مشابه
زیر چتر دین تعریف کرده بودند .
«
امارت اسلامی »
طالب ها جنگهای عظمت
طلبی تبهکارانه خود را جهاد ؟ و آن دیگری
حکومت اسلامی کابل ؟ که در گذشته ها هویت
خود را از واژه جهاد ؟ مورد نظر کسب میکرد
وطی سه سال گذشته قدرت را با دریای خون
و آتش غصب و بجنگ ها و خشونت ها انگیزه
بخشیده بود حال که واژه جهاد در استخدام
طالبان در آمده بود ٬ محور حکومت اسلامی
امواج متلاطم جنگهای ویرانگر خود را «
مقاومت »
عنوان داده بود .
با این حال هر
دو محور جنگها بدون تمکین به خواست
مردم که مصیبت جنگ حلقوم شان را می فشرد
بی توجه به تجارب خونبار گذشته و جستجوی
را های خرد ورزانه تأمین صلح و قطع جنگ
که «
مشی مصالحه ملی »
« حزب وطن »
تحت زعامت فقید داکتر
نجیب الله که برای ختم منازعه بجای شمشیر
چراغ گفتمان و مذاکره بر افروخته بود ٬
در عوض آن با اباطیل ضخیم تبلیغاتی و
رویکردهای قومدارانه ٬ طرفند های زبانی
ومحلی جوانان و هموطنان آغشته به مصیبت
فقر و بداهت تودهای را با غلیان احساسات
بدور ساختارهای نظامی خود جذب و به کار
زار کشتن و کشته شدن که ویزای عروج به
فردوس موعود قلمداد میشد سوق کرده
بودند .
بار گران و مصیبت
اصلی این جنگها را شهروندان کشور که
هیولای جنگ وجهاد همه را به زانو افگنده
وبه تباهی کشانده بود بدوش میکشیدند ٬
هردو محور گیوتین «
جهاد ؟ »و
«
مقاومت »
را بحرکت در آورده
دها هزار انسانهای معصوم اسیر در میدانهای
جنگ اعم از اطفال زنان و مردان را که
وابستگی جنگی نداشتند در جریان جنک ها از
جمله در کشتار های جمعی به قتل رسانیدند
.
از همین رو
این دوره بعنوان یک برهه غرقه درخون و
سیاه تاریخ کشور رقم میخورد .
همه زخم خورده گان و
عدالت پسندان رهبران و فرماندهان این
جنگها که شماری از آنها بعد از حضور
آمریکا و ناتو ٬ در سال ۲۰۰۱ م علی الرغم
آنکه در قضاوتهای سازمانهای حقوق بشری
جهانی و قضاوتهای عدالت پسندان به جنایات
جنگی متهم اند در رووس هرم قدرت دولتی
و کرسی ها القاب ها و اسطوره تراشی ها
قرار گرفتند ٬ حامد کرزی که ریاست دولت
را زیر چتر ناتو حدود سیزده سال در دست
داشت برای حفظ قدرت خود به ناقضان حقوق
بشر و متهمان به جنایات جنگی اتکا کرد ٬
مسله ی که با به سکوت مواجه نمودن سازمان
طویل و عریض حقوق بشری کشور تحقق هر نوع
عدالتی و «
پروژه عدالت انتقالی
»
را جهت به داد گاه
کشانیدن متهمان به جنایات جنگی به چالش
کشیده است .
مبرهن است که
امروز متهمان به جنایات جنگی و تخطی های
صریح حقوق بشری شماری آنها در سکوی قدرت
تکیه زده و شماری دیگر تحریک طالب ها
با نعره های تکبیر جهادی سرو سینه می
شگافند اما محکمه تاریخ در افکار عمومی
سند محکومتی آنها را صادر نموده است .
جنایات جنگی
وکشتارهای جمعی حکومت اسلامی «
ایتلاف شمال »
و امارت اسلامی طالب
ها طی جنگهای خانمان بر انداز هفت ساله
در کابل و ولایات پروان بغلان ٬ کندز ٬
تخار ٬ مزارشریف٬ دشت لیلی شبرغان ٬
بامیان ٬دایکندی ٬هلمند ٬ فراه ٬ هرات ٬
باد غیس فاجعه ایست استثنی یی که نمیتوان
انرا با چشمبندی ها ٬تهمتن و قهرمان
تراشی ها مستور نگهداشت .
وقتی از این منظر
بان نگاه شود هیچکس نمیتواند متهمان
به جنایات جنگ را از پیگرد قانون و عدالت
در امروز و فردا در امان نگهدارد .
در آلمان بعد از
هفتاد سال یک شخص متهم به جنایات جنگی در
حرب دوم مورد محاکمه و مجازات قرار گرفت
همچنان دولت آلمان در یک جسارت اخلاقی و
عبرت ناک تاریخی درماه جولای ۲۰۱۶ کشتار
جمعی بوسیله سربازان آلمانی طی سالهای
۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸ م در نامیبیا آفریقا را با
تألم در حالی پذیرفت که چندی قبل کشتار
جمعی ارمنی ها در جنگ عمومی اول بوسیله
ارتش ترکیه عثمانی را نیز برسمیت شناخته
بود .
چنین مسایل برای ما
سرمشقی الزامی خواهد بود .
نیاز به گفتن
خواهد داشت ٬که توضیح رویداد ها و حوادث
جنگی میان حکومت اسلامی«
ایتلاف شمال»
و امارت اسلامی طالب
ها چنان گسترده وپیچیده توأم با توحش
و خونریزی ها ویرانی ها و تخطی های صریح
حقوق بشری است که تحقیقات ویژّ ه و
انستیتوتی را مطالبه مینماید ٬ که در این
فشره گنجایش ندارد ٬ نمیتوان اوقیانوسی
را در کوزه ریخت از اینرو قصد آن در میان
نیست که تمام نبرد های هفت ساله این دو
محور را مورد بررسی قرار دهیم اما این
قلم مایل است با غوطه ور گردیدن در گرداب
جنگهای حوزه کابل خطوط گریزانی از
جنگهای این دو محور در ولایات که با
نبرد ها در کابل پیوند نظامی و زمانی دارد
ترسیم نماید و تا سقوط کابل بدست طالب
ها و شکست و فرار حکومت اسلامی از کابل
کنکاشش را ادامه دهد .
**********************
نخستین
جنگ حکومت کابل با طالب ها بدنبال می اید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر