۱۳۹۵ اسفند ۱۵, یکشنبه

شماره سوم - جریان شورش ۲۴ ماه حوت ۵۷ هرات در شهود و اسناد

 از متن کتاب جنگ های کابل 

     سید ع قدوس سید


 جریان شورش۲۴ حوت در شهود و اسناد
     ****************************
الف : شهود شورشگران بیان می نمایند ؛

آقای سید محمد خیر خواه از جمع جهادی ها نگاشته اند «۱ »
( روز ۲۳ ماه حوت۵۷ مردم با یکدیگر قرار گذاشته بودند که بداخل شهر تعرض کنند و شهر را از دست رژیم آزاد سازند ٬ در همین زمان که پیام رهبران مجاهدین ازبیرون « پیشاور » به مردم مواصلت نموده بود .
مردم با نعره های تکبیر با بیرق های سبز به حرکت در آمده و پوسته های « امنیتی »خورد و کوچک رژیم را از راه خود برداشته و خلع سلاح میکردند مگر در دو جای در داخل شهر به مقاومت شدیدی روبرو شدند یکی در قلعه اختیار الدین و دوم در قوماندنی امنیه هرات .. و بعداً کل شهر هرات بدست مردم افتاده بود ).

« سید محمدباقر مصباح زاده درخبرگذاری افغان « اوا » ۸ قوس۹۵ نگاشته است :
« مردم بار اول در قریه سلیمی در جنوب شرق هرات به تحریک ملاحیدر قیام کردند هییت سواد آموزی رژیم را مورد حمله قرار دادند ٬ در چنین فضای نامه از سران مجاهدین مقیم پاکستان به امضای صبغت الله مجددی توسط حاجی محمد ایوب به هرات رسید و مردم به قیام دعوت شده بودند »



صفحه فیسبوکی بنام « ۲۴ حوت »‌ نگاشته است :
قیام غوریان در هجدهم ،و زنده جان در نزدهم شروع گردید شب ۲۱ حوت ۵۷ در ولسوالی گذره یکی از همرزمان گل محمد تیزانی بالای هیت دولتی فیر کرد و آن‌ها را بفتل رسانید .
روز ۲۲ حوت مردم در ولسووالی گذره تحت قیادت گل محمد تیزانی بیرق ها بر افراشته ... و مولوی محمد صالح با دو هزار نفر بطرف شهر حرکت کرده در مسیر راه مردم ولسوالی انجیل بانها پیوسته و اولین جنگ در پل مالان صورت گرفت ... و شهر تصرف گردید بجز قوماندانی امنیه ٬ کندک کشف و محبس هرات » .

شهود- محور دولت میگویند :

۱- یکی از استادان تربیه معلم هرات « اسمش محفوظ است » بعنوان شاهد صحنه‌ها در مصاحبه با این راقم چنین حکایت کردند :

حدود یک هفته قبل از ۲۴ حوت وقتی دانستم که اشوبی در راه است نزد منشی کمیه شهر حزب دموکراتیک که در برهه آقای محمد هاشم وطنوال« ۲» بود مراجعه کرده برایش بیان کردم که ؛ گفته می‌شود تمهیداتی برای راه اندازی یک آشوب که تبلیغات حکومت اسلامی ایران انرا تشجیع میکند
از سوی مخالفان دولت در راه است در حومه های شهر از طرف شب با بلند گوها « لودسپیکر » صدای های الله اکبر ٬ الله اکبر پخش میگردد که شاید اقدامات بسیجی برای شورش باشد مبادا در هرات وضع آشفته ی پیش اید و بخونریزی منجر گردد آیا شما اطلاع دارید ؟ . در پاسخم صبورانه گفت ٬ به ولسوال ها پیشاپیش وظیفه داده شده است تا راه تسامح و مذاکره را در پیش گیرند زیرا جلوگیری زور مندانه از آن مشکل را حل نمیکند .اما طوریکه شنیده می‌شود مخالفان منبعث از تحریک خارجی و استفاده ابزاری از احساسات مذهبی مردم هدف شورش در سر دارند ٬ اگر احتمالا حملات مسلحانه مطرح باشد آنگاه وظایف ارگانهای امنیتی و نظامی است که به حل مسله بپر دازند .
.
چند روز عبوس بزودی سپری شد و روز ۲۴ حوت فرا رسید ٬گروهی مسلح با انواع اسلحه ٫ چوب چماق بیرق های سبز با شعار های الله اکبر نخست ماموریت پولیس دروازه قند هار را مورد حمله قرار دادند از انجاییکه افراد پولیس که اجازه فیر و آتشباری بر اجتماعات را نداشته‌اند اشوبگران بر آن‌ها حمله نموده آن‌ها را خلع سلاح نموده و دیپو هایی اسلحه و مهمات انجارا مورد چپاول قرار داده بودند سپس بسوی ماموریت « چارسو »‌به پیش تاخته آنجا را نیز خلع سلاح نموده و پولیس های که از تسلیم نمودن سلاح ابا ورزیده بودند با بستن به رگبار جابجا کشته بودند .
انروز آشوب شبه آتشی در دست باد بهر سو سرایت کرد و شهر در بست در کام موج‌های آشوب ورگبار آتش ها فرو رفته بود ، دوکانها و مغازه ها که هریک لوحه های سرخ انقلابی را بر ناصیه داشت نیز دشمن محسوب شده اماج رگبارها قرار گرفته بودند شهر وندان بخاطر نجات جان بهر سو پا بفرار نهاده و پنهان میگردیدند ٬ من نیز از شدت رگبارهای اشوبگران که دولتی ها را به گناه کفر و الحاد به رگبار می‌بستند در منزل یکی از دوستان پنهان گردیده بودم .

در انروز آشوب راهش را بسوی مقر ولایت « باغ شاهی » و از آنجا تا حدود دوصد متری قوماندانی امنیه که مشرف به مسجد جامع بود نیزکشوده بود شورش گران خواسته بودند به قوماندانی امنیه که اکثریت کارمندان ارگانهای دولت و اعضای حزب دموکراتیک در آنجا پناه جسته و تمهیدات دفاعی اتخاذ نموده بودند و همچنان مملو از انبارهای اسلحه و مهمات بود دست یابند از اینرو فشار تهاجم و جنگ آنجا متمرکز گردیده بود مناره های مسجد جامع و بلند گوهای آن به منبر تبلیغات سیاست دولتی که گاهی اشوبگران را به آرامش و قطع آتش و مذاکره دعوت میکرد و گاهی شعار ها و آهنگ‌های رزمی میهنی پخش میکرد مبدل گردیده که با بر افروختن عصبیت اشوبگران رگبارها ی آتش انها را بسوی خود فرا میخواند ٬ و در جواب متقابل سیل رقصان گلوله ها از بلندای بام و مناره های مسجد بهر سو راه می‌کشود ٬ در درگیری انروز یکی از انگیزه‌های افرایش تلفات ملکی را پرتاب راکت های « ار پی جی » سر شانه ای بوسیله اشوبگران بدوی فاقد آموزش‌ها و پراتیک نظامی افزایش داده بود که آن‌ها بجای اینکه هدفشان را راکتباران نمایند بنابر فقدان اموزه های مسلکی راکت های فروزنده بجای هدف بخانه شهروندان سقوط میکرد و تلفات را در قبال آورده بود .دو-
    یکی از باشنده های هرات که در انروز ها در حومه دروازه ی قندهار شهر هرات٬ می زیسته است با این نگارنده معرفت دارد ایگونه بیان کرد ؛
  • ( حوالی هشت صبح روز ۲۴ ماه حوت ۵۷ یک موتر جیپ با بلندگوهایش که خواسته بود به مردم اطمنان خاطر فراهم آورد در اعلانات پیهم خطاب به شهروندان که درمجموع مفاهیم زیرین را تداعی می‌ نمود اعلان میکرد ؛ « مردم شریف شهر هرات امنیت را پاسداری و حفظ نمایید ٬ به عناصر مخرب اجازه ندهیدکه ا منیت و آرامش را اخلال نماید ٫ دولت در حفظ امنیت شهروندان تمام مساعی اش را انجام خواهد داد .
    اما این موتر جیب در« محله نو٬ پیشروی سرای مجیدی ها » اماج حمله یک گروه مسلح قرار گرفته و تایر آن پنچر میگردد سپس افراد مسلح شخصی را از داخل موتر با لت و کوب به پایین کشیده اولاً بر او شلیک نموده متعاقیبا جسد نیمه بسمل اورا در آتش می سوزانند و در نهایت جسد سوخته و خونین او را در جوی آب می افگنند ٬ ما وقتی آنجا رسیدیم جسد در امواج آرام آب پهلو گرفته و شیار های خون دربستر کف الود آب شناور بود ٬ اندکی بعد مشخص گردید که آدم بقتل رسیده عبدالعزیز سر معلم مکتب سیفی هرات بوده است . شخص دومی همرکاب وی به اسم انورشاه با فرار از معرکه به نجات جان خویش موفق میگردد . )
  • سوم :
  • آقای حضرت ظریفی که در آنروز ها سکونت پذیر هرات بوده‌اند در باره اوضاع ۲۴ ماه حوت به نگارنده اینگونه توضیح دادند : « در روز اول و دوم همه دوکانها و نانوایی ها مقفل باقی‌مانده بود چون من جوان خانواده بودم بدنبال نان خشک فرستاده شدم ٬ اینجا و آنجا به جستجو پرداخته بسوی در وازه قندهار راهکشودم آنجا منظره و حشتناکی را بچشم دیدم که جسد آدم‌ها که تعلق دولتی و یا
  • حزبی و یا اعضای اتحادیه های دهقانی را داشتند با درنده خویی کم نظیر به هنجار« داعش امروزی» بقتل رسانده شده در پایه‌های برق و تلفون و درخت‌ها آویزان گردیده بودند. از آن صحنه‌ها روزگاری زیادی سپری شده است اما کابوس وحشتناک آن هرکز فراموشم نشده‌است » .

  • چهارم – آقای محمد اصف حبیب جوان فارغ التحصیل  لیسه که انرور ۲۴ حوت بدنبال نتایج امتحان کانکور دانشگاه با سه رفیق دیگرش به سواری بایسکل سوی مدیرت معارف روان بودند در مرکز شهر به حمعیت خشمگین و تکفیرگرا که سر لچ ها را کافِر میخواندند مواجه گردیده و بسرعت از ساحه دور میگردند در ساحه پای حصار ملاحظه میکنند که از سوی شماری افراد مهاجم یک چین تانک حربی حریق گردیده و مرتبات آن از داخل تانک بیرون کشیده شده و کشته شده بودند به نظر میرسید که سربازان اجازه فیر نداشتند ورنه شاید همه حمله کننده گان از شلیک ماشیندار تانک نقش زمین میگردیدند .
  • تصویر رسامی شده ء بالا از شورش ۲۴ حوت بوسیله شورشگران که در شماری از مجله ها و صفحات انتر نیتی ثبت است گواه این حقیقت است که سربازان دولتی اجازه فیر و به رگبار بستن شورشگران را نداشته‌اند٬ ورنه ممکن نیست در صورت آتش کشودن با ماشیندارهای با شرید ها ۲۵۰ مرمی که در قله تانک نصب است و از داخل تانک شلیک می‌شوند کسی آنجا نزدیک می‌شد یا از جمع حمله کنندگان کسی زنده می‌ماند .
    ************
  • آقای حبیب علاوه میکند یکی از گلوله ثقیل هاوان که از فرقه فیر شده بود به بدنه یکی از درخت‌های تنومند ناجو جوار جاده که جمعیت مردم در پیرامون آن حلقه بسته بودند اصابت کرده بود ٬ پارچه های گلوله وپارچه های تنه درخت جمعیت استاده در آنجا را هدف قرار داده شماری کشته و شماری زیادی را مجروح میکند .او علاوه میکند من انروز با فقید پدرم که داکتر بود به معاینه خانه شخصی اش رفته بودم آنجا شاهد بودم که تعداد زیاد زخمی ها را که از اثر اصابت پارچه های گلوله هاوان یا پارچه های چوب اصابت نموده بود برای معالجه آورده بودند .



۴- آقای احمد نکته سنج نگاشته است«۳ » : شورش هرات تنها حاکمیت دولت را هدف قرار نداده بود بلکه اقشار رو شنفکر جامعه تحصیل کرده ها معلیمین و مکاتیب مورد حمله قرار گرفته بودند حتی کسانیکه سر لچ بودند در انروز ها مورد مجازات قرار گرفته و جوانانیکه نخواسته بودند با آن‌ها همکار و همدوش گردند تحقیر و توهین و لت و کوب گردیده اعدام گردیده بودند ... یک شاگرد مکتب بجرم داشتن قلم سرخ بعنوان تبینی از الحاد با نعرهای الله و اکبر چنان مورد لت و کوب قرار گرفته بود که به اغماء رفته بود .
پاورقی ؛
۱صفحه انتر نیتی خیر خواه

۲هاشم وطنوال متولد شهر ترینکوت و دانش آموخته پوهنزی ساینس دانشگاه کابل طی دهه شصت در پست های دولتی و شورای مرکزی حزب وطن اشتغال داشت در دوره پانزدهم شورا وکیل پارلمان بود در ماه سرطان ۱۳۹۰ جولای ۲۰۱۱ با اماج قرار گرفتن در یک حمله انتحاری شهادت طلبی گروه طالبان قربانی گردید .

۳- مقاله احمد نکته سنج تحت عنوان نکاتی پیرامون ۲۴ حوت هرات در سایت انتر نیتی اریایی
موضوعات زیرین باتحقیقات ویژه بدنبال میایند:
  - مصاحبه با اقای رسول سرده  امر سیاسی فرقه ۱۷ هرات در ان برهه 
-   مصاحبه با نظیف الله نضهت والی هرات در ان مقطع 
-  تعرض متقابل جهت واپسگیری شهر و فرقه هرات 
- مداخله خارجی 
-  تلفات ملکی و نظامی 
-  نتیجه .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر